رسته‌ها
وضعیت حق تکثیر و مالکیت حقوقی این کتاب مشخص نیست؛ بنابراین امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید، با ما تماس بگیرید. همچنین در صورتی که شما نسبت به این اثر محق هستید، می‌توانید اجازه انتشار تمام یا بخشی از نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید، یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «فروش کتاب الکترونیکی» را در بخش راهنما مطالعه کنید.
شیطان کیست؟
امتیاز دهید
5 / 3.2
با 38 رای
امتیاز دهید
5 / 3.2
با 38 رای
شیطان کیست؟
کجاست ؟ و چه می کند.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
مالدینی
مالدینی
1390/04/26

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی شیطان کیست؟

تعداد دیدگاه‌ها:
42
تصویری که از برده و برده داری در ذهن ما وجود دارد تصویری است درد آور و ناراحت کننده اینکه انسانی هم نوع خود را چون حیوانی در بند کند و او مجبور باشد بدون هیچ اعتراضی انواع و اقسام آزار و اذیت ها را تحمل کند.
منشا این تصور تنفرآمیز نوع رفتار ستمگرانی است که تاریخ آن را برای ما نقل می کند. افرادی که با تکیه بر زر و زور این اجازه را به خود می دادند که انسانی دیگر را در بند کرده و او را با عنوان برده به دارائی های خود اضافه کنند.
این پدیده زشت انسانی که زاییده حد نشناسی و زیاده خواهی برخی انسان نماها بود با طلوع اسلام با چالش جدی مواجه شد. اسلام که دین آزادی و آزادگی است و بندگی را فقط در برابر خداوند متعال روا می داند از همان آغاز ظهور عَلَم مخالفت با این رفتار غیر انسانی را برافراشت و با شعار ضد تبعیض نژادی به مبارزه ای جدی، ضربتی و قاطعانه با انواع و اقسام برده گیری و برده داری پرداخت.
مسلم است دینی که تنها ملاک برتری افراد بر یکدیگر را تقوای الهی می داند و عبودیت و بندگی را مخصوص خدای متعال اعلام می کند نمی تواند حتی یک روز هم بردگی و بندگی انسانی برای انسان دیگر را تحمل کند. از این رو یکی از گناهان نابخشودنی در اسلام سلب آزادی از انسانها و تبدیل آنها به یک متاع است.
رسول مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «بدترین مردم کسانی هستند که کارشان خرید و فروش انسانهاست.» (کافی، ج5/114) و نیز فرمودند: «خداوند هر گناهی را می‏بخشد جز (سه گناه): کسی که مهر همسرش را انکار کند، یا حق کارگری را غصب نماید، و یا انسان آزادی را بفروشد.» (بحارالانوار، ج100/129) بر اساس این حدیث، غصب حقوق زنان و حق کارگران و سلب آزادی از انسانها سه گناه نابخشودنی در اسلام شمرده می شود.
یک برداشت و انتساب غلط
برخی بی توجه به معارف و احکام اصیل اسلامی در نگاهی سطحی و غیر کارشناسانه و بعضا مغرضانه به دین، متوجه دسته ای از احکام اسلام شده اند که چشمشان را خیره کرده به گونه ای که سر تاسف تکان می دهند و زبان به طعن و ایراد می گشایند.
آن بخش مورد توجه ایشان احکام مربوط به اسیران کافری است که در جنگ با مسلمانان به اسارت سپاه اسلام در می آیند.
اندک شباهتی که بین رفتار اسلام با این اسیران و رفتار برده داران (که بحثش گذشت) وجود دارد (مانند نامی که بر روی هر دو هست) سبب شده تا عده ای گمان کنند که اسلام نیز برده داری را پذیرفته و برای آن نیز قوانینی وضع کرده است. اینجاست که دشمنان حمله می کنند و دوستان پرسش که اگر اسلام مخالف بردگی انسانهاست پس این احکام و قوانین برای چیست؟ و اگر مخالفتی با آن ندارد پس چرا این همه دم از آزادی و آزادگی بشر و مخالفت با تبعیض نژادی می زند؟
همانگونه که اشاره شد این سخن از تطبیق و یکی دانستن دو موضوع بیگانه از هم ناشی می شود. با کمی دقت در این دو موضوع (اسیر کافر در اسلام – برده داری در غیر اسلام) کاملا روشن می شود که در اسلام چیزی به معنای برده و برده داری به همان معنای معروف و مشهور وجود نداشته و ندارد. هیچگاه اسلام بردگی انسانی برای انسان دیگر را امضاء نکرده است.
فراموش نشود که برده ها انسانهایی مظلوم و بی گناه نیستند. اینان اسیران جبهه جنگند که اگر به دست غیر مسلمانها افتاده بودند یا اعدام شده بودند و یا در زندانهای تنگ و تاریک و در بدترین وضعیت زیستی مشغول دست و پنجه نرم کردن با مرگ بودند.
مثلا برده داری که در آن کتاب عربی کاملا تایید شده و یا کتک زدن زنان !

