حقیقت یا آزادی: گفتگو با عباس عبدی
نویسنده:
ابراهیم نبوی
امتیاز دهید
گفتگوهای ابراهیم نبوی با عباس عبدی
از مقدمه کتاب:
نخستین بار نام عباس عبدی را در شیراز شنیدم. او دانشجوی مسلمان پیرو خط امام بود. جوانکی چهارشانه با سبیلی پهن و زبانی که پخته می نمود. برای ما که دانشجو بودیم و جهان را در دستهایمان احساس می کردیم، او یک جنگجوی تمام عیار ضدامپریالیستی محسوب می شود. چندی نگذشته بود که او را در شیراز دیدم. تصویرش چنان بود که تصور کرده بودم. در گفتگوی با او آنچه برایم جالب بود، لحن طنز گفتارش بود. خنده هایش که گاه جمله ای یا پاسخی مختصر شده بود و بی هراس بودن او که گاه به بی تفاوت بودن در مقابل واکنش ها نیز تعبیر می شد. بعدها که گاه به تهران می آمدم و سری به تحکیم میزدم، نام او را می شنیدم و او را معمولا نمی دیدم...
بیشتر
از مقدمه کتاب:
نخستین بار نام عباس عبدی را در شیراز شنیدم. او دانشجوی مسلمان پیرو خط امام بود. جوانکی چهارشانه با سبیلی پهن و زبانی که پخته می نمود. برای ما که دانشجو بودیم و جهان را در دستهایمان احساس می کردیم، او یک جنگجوی تمام عیار ضدامپریالیستی محسوب می شود. چندی نگذشته بود که او را در شیراز دیدم. تصویرش چنان بود که تصور کرده بودم. در گفتگوی با او آنچه برایم جالب بود، لحن طنز گفتارش بود. خنده هایش که گاه جمله ای یا پاسخی مختصر شده بود و بی هراس بودن او که گاه به بی تفاوت بودن در مقابل واکنش ها نیز تعبیر می شد. بعدها که گاه به تهران می آمدم و سری به تحکیم میزدم، نام او را می شنیدم و او را معمولا نمی دیدم...
آپلود شده توسط:
علی بیاتی 2
1398/12/19
دیدگاههای کتاب الکترونیکی حقیقت یا آزادی: گفتگو با عباس عبدی