ماهنامه گل آقا - شماره 2 - از 15 شهریور تا 15 مهر 1370
امتیاز دهید
با آثاری از:
کمال اجتماعی
کامران باقر
ناصر پاکشیر
جهانگیر پارساخو
ذبیح ا… پیر قمی
منصور پورحیدری (مربی استقلال)
دکتر حسن خواجه نوری
محمد خرمشاهی
ابوالفضل زرویی نصرآباد
کیومرث صابری
جهانگیر صالحی
محمدرفیع ضیایی
سیامک ظریفی
احمد عبداللهی نیا
احمد عربانی
مرتضی فرجیان
بهروز قطبی
غلامرضا کیانی
محمود گیری
کیمیا مسعودی
سید ابراهیم نبوی
و… گل آقا - مش رجب غضنفر - شاغلام و دهها طنزپرداز دیگر
سلام شب بهخیر. . !
قیمت یک لبخند
لطف کار در این است که «گل آقا» - قربانش بروم - وقتی ریش و قیچی را دست آدم میسپارد، تا آخرین مرحله، هم مواظب ریش است، هم مراقب قیچی! وقت حرف و سخن هم که میشود، میفرماید: شما تام الاختیار هستید! فی الواقع در محضر مبارک ایشان، یک نماینده تام الاختیار، از همان حقوقی برخوردار است که یک آدم مسلوب الاختیار (!): «آن را بگذار وسط صفحه. این کاریکاتور را ببر آخر. آن شعر ضعیف است، از صفحه بردار. این سطر اضافی است، از ستون حذفش کن. این، چرا کج است. آن، چرا کج نیست و…»
این، از خود گل آقا… از آن طرف، خیل شاعران و نویسندگان و کاریکاتوریستها و خوانندگان باذوق صاحب قلم، انگار پشت در آبدارخانه کمین کرده بودند تا ماهنامه منتشر شود و سیل شعر و مطلب و کاریکاتور را روانه آبدارخانه کنند! حالا ما ماندهایم و دهها پوشه پر از شعر و مطلب و کاریکاتور بامزه و خوشمزه و یک ماهنامه ۳۶ صفحهای، به همین قد و قواره که ملاحظه میفرمایید!
میگویم: «برادر شاغلام! حالا که همه چیز، به خیر و خوشی، روز به روز و ساعت به ساعت برای خودش گران میشود و قیمتها سیر صعودی میپیماید، بیا در هر شماره ماهنامه، هر چه شعر و مطلب و کاریکاتور خوب داریم، همه را چاپ کنیم و مثل بخش خصوصی و بخش دولتی، قیمت را ببریم بالا و بالاتر! به نظر بنده، خوانندگان عزیز که به گرانی روزمره معتاد شدهاند، استقبال هم خواهند کرد!»
میگوید: «پدر آمرزیده! ما این کار را بکنیم، گل آقا پوست از کله مان خواهد کند! کار ما تأمین شادی مردم و نشاندن لبخند به لب هاست. این را هم گران بکنیم، پس بفرما دل خوانندگان ما، در این وانفسای
گرانی به چی خوش باشد؟ نخیر… مرد آن است که در این شرایط گرانی زنجیرهای، کیفیت کار را بالا ببرد و قیمت را ثابت نگه دارد. اگر ما خودمان گران کنیم، پس بفرما گوش گرانفروشان دولتی و غیردولتی را چه کسی بپیچاند؟»
میگویم: «گل آقا در هفته نامه، گوشها را بپیچاند! ما، در ماهنامه همرنگ جماعت بشویم! به نظر حضرتعالی، عیبی دارد؟» او میگوید: «بله! آن وقت خوانندگان عزیز، روی اسم ما خط میکشند و گل آقا امتیازنامه ما را باطل میکند! بگذار در تواریخ ثبت شود که در این دوران، تنها گل آقا و اصحاب او بودند که گران نفروختند. باقی، همه سروته یک کرباس بودند!»
***
فلذاست که محض ثبت در تاریخ، عرض میکنیم که فعلا، تنها یک قشرند که قیمت محصولات خود را که بیشترین خواهان را دارد، ثابت نگه داشتهاند: طنزنویسان و طنز سرایان که گوشت را کیلویی ۳۵۰تومن میخرند و ماهنامه را فقط ۲۰تومن میفروشند و با همه نیاز مالی، یک لبخند خواننده را با یک دنیا عوض نمیکنند.
