یخ کبود
نویسنده:
هموند اینس
مترجم:
عبدالحسین شریفیان
امتیاز دهید
✔️ در ابتدای کتاب میخوانیم:
به دره یوکولن نگاه کردم. کنار پایم جسد ژرژ فارنل افتاده بود. اما آنجا، در زیر یخهای آبیرنگ آن چیزی نهفته بود که او به خاطرشان زندگی کرد. این خونبهای زندگیاش بود. از عصر یخ تاکنون هیچچیز در این یخ آبیرنگ دیده نشده بود. اما این یک نظریه بود. چیزی که پس از سالها مطالعه و کوشش و پشتگرمی معلوم شده بود که در زیر این یخها نهفته شده است. من سوگند خوردم که در فینسه بمانم و به یادبود ژرژ فارنل که در این برف با نام فراری، محکوم و قاتل مرد، ولی مردی بزرگ از خود ساخت و همهچیز را فدای یک هدف کرد، بنایی صنعتی برپا سازم...
بیشتر
به دره یوکولن نگاه کردم. کنار پایم جسد ژرژ فارنل افتاده بود. اما آنجا، در زیر یخهای آبیرنگ آن چیزی نهفته بود که او به خاطرشان زندگی کرد. این خونبهای زندگیاش بود. از عصر یخ تاکنون هیچچیز در این یخ آبیرنگ دیده نشده بود. اما این یک نظریه بود. چیزی که پس از سالها مطالعه و کوشش و پشتگرمی معلوم شده بود که در زیر این یخها نهفته شده است. من سوگند خوردم که در فینسه بمانم و به یادبود ژرژ فارنل که در این برف با نام فراری، محکوم و قاتل مرد، ولی مردی بزرگ از خود ساخت و همهچیز را فدای یک هدف کرد، بنایی صنعتی برپا سازم...
آپلود شده توسط:
homis
1397/10/18
دیدگاههای کتاب الکترونیکی یخ کبود