خانه شصت پدر
نویسنده:
میندرت دویونگ
مترجم:
جلال رضایی راد
امتیاز دهید
در ابتدای کتاب می خوانیم:
باران شدید رودخانه را به طغیان درآورده بود. رگبار بر خانه قایقی که در کنار صف درازی از خانه های قایقی به کناره ساحل رود بسته شده بود، فرو می ریخت. ضربه های باران بر سقف حصیری خانه قایقی مانند طبل صدا می کرد. صدای ضربه های باران در قسمتی از سقف حصیری که چهارپا روی بلند به آن بسته شده بود، شدیدتر از جاهای دیگر بود. آب باران از سوراخی که در نتیجه برخورد گلوله در سقف حصیری قایق ایجاد شده بود، به درون اتاقک سرازیر بود و قطره های آب از میان سوراخ به روی گردن بچه خوک خانگی که کف اتاقک قایق به خواب رفته بود، فرو می ریخت...
بیشتر
باران شدید رودخانه را به طغیان درآورده بود. رگبار بر خانه قایقی که در کنار صف درازی از خانه های قایقی به کناره ساحل رود بسته شده بود، فرو می ریخت. ضربه های باران بر سقف حصیری خانه قایقی مانند طبل صدا می کرد. صدای ضربه های باران در قسمتی از سقف حصیری که چهارپا روی بلند به آن بسته شده بود، شدیدتر از جاهای دیگر بود. آب باران از سوراخی که در نتیجه برخورد گلوله در سقف حصیری قایق ایجاد شده بود، به درون اتاقک سرازیر بود و قطره های آب از میان سوراخ به روی گردن بچه خوک خانگی که کف اتاقک قایق به خواب رفته بود، فرو می ریخت...
آپلود شده توسط:
Mahsaa
1398/12/01
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خانه شصت پدر