خداحافظ تا ماه دیگر مخلص شما: «غضنفر»
بیشتر
کمال اجتماعی
کامران باقر
ناصر پاکشیر
جهانگیر پارساخو
ذبیح ا… پیر قمی
منصور پورحیدری (مربی استقلال)
دکتر حسن خواجه نوری
محمد خرمشاهی
ابوالفضل زرویی نصرآباد
کیومرث صابری
جهانگیر صالحی
محمدرفیع ضیایی
سیامک ظریفی
احمد عبداللهی نیا
احمد عربانی
مرتضی فرجیان
بهروز قطبی
غلامرضا کیانی
محمود گیری
کیمیا مسعودی
سید ابراهیم نبوی
و… گل آقا - مش رجب غضنفر - شاغلام و دهها طنزپرداز دیگر
سلام شب بهخیر. . !
قیمت یک لبخند
لطف کار در این است که «گل آقا» - قربانش بروم - وقتی ریش و قیچی را دست آدم میسپارد، تا آخرین مرحله، هم مواظب ریش است، هم مراقب قیچی! وقت حرف و سخن هم که میشود، میفرماید: شما تام الاختیار هستید! فی الواقع در محضر مبارک ایشان، یک نماینده تام الاختیار، از همان حقوقی برخوردار است که یک آدم مسلوب الاختیار (!): «آن را بگذار وسط صفحه. این کاریکاتور را ببر آخر. آن شعر ضعیف است، از صفحه بردار. این سطر اضافی است، از ستون حذفش کن. این، چرا کج است. آن، چرا کج نیست و…»
این، از خود گل آقا… از آن طرف، خیل شاعران و نویسندگان و کاریکاتوریستها و خوانندگان باذوق صاحب قلم، انگار پشت در آبدارخانه کمین کرده بودند تا ماهنامه منتشر شود و سیل شعر و مطلب و کاریکاتور را روانه آبدارخانه کنند! حالا ما ماندهایم و دهها پوشه پر از شعر و مطلب و کاریکاتور بامزه و خوشمزه و یک ماهنامه ۳۶ صفحهای، به همین قد و قواره که ملاحظه میفرمایید!
میگویم: «برادر شاغلام! حالا که همه چیز، به خیر و خوشی، روز به روز و ساعت به ساعت برای خودش گران میشود و قیمتها سیر صعودی میپیماید، بیا در هر شماره ماهنامه، هر چه شعر و مطلب و کاریکاتور خوب داریم، همه را چاپ کنیم و مثل بخش خصوصی و بخش دولتی، قیمت را ببریم بالا و بالاتر! به نظر بنده، خوانندگان عزیز که به گرانی روزمره معتاد شدهاند، استقبال هم خواهند کرد!»
میگوید: «پدر آمرزیده! ما این کار را بکنیم، گل آقا پوست از کله مان خواهد کند! کار ما تأمین شادی مردم و نشاندن لبخند به لب هاست. این را هم گران بکنیم، پس بفرما دل خوانندگان ما، در این وانفسای
گرانی به چی خوش باشد؟ نخیر… مرد آن است که در این شرایط گرانی زنجیرهای، کیفیت کار را بالا ببرد و قیمت را ثابت نگه دارد. اگر ما خودمان گران کنیم، پس بفرما گوش گرانفروشان دولتی و غیردولتی را چه کسی بپیچاند؟»
میگویم: «گل آقا در هفته نامه، گوشها را بپیچاند! ما، در ماهنامه همرنگ جماعت بشویم! به نظر حضرتعالی، عیبی دارد؟» او میگوید: «بله! آن وقت خوانندگان عزیز، روی اسم ما خط میکشند و گل آقا امتیازنامه ما را باطل میکند! بگذار در تواریخ ثبت شود که در این دوران، تنها گل آقا و اصحاب او بودند که گران نفروختند. باقی، همه سروته یک کرباس بودند!»
***
فلذاست که محض ثبت در تاریخ، عرض میکنیم که فعلا، تنها یک قشرند که قیمت محصولات خود را که بیشترین خواهان را دارد، ثابت نگه داشتهاند: طنزنویسان و طنز سرایان که گوشت را کیلویی ۳۵۰تومن میخرند و ماهنامه را فقط ۲۰تومن میفروشند و با همه نیاز مالی، یک لبخند خواننده را با یک دنیا عوض نمیکنند.
خداحافظ تا ماه دیگر مخلص شما: «غضنفر»
آپلود شده توسط:
mahjoob
1399/02/10
دیدگاههای کتاب الکترونیکی ماهنامه گل آقا - شماره 2 - از 15 شهریور تا 15 مهر 1370