ماهنامه گل آقا - شماره 8 - ویژهنامه نوروز 1371
امتیاز دهید
هموطنان عزیز، خوانندگان با وفای گل آقا
عید نوروز را به شما مردم آزاده و سربلند ایران، از صمیم قلب تبریک میگوییم و پیمان خود را با شما تجدید میکنیم که تا هستیم، در خدمت شما و آرمان شما باشیم.
از درگاه خداوند متعال میخواهیم به ما توفیق خدمت عنایت فرماید و سال
جدید؛ سال رفاه، عزت و سربلندی ملت و میهن عزیزمان باشد.
«هیأت تحریریه و کارکنان مجله گل آقا»
همکاران این شماره:
کمال اجتماعی
سیامک ظریفی
ناصر اجتهادی
احمد عبداللهی نیا
ناصر پاشیر
احمد عربانی
جهانگیر پارساخو
تیمور غیاثی
محمد پور ثانی
مرتضی فرجیان
ابوتراب جلی
فریبا فرشاد مهر
ناصر چولایی
جواد فرهمند
ابوالقاسم حالت
بهروز قطبی
محمد حسن حسامی
پروین کرمانی
محمد خرمشاهی
نیک آهنگ کوثر
بهزاد خورشیدی
غلامرضا کیانی
عباس خوش عمل
محمد علی گویا
ابوالفضل زرویی
محمود گیوی
فریدون سیامک نژاد
کیمیا مسعودی
سید احمد سیدنا
سید ابراهیم نبوی
حمید شاد
سید نصرالله نقوی
خسرو شاهانی
نورالله وثوقی
افسانه شمشکی
حسین هاشمی
پوپک صابری
یحیی وکیلی زند
محمد رفیع ضیایی
کیومرث صابری و… غضنفر - گل آقا ۔ مش رجب - شاغلام
بهار توبه شکن…!
از ویژگیهای عید نوروز باستانی، یکی این بوده است که شاعران سلف، به نمایندگی از طرف سایر هنرمندان هم عصر خود، همان شب تحویل سال، با خودشان خلوت میکردند و استراتژی سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و عقیدتی خود را برای سال آتی، ترسیم مینمودند و اگر در انتخاب خط مشی آینده، دچار بیتصمیمی میشدند، حتی استخاره هم میکردند.
معمول شاعران و هنرمندان قرون و اعصار ماضی این بود که درست در طلیعه بهار و در آستانه نوروز، تصمیم به «توبه» میگرفتند و چون میدانستند که کمیت تصمیماتشان، دو سه روز دیگر لنگ خواهد شد، کاسه کوزهها را سر همین بهار زبان بسته میشکستند!
این که در دواوین بعضی از شاعران صفت «توبه شکن» به بهار نسبت داده شده، از همین بابت است! والا توبه این شاعران سلف که ما میشناسیم، تمام قرص و محکم بوده و «مو» لای درز توبه شان نمیرفته است!
با ذکر این مقدمه، خدمت شخص گل آقا عرض کردیم که: قربانتان بشوم، اگر یک مو از شاعران قرون ماضیه در تن حضرت عالی باشد، لابد باید در آستانه همین سال نو که فعلا در آن قرار گرفتهایم، از زدن حرف حساب که حرفه تخصصی و سنتی جنابعالی در این سالهای اخیر بوده است، توبهای - انابتی - ندامتی - چیزی بفرمایی که اگر فردا - پس فردا خواستی زیر قول خودت بزنی، اقلا مستمسک و دستاویزی مثل همین بهار توبه شکن! داشته باشی… و الا تا سر بجنبانی، این فصل طرب انگیز و شادی خیز، گذشته و رفت پی کارش. آن گاه ما میمانیم و سرکار عالی و ۳۶۵ روز باقیمانده سال که شما هی حرف حساب بزنی و ما، هی کله بجنبانیم و بگوییم: صحیح میفرمایی!