ممنون از شما دوست عزیز که به سوال بنده پاسخ دادید . اگر امکانش باشد به این سوالت بنده نیز پاسخ دهید :
1- تعریف شما از بردگی چیست ؟
2- چقدر در مورد روانشناسی زنان تحقیق کردید یا اصلا به روانشناسی اعتقادی دارید؟

اما در مورد این که ایشان می گویند بیشتر قوانین مذهبی مضرر است تا مفید میشود یکی به من مثال هایی بزند چون منن تا حالا قوانینی مذهبی (که در قرآن آمده باشد) ندیدم مضر باشد . (اگر امکانش باشد طرفداران ایشان به این موضوع جواب دهند)

مثلا برده داری که در آن کتاب عربی کاملا تایید شده و یا کتک زدن زنان !
آقای پیام52 من چه نوع تمسخری کردم خواهش میکنم متن کاملی که نوشتم بزارید همه ببینند چه نوع تمسخری مردم آقااا(?)
آخه حاجی اولا من که فقط با یک نفر صحبت میکردم و فقط نام چندتا داستان مذهبی رو آوردم این کجاش تمسخر عقاید دیگرانه؟فقط نام بردم که میشه 25%نمره
مصاحبه راسل خیلی جالبه که این بریده ای از مصاحبه کاملشه
قوانین مذهبی که وحی از طرف خدای خاصی خونده میشه شرافت عقلانی و پویایی فرهنگ و تمدن انسانی رو نقض میکنه کاملا مشخصه
البته من خدای خودمو دارم که به نوعی طبیعت و روح یکی هستند و نماد عشق و زیبایی جاودانه است واسم-دنیای دیگه ایی هم اگه باشه نمایش جبرگونه و مضحکیه-اما مذهب واقعا خنده داره
ویدئو مصاحبۀ برتراند �...� دین (1959)
(با تشکر از دوست گرامی، f@rh@d ، بخاطر لینک این ویدئو)

بنده هم از جناب آقای f@rh@d متشکرم به خاطر قطعه ویدوئی ولی موضوعی که جالبه دوست عزیزمان f@rh@d از آقای راسل نقل قول کرده اند که :"هیچگاه هیچ چیز را یقین نپندار" ولی وقتی ایشان در این مصاحبه در مورد روز واپسین صحبت می کند به طور حتم آن را رد می کند و در اول مصاحبه می گوید که یا چیزی درست هست یا غلط که اینم نشان می دهد ایشان به این که چیزی درست است یا غلط یقین دارد. ولی جمله زیبایی که می گویند که بنده شدیدا به آن اعتقاد دارم : "اما نباید از باوری صرفا به این خاطر دفاع کنید که گمان می کنید مفید است نه آن که درست است" .
اما در مورد این که ایشان می گویند بیشتر قوانین مذهبی مضرر است تا مفید میشود یکی به من مثال هایی بزند چون منن تا حالا قوانینی مذهبی (که در قرآن آمده باشد) ندیدم مضر باشد . (اگر امکانش باشد طرفداران ایشان به این موضوع جواب دهند)

(البته بنده شخصا بخدا اعتقاد دارم، اما همینجا به همه اطمینان میدهم خدای من عرشش نیاز به حمال ندارد(همان افرادی که عرش را روی کولشان گرفته اند و اینور آنور میبرند!)

