خون و اسلحه
نویسنده:
میکی اسپیلین
مترجم:
بهروز
امتیاز دهید
✔️ از عملیات مایک هامر
برشی از کتاب:
کاباره کوریلا با محله هارلم فاصله چندانی نداشت. صاحبش پیرزن سفیدمویی بود که نسبت خود را به بارون های فرانسوی می رساند و اسمش ژیگوما بود. وقتی که پات به من گفت طبق گزارشات شهربانی در این کاباره اعمال ناشایستی انجام می گیرد و آنجا مرکز تجمع دسته ای از گانگسترها شده است، تعجب کردم. زیرا از ژیگوما این کارها را بعید می دانستم. قریب هفتاد سال بود که او این کاباره را اداره می کرد و در این مدت کوچکترین عمل خلاف قانون انجام نداده بود و اگر اینطور که پات می گفت به کارهای ناشایستی اقدام می نمود، می بایست اقرار کنم که واقعا با همه زرنگی فریب این پیرزن را خورده بودم...
بیشتر
برشی از کتاب:
کاباره کوریلا با محله هارلم فاصله چندانی نداشت. صاحبش پیرزن سفیدمویی بود که نسبت خود را به بارون های فرانسوی می رساند و اسمش ژیگوما بود. وقتی که پات به من گفت طبق گزارشات شهربانی در این کاباره اعمال ناشایستی انجام می گیرد و آنجا مرکز تجمع دسته ای از گانگسترها شده است، تعجب کردم. زیرا از ژیگوما این کارها را بعید می دانستم. قریب هفتاد سال بود که او این کاباره را اداره می کرد و در این مدت کوچکترین عمل خلاف قانون انجام نداده بود و اگر اینطور که پات می گفت به کارهای ناشایستی اقدام می نمود، می بایست اقرار کنم که واقعا با همه زرنگی فریب این پیرزن را خورده بودم...
آپلود شده توسط:
Mahsaa
1399/05/03
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خون و اسلحه