یعنی، تصدقت گردم! حضرتعالی نمیخواهی که برای سال آینده، در سبک و سیاق گل آقایی خودتان، تغییری، تطوری، تحولی، تعمیراتی، چیزی روابداری؟
میفرماید: ای غضنفر! ای شاغلام! ای جمیع اذناب! و اصحاب آبدارخانه! به جان عزیز خودتان، یک بار دیگر از این حرفها بشنوم، کله گوینده را میتراشم، چند دور، دور آبدارخانه میگردانمش تا مایه عبرت حاضران و اسباب تنبه آیندگان بگردد!
آخر، مردان حسابی! وقتی آدم میتواند «حرف حساب» بزند، باید مرض داشته باشد که حرف دیگر بزند و عمر خوانندگان و مخاطبان را ضایع کند. فلذا! انگار به در گفته باشیم که دیوار هم بشنود! شما از جانب ما، یک اعلان بنویس مبنی بر این که: سبک و شیوه و روال و سنت و سیاق ما در سال آینده، همان است که در سال گذشته بود. و سپس آن را در آبدارخانه به دیواری که در معرض دید همگان باشد، الصاق بفرما!
آری، خوانندگان عزیز؛ با این توضیحات، معلوم شد که ما حالا حالاها در شیوه ماهنامه، تغییر و تحولی نخواهیم داشت و این در، همچنان بر پاشنهای خواهد گشت که قبلا گردیده بود!
یعنی ما کمافی السابق بر این عهد و پیمانیم که لبخندی بر لبها بنشانیم و قصد توبه از این کار نداریم! و اگر توبه هم میکردیم، حکما در شماره آینده، آن را میشکستیم و از مزایای بهار توبه شکن، کمال استفاده را میبردیم!
در سالی که آغاز میشود: برای شما زندگانی شیرین و سفرهای رنگین دلی شاد و کشوری آباد، لبی خندان و رزقی فراوان آرزو داریم. شما نیز دعا کنید سماور آبدارخانه مان «دائم جوش» و ماهنامه مان پر فروش باشد! آمین.
خداحافظ تا ماه دیگر مخلص شما: «غضنفر»
بیشتر
عید نوروز را به شما مردم آزاده و سربلند ایران، از صمیم قلب تبریک میگوییم و پیمان خود را با شما تجدید میکنیم که تا هستیم، در خدمت شما و آرمان شما باشیم.
از درگاه خداوند متعال میخواهیم به ما توفیق خدمت عنایت فرماید و سال
جدید؛ سال رفاه، عزت و سربلندی ملت و میهن عزیزمان باشد.
«هیأت تحریریه و کارکنان مجله گل آقا»
همکاران این شماره:
کمال اجتماعی
سیامک ظریفی
ناصر اجتهادی
احمد عبداللهی نیا
ناصر پاشیر
احمد عربانی
جهانگیر پارساخو
تیمور غیاثی
محمد پور ثانی
مرتضی فرجیان
ابوتراب جلی
فریبا فرشاد مهر
ناصر چولایی
جواد فرهمند
ابوالقاسم حالت
بهروز قطبی
محمد حسن حسامی
پروین کرمانی
محمد خرمشاهی
نیک آهنگ کوثر
بهزاد خورشیدی
غلامرضا کیانی
عباس خوش عمل
محمد علی گویا
ابوالفضل زرویی
محمود گیوی
فریدون سیامک نژاد
کیمیا مسعودی
سید احمد سیدنا
سید ابراهیم نبوی
حمید شاد
سید نصرالله نقوی
خسرو شاهانی
نورالله وثوقی
افسانه شمشکی
حسین هاشمی
پوپک صابری
یحیی وکیلی زند
محمد رفیع ضیایی
کیومرث صابری و… غضنفر - گل آقا ۔ مش رجب - شاغلام
بهار توبه شکن…!
از ویژگیهای عید نوروز باستانی، یکی این بوده است که شاعران سلف، به نمایندگی از طرف سایر هنرمندان هم عصر خود، همان شب تحویل سال، با خودشان خلوت میکردند و استراتژی سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و عقیدتی خود را برای سال آتی، ترسیم مینمودند و اگر در انتخاب خط مشی آینده، دچار بیتصمیمی میشدند، حتی استخاره هم میکردند.