سوره: 11 , آیه: 7
و اوست کسى که آسمانها و زمین را در شش هنگام آفرید و عرش او بر آب بود.
سوره: 40 , آیه: 7
کسانى که عرش [خدا] را حمل مى‏کنند
سوره: 39 , آیه: 75
و فرشتگان را مى‏بینى که پیرامون عرش به ستایش پروردگار خود تسبیح مى‏گویند.
عرش چیست و چه کیفیتی دارد ، آیا نوعی از تختگاه است ، نوشتارم را کمی باز تر می کنم ؛ از سه آیه بالا ( و آیات دیگر) کاملا دیده می شود که عرش ( تختگاه یا محل استقرار خدا) کاملا فیزیکی و مادی و محدود به مکان است ،
چنین آیاتی و آیاتی دیگر این ایده را به من می دهد که در اسلام اولیه و اصیل ، خدا( الله) کاملا جسمانی و فیزیکی است و اعتقاد به نامحدود و غیرمادی بودن خدا ، یک ابداع بعدی و ثانویه است ( احتمالا 50-60 هجری ).
ب کاملا مادی و فیزیکی است پس عرش( محل اسقرار الله یا تختگاه الله) هم مادی است که روی یک جسم مادی قرار گرفته و وقتی تختگاه مادی باشد پس صاحب تخت هم مادی و فیزیکی است !
اصلا در ضمن موجود بی نهایت و غیرمادی که احتیاجی به تختگاه ( عرش) ندارد ، پس حال که الله تختگاه و عرش دارد پس موجودی که تختگاهش بر شانه فرشتگان است هیچ گاه
نمی تواند نامحدود و بی نهایت باشد !
(!)
بیا اول ایمان رو تعریف کن ! ایمان یعنی کسی یا چیزی را که اصلا مهم نیست وجود خارجی داشته باشه یا نداشته باشه رو از صمیم قلب قبول داشته باشی !
اگر فرده ، بتونی بگی حداقل 90 درصد از کاراش و اخلاقاشو قبول داری و اگر نیست ، (مثل خدا ) شواهدی باشه که قلبت رو راضی کنه که از اون از همه نظر ( یا بهتر بگم از بیشتر جنبه ها ) راضی باشی .
عقل و منطق هم میگه خدا هست ولی بعضی چیزا رو هم نمیشه با منطق بهش رسید ، به خاطر همین میگن که بهش فکر نکنید و چشم بسته قبول کنید ، من با این قسمت کاملا مخالفم .

البته آن قسمت را برای شما ننوشته بودم( مخصوص برادر star dark بود)
البته علم و منطق همیشه نمیگوید خدا هست( چیزی فراتر از علم و منطق لازم است) مثلا جناب برتراند راسل، ریاضیدان و فیلسوف معروف نظر دیگری دارد :
ویدئو مصاحبۀ برتراند راسل باCBC - در باب وجود خدا و دین (1959)
(با تشکر از دوست گرامی، f@rh@d ، بخاطر لینک این ویدئو)
(البته بنده شخصا بخدا اعتقاد دارم، اما همینجا به همه اطمینان میدهم خدای من عرشش نیاز به حمال ندارد(همان افرادی که عرش را روی کولشان گرفته اند و اینور آنور میبرند!)
الان با این شرایط تکلیف نوجوون و جوون ما چیه؟

هیچی ، سردرگمی !
از اول که همه چیز رو چشم بسته قبول کردیم !
حالا که می خوایم بفهمیم هم در حد فکر ما نیست !
یعنی همین طوری بین ایمان و فکر و عقل باید دست و پا بزنیم ...:((
ایمان به خدا در ساده ترین شکل یعنی اینکه خدا هست

بیا اول ایمان رو تعریف کن ! ایمان یعنی کسی یا چیزی را که اصلا مهم نیست وجود خارجی داشته باشه یا نداشته باشه رو از صمیم قلب قبول داشته باشی !
اگر فرده ، بتونی بگی حداقل 90 درصد از کاراش و اخلاقاشو قبول داری و اگر نیست ، (مثل خدا ) شواهدی باشه که قلبت رو راضی کنه که از اون از همه نظر ( یا بهتر بگم از بیشتر جنبه ها ) راضی باشی .
عقل و منطق هم میگه خدا هست ولی بعضی چیزا رو هم نمیشه با منطق بهش رسید ، به خاطر همین میگن که بهش فکر نکنید و چشم بسته قبول کنید ، من با این قسمت کاملا مخالفم .
ما نه به شیطان دسترسی داریم و نه به ابلیس. اینها تنها برای ما تعریف شده اند.مثلا در بینوایان گفته شده که ژان والژان وجود دارد.تنها چیزی که ما میدانیم این است که اگر ویکتور هوگو درست گفته باشد شخصیتی مانند ژان والژان وجود دارد.اما پدربزرگِ پدربزرگِ ژان والژان وجود خارجی ندارد، چون چنین چیزی در ذهن نویسنده ساخته و تعریف نشده است! بنابراین هر چیزی که در باره ی این شخصیت از شخص دیگری بجز ویکتور هوگو برداشت شود اشتباه است.
در مورد این تعاریف یک اصل مهم وجود دارد. هرگز نباید به این اصول فکر کرد.اطمینان داشته باشید افرادی که به این اصول اعتقاد دارند هرگز درباره ی آن فکر نکرده اند(حتی مثل شما ذهنشان هم مشغول نمیشود) فقط چشم بسته قبول میکنند.
(البته توجه دارید که بنده تنها اعتقادات خنده دار و بی پایه را میگویم(مثلا حمل کنندگان عرش بر دوش و ...) نه تمام اعتقادات را)

به نظر من ابلیس با ژان والژان اصلا قابل مقایسه نیