رسته‌ها
وطنی برای واژه ها
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 52 رای
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 52 رای
شاعران: سحر افتخار زاده - مهتاب اطاقی - سیمین بهار - عباس بیک پور - محمدرضا پورجم - سیاوش حبیبی - سمیه حیدری- زهرا زمانیان - پیروز شعبانی - حسن شفیعی - مانی صفاری - محسن قهاری - محسن نو زعیم

واژه ها کوچ می کنند از دل ، به ذهن
جاری می شوند در رگ زبان
و نوش می شوند از سبوی چشم درمیخانه ی گوش
وطن واژه ها کجاست؟!

این دفتر حاصل کوشش جمعی از شاعران کتابناکی است . در پاسخ به تشویق های مهربانانه دوستان و در راستای ترویج شعر و شعرخوانی
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
33
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
Reza
Reza
1392/06/30

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی وطنی برای واژه ها

تعداد دیدگاه‌ها:
82
کوچه دلتنگی
شاید این بار
در گذر از کوچه ی دلتنگی
وقت پنهانی خورشید از ماه
لحظه ایی سایه ها مان
گره ای چند خورد - درهم
سال هاست ، سایه ام
گوش بر این راه نهاده
تا که روزی
بشنود آمدنت را
آه…
کاش _
کاش امروز ، سایه ام
خبری خوش بدهد
شب مهتابی را...
............................................
کاش...کاش...
دوباره دست قلم را به دست من دادی
به واژهای غریبانه‌ام وطن دادی.
و شعر، شهر قشنگی‌ست بین بادیه ها
چه شهر پر طپشی؛ خوش به حال قافیه ها!

ممنونم محسن عزیز. شعرت بسیار زیبا است. و ایمان دارم که ذهن و زبان شما رو به تعالی است.
خدا قوت می گم به جناب بیک پور و خانم افتخار زاده و امیدوارم زودتر سدی که همیشه و همیشه مقابل نقد قد علم می کنه، با اولین نقد اساسی ترک بخوره و سیل نقدهای دوستان، به این شاعران عزیزمون کمک کنه تا قدم های بعدی رو بردارن.
سروده ها را خواندم و متحیر ماندم که شعر -این رساترین زبان مشترک احساس ها و عاطفه ها - چه بی پرده و صادقانه نزدیکی ِ آمال و افکار ما به ظاهر گسسته از هم آدمیانِ عصر اتم را عریان می نمایاند. این تحیر ناشی از مواجهه با دل آفریدگان کسانی خوش ذوق اما بی ادعا در دفتری مشترک است ، کسانی که نامشان نقاب کلامشان نیست.
احساسم گواهی می دهد که هر آن چه در این دفتر آمده به راستی در خور نام بلند شعر هست که به راستی همه از سرچشمه احساس یکایک این دوستان جوشیده اند و از تصنع و تکلف به دورند آنچنان که اندک کاستی های ساختاری برخی هم در میان رهایی و راستی های سرشارشان گم شده است.
آقای بیک پور عزیز ، کدام واژه را یارای ستایش کسی است که همت و عطوفت دو عنصر غالب وجود پاکش است.
خانم افتخار زاده گرامی ، جایی دیگر هم گفته بودم که اگر گیتی مخلوق دست نقش آفرین و شور شعر آفرین خداست ، شاعر نقاش لاجرم خدای بی مدعاست.
خانم سیمین بهار ، شعر برازنده ترین جامه بر قامت احساس شماست. چه زیبا می سرایید ، به طراوت باران های خاطره انگیز دیلمستان.
آقای حبیبی ، شعر شما به مانند قطاری است که نیمی شور می برد و نیمی شعور ، نیمی خرد و نیمی خروش.
خانم حیدری ، ترانه را از جویبارهای زاییده از رودسار شعر می شمارند و آفریده ی شما خوش در کنار آفریدگان دیگر دوستان به دل می نشیند.
خانم زمانیان ، چیزی همچون کوتاه سروده های پرمایه بر سر ذوقم نمی آورد. سپاس
آقای قهاری شعر شما همچون داستان هایتان ، لابه لا حرف های زیادی برای گفتن دارد. گویی شما همزاد قلمید.
و دیگر دوستان هم که هیچ یک را در آراستگی طبع و پیراستگی باطن رجحانی بر دیگری ندیدم. همگی را سپاس و ستایش. همگی را.
.
آن شعر آمد
آن شعر خیس از گریه بدون چتر آمد
آن شعر با عشق آمد
سپاس از قلندر عزیز برای اینهمه زحمت... اینهمه مهر... اینهمه فروتنی...
وآفرین به همه دوستانی که شعرشان را به وطنی برای واژه ها سپردند....
...
و همچنین درود به بانو مهسا و رضای عزیز برای پشتیبانیشان...
..
من به طرح جلد و ترانه قلب چوبی نمره بیست میدم;-)
البته با احترام به مابقی دوستان خوش ذوقم،
بهترین شعر این مجموعه از نظر بنده:x
................
واقعا متاثرم کرد...!
ترانه ای است، و جان می دهد برای خواندن، توسط خواننده ای خوش صدا ، همراه با آهنگی حزین !
ساده است،پر احساس، درد دارد، حرفش را میزند، قالبش زیباست ، واژه هایش هم مضمون را عالی تر نمایانده:
۩
ﺯﻳﺎﺩ ﺷﺪﻥ ﺗﻮ ﺷﻬﺮ ِﻣﺎ ، ﺁﺩﻣﻬﺎﻱ ﺑﻲ ﺳﺮ ﭘﻨﺎﻩ ،
ﺑﭽﻪ ﻫﺎﻱ ِﻣﻌﺼﻮﻡ ﻭ ﭘﺎﻙ ، ﻃﻔﻠﻜﻲ ﻫﺎﻱ ِﺑﻲ ﮔﻨﺎﻩ .

ﺧﻴﺮﻩ ﻣﻴﺸﻦ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ِﺗﻮ ، ﺑﺎ ﭼﻬﺮﻩ ﻱ ﺫﻏﺎﻟﻴﺸﻮﻥ ،
ﻛﻨﺎﺭ ِ ﻳﻪ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺭﻭ ، ﺑﺎ ﻛﺎﺳﻪ ﻫﺎﻱِ ﺧﺎﻟﻲ ﺷﻮﻥ ...
ﺗﻮ ﻓﺎﺯ ِﺍﻳﻦ ﺷﻠﻮﻏﻲ ﻫﺎ ، ﺗﻮ ﻛﻨﺞ ِﺷﻬﺮ ِﺧﺎﻟﻲ ﺑﻨﺪ ،
ﻫﺮﻛﺴﻲ ﻓﻜﺮِ ﺧﻮﺩﺷﻪ ، ﺑﭽﻪ ﻓﻘﻴﺮﺍ - ﺳﻴﺮﻱ ﭼﻨﺪ ؟
ﺍﻭﻧﺎ ﻛﻪ ﺯﻳﺮ ﺑﺎﺭﻭﻥ ِ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﻫﺎ ﺷﺐ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﺑﻦ ،
ﺑﺮﺍﻱ ﺑﺮﮔﺸﺘﻦ ﺻﺒﺢ ، ﺗﺎ ﺧﻮﺩ ِﻓﺮﺩﺍ ﺑﻴﺘﺎﺑﻦ . . .
ﺍﺯ ﺍﺷﻜﺎﺷﻮﻥ ﺧﻴﺲِ ﺧﻴﺴﻦ ،ﻛﺎﺵ ﺩﻳﮕﻪ ﺑﺎﺭﻭﻥ ﻧﺒﺎﺭﻩ
ﺍﮔﻪ ﺑﺎﺑﺎﺵ ﺧﻮﻧﻪ ﻧﺪﺍﺷﺖ ، ﺍﻭﻥ ﻛﻪ ﮔﻨﺎﻫﻲ ﻧﺪﺍﺭﻩ ؟

ﺑﺎﻳﺪ ﻳﻪ ﻛﺎﺭﻱ ﻛﺮﺩ ﻭﺍﺳﻪ ، ﻏﺮﻳﺒﻲ ِ ﺑﭽّﻪ فقیر (این مصرع در کتاب اینگونه اصلاح شود،برای رعایت وزن و قافیه)
ﺷﺎﻳﺪ ﺍﻭﻧﻢ "ﻋــﺎﺷﻖ" ﺑﺸﻪ ، ﻋﺸﻘــﻮ ﺩﻳﮕﻪ ﺍﺯﺵ ﻧﮕﻴـــﺮ!
ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﺷﺪﻩ ، ﻣﺎ ﻛﻪ ﺩﻻﻣﻮﻥ ﺳﻨﮕﻴﻪ
ﺗﻮ ﺧﻮﺍﺏ ﻭ ﺗﻮﻱ ﺑﻴﺪﺍﺭﻱ ، ﻋﻴﺪ ﺍﻭﻧﺎ ﭼﻪ ﺭﻧﮕﻴﻪ ؟ . . .

طبعتان زلال دوست گرامی ، باشد که چشمه ذوقتان جوشان تر شود:x
چند تکه از شعرهایی که در نظر اولیه ام جلوه کردند:
دﺭ ﻋﺼﺮﻱ ﻛﻪ ﺑﻮﻱ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﻲ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ...
ﻣﻦ ﺩﺭﺏ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﺪﺍ ﺩﺭ ﻣﻲ ﺁﻭﺭﻡ
ﺩﺳﺘﺖ ﻧﻪ
ﺩﻟﺖ
ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﻴﻜﻨﺪ....

..........
ﺷﻌﺮ ﺩﺭ ﻧﻈﻢ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ _ ﺩﺷﻤﻦ ﻧﻈﻢ ﻓﺮﺍﺩﺳﺘﻲ
ﭘﺮ ﺯﭘﺮﺳﺶ ﭘُﺮ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺁﻳﺎ _ ﺍﻧﮓ ﺑﻲ ﻧﻈﻤﻲ ﺯ ﻫﺮ ﻣﺴﺘﻲ

ﭼﻮﻥ ﻛﻪ ﻣﻲ ﭘﺮﺳﺪ ﭼﺮﺍ ، ﺯﻳﺮﺍ _ ﺑﺮ ﺩﻫﺎﻧﺶ ﺩﺳﺖ ﻫﺎ ﺑﺴﺘﻲ
ﻭﺍژﻩ ﻫﺎﻱ ﺷﻌﺮ ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ _ ﺑﻲ ﺣﺴﺎﺏ ﻓﻜﺮ ﻓﺮﺟﺎﻣﻲ
........
ﺿﺮﺑﻪ ﺍﻯ ﺑﻪ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻣﺮﺍ ﺑﻴﺪﺍﺭ ﻛﺮﺩ ﺭﻓﺘﻢ ﻛﻪ ﺑﺒﻴﻨﻢ ﻛﻴﺴﺖ
ﺗﻨﻬﺎ ﺗﺎﺭﻳﻜﻰ ﺑﻮﺩ
ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﺗﻴﺮ ﭼﺮﺍﻍ ﺑﺮﻕ
ﻫﻤﺎﻥ ﺧﺎﻣﻮﺵِ ﻫﻤﻴﺸﮕﻰ
ﭼﻨﺪ ﺩﻗﻴﻘﻪ ﺑﻌﺪ
ﻛﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺨﻮﺍﺑﻢ
ﻛﺴﻰ ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻡ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺟﺎﻯ ﻣﻦ ﺧﻮﺍﺑﻴﺪﻩ ﻻﻯ ﻣﻼﻓﻪ ﻯ ﺳﻔﻴﺪﻡ:
ﺟﻨﻮﻧﻢ ﺑﻮﺩ...

........
ﺗﻮﻳﻲ
ﺗﻨﻬﺎ ﺗﻮﻳﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺎﺩﻱ ﻭ ﻏﻢ
ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﺒﻮﺩ ﻣﺮﺍ ﻣﻌﻴﻦ ﻣﻲ ﻛﻨﻲ
ﺗﻮ ﺍﮔﺮ ﻧﺒﺎﺷﻲ
ﺳﺮﺍﺳﺮ ﻣﺮﺍ ﻏﻤﺖ ﺩﺭ ﻣﻲ ﺑﺮﺩ
ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺍﻣﺎ ، ﺳﺮﺯﻣﻴﻦ ﻣﻮﻋﻮﺩ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ؛
ﺑﺎﺵ ....
ﻣﻦ ﺷﻮﺭﻩ ﺯﺍﺭ ﺑﻲ ﻛﺴﻲ ﺍﻡ
ﺗﻨﻬﺎ ﺗﻮﺍﻡ ﺑﺎﺭﺍﻧﻲ ....

...........
ﻧﻤﻲ ﺩﺍﻧﻢ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮔﻢ ،
ﻓﻨﺪﻙ ﺷﻠﻮﻏﻢ ﺳﻴﮕﺎﺭﻱ ﺭﺍ ﺭﻭﺷﻦ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻛﺮﺩ
ﻭ ﻛﻼﻩ ﻋﻘﺐ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻡ ، ﺑﺮ ﺳﺮ ﻛﺴﻲ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺭﻓﺖ
ﻭ ﺁﻳﺎ ﺍﺻﻼ ، ﻟﻴﻮﺍﻥ ﺗﻨﻬﺎﻳﻢ _ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﻣﺴﺖ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻛﺮﺩ...؟
............
نمﻲ ﺩﺍﻧﻢ
ﺑﻪ ﺩﻟﻢ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ
ﻭ ﺣﺘﻲ ﺑﻪ ﻓﻜﺮ ﺧﺴﺘﻪ ﻫﻢ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ
ﺑﺎﺭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﺖ ﺑﺮ ﺩﻭﺵ ﻣﻦ ﻳﺎ
ﺑﺎﺭ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﻢ ﺑﺮ ﺩﻭﺵ ﺗﻮ ﻛﺪﺍﻡ ﺳﻨﮕﻴﻦ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ؟
ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﻛﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺍﻳﻨﻄﻮﺭ ﻣﻲ ﻧﺎﻟﺪ؟