معمول شاعران و هنرمندان قرون و اعصار ماضی این بود که درست در طلیعه بهار و در آستانه نوروز، تصمیم به «توبه» میگرفتند و چون میدانستند که کمیت تصمیماتشان، دو سه روز دیگر لنگ خواهد شد، کاسه کوزهها را سر همین بهار زبان بسته میشکستند!
این که در دواوین بعضی از شاعران صفت «توبه شکن» به بهار نسبت داده شده، از همین بابت است! والا توبه این شاعران سلف که ما میشناسیم، تمام قرص و محکم بوده و «مو» لای درز توبه شان نمیرفته است!
با ذکر این مقدمه، خدمت شخص گل آقا عرض کردیم که: قربانتان بشوم، اگر یک مو از شاعران قرون ماضیه در تن حضرت عالی باشد، لابد باید در آستانه همین سال نو که فعلا در آن قرار گرفتهایم، از زدن حرف حساب که حرفه تخصصی و سنتی جنابعالی در این سالهای اخیر بوده است، توبهای - انابتی - ندامتی - چیزی بفرمایی که اگر فردا - پس فردا خواستی زیر قول خودت بزنی، اقلا مستمسک و دستاویزی مثل همین بهار توبه شکن! داشته باشی… و الا تا سر بجنبانی، این فصل طرب انگیز و شادی خیز، گذشته و رفت پی کارش. آن گاه ما میمانیم و سرکار عالی و ۳۶۵ روز باقیمانده سال که شما هی حرف حساب بزنی و ما، هی کله بجنبانیم و بگوییم: صحیح میفرمایی!
یعنی، تصدقت گردم! حضرتعالی نمیخواهی که برای سال آینده، در سبک و سیاق گل آقایی خودتان، تغییری، تطوری، تحولی، تعمیراتی، چیزی روابداری؟
میفرماید: ای غضنفر! ای شاغلام! ای جمیع اذناب! و اصحاب آبدارخانه! به جان عزیز خودتان، یک بار دیگر از این حرفها بشنوم، کله گوینده را میتراشم، چند دور، دور آبدارخانه میگردانمش تا مایه عبرت حاضران و اسباب تنبه آیندگان بگردد!
آخر، مردان حسابی! وقتی آدم میتواند «حرف حساب» بزند، باید مرض داشته باشد که حرف دیگر بزند و عمر خوانندگان و مخاطبان را ضایع کند. فلذا! انگار به در گفته باشیم که دیوار هم بشنود! شما از جانب ما، یک اعلان بنویس مبنی بر این که: سبک و شیوه و روال و سنت و سیاق ما در سال آینده، همان است که در سال گذشته بود. و سپس آن را در آبدارخانه به دیواری که در معرض دید همگان باشد، الصاق بفرما!
آری، خوانندگان عزیز؛ با این توضیحات، معلوم شد که ما حالا حالاها در شیوه ماهنامه، تغییر و تحولی نخواهیم داشت و این در، همچنان بر پاشنهای خواهد گشت که قبلا گردیده بود!
یعنی ما کمافی السابق بر این عهد و پیمانیم که لبخندی بر لبها بنشانیم و قصد توبه از این کار نداریم! و اگر توبه هم میکردیم، حکما در شماره آینده، آن را میشکستیم و از مزایای بهار توبه شکن، کمال استفاده را میبردیم!
در سالی که آغاز میشود: برای شما زندگانی شیرین و سفرهای رنگین دلی شاد و کشوری آباد، لبی خندان و رزقی فراوان آرزو داریم. شما نیز دعا کنید سماور آبدارخانه مان «دائم جوش» و ماهنامه مان پر فروش باشد! آمین.
خداحافظ تا ماه دیگر مخلص شما: «غضنفر»
آپلود شده توسط:
mahjoob
1399/03/19
دیدگاههای کتاب الکترونیکی ماهنامه گل آقا - شماره 8 - ویژهنامه نوروز 1371