ﺭﺩ ﻓﺮﺍﻕ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻮ
ﻳﺎ
ﺩﺭﺩ ﻭﺟﺪﺍﻥ ﺗﻮ ﺍﺯ ﻣﻦ
ﻛﺪﺍﻡ ﺳﻬﻤﮕﻴﻦ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ؟!
.......
گــَرﺩ ﻣﺮﺩﻩ، ﭘﺎﺷﻴﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ
ﻣﺮﺩﮔﺎﻧﻲ ﺩﺭ ﺣﺴﺮﺕ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ
ﺑﺎﺯﮔﺸﺘﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺟﺒﺮﺍﻥ
ﻣﺎﻧﺪﮔﺎﻥ ﺩﺭ ﻓﻜﺮﺭﻓﺘﻦ
ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﺍﺑﺪﻳﺖ.......
مسعودجان، این مطلب فی الواقع خود ما را هم آزارمی دهد. کاملن اشاره درست وبه جاییست ولی پس از یک ماه فراخوان عمومی زیرکتاب شعر بی دروغ شعر بی نقاب و پیام های خصوصی برای دوستان کتابناکی تنها ١٥ نفربه دعوت پاسخ گفتند. عده ای هم که اصلن پاسخ پیام خصوصی را ندادند. دوستانی که از کتابشان نام بردی هم ما را درشان خویش وهنرشان ندیدند. ازسوی دیگر ازمیان ٣تا٤شعرارسالی هرنفردرنهایت همین تعدادشعرتوسط داوران تایید شد. به هرحال گام اول است ونظرات مفیددوستان درکاربعدی رعایت خواهدشد:-) مرسی
تبریک8-)8-)8-)
سروده های فوق العاده زیبا،ارزشمند و معناداری بود.طراحی جلد هم جالب و به نوع خود منحصر به فرد بود.
قلمتان سرشار از احساس:x:x
پس از سلام
و خسته نباشید خدمت دوستان عزیزم،و تهیه کنندگان کتاب،مخصوصا طراح جلد،که مثل همیشه جلدهای زیبایی طراحی میکند!
کتاب رو دیدم کمی حالم گرفته شد ،چون با شناختی که از بعضی دوستان دارم ، بنظرم خیلی خیلی بهتر از این می توانست باشد، حداقل به عنوان عضوی کتابناکی که اشعار بعضی دوستان خوش ذوق را دیده ام باید چند نکته به عنوان یک شعر دوست بگویم برای بهبود کارهای دیگر ، کتاب می توانست :
1- صفحاتش بیشتر باشد،و از هر شاعر تعداد شعر بیشتری «گلچین» شود... مثلا به جای این 33 صفحه نزدیک 100 تا 150 صفحه درست میشد،که شماره صفحات معقولی هم برای یک کتاب منتخب ، از اعضای کتابناکی بخود بگیرد.
2- می شد به دوستان دیگری که استعدادشان خوبست و در کتابناک عضوند هم خبررسانی شود ،تا اشعار بهترتری! در کتاب قرار گیرد، فقط برای مثال میگویم:
خاتونیسم
یک نقطه میان دو هیچ
یا برخی دوستان خوش ذوق دیگر...
3- می توانست گلچین بسیار بهتری صورت بگیرد از شعرهای شخص ، باز برای مثال ، از دوستان کتابناکیمان، ساگارو و مهتاب الف
شعر های بسیار بهتر و قویتری ، حداقل بنده در کتبشان دیده ام، و بسیار لذت بردم:
بوسه بر لب باد
شاید روزی پرواز
که در قسمت شاعران کتابناکی موجود است ، می توانست در کتاب قرار بگیرد ، و کتاب بسیار زیباتر میشد...
دقت شود که این نقدهای بنده ، برای زیر سوال بردن کتاب باارزش "وطنی برای واژه ها" نیست ، بلکه برای بالاتر بردن سطح کتب بعدی است که قرارست از شما دوستان خوش ذوق در سایت بیاید . . .
ذوق طبعتان روز افزون دوستان شاعر و شعر دوست:x
وطنی برای واژه ها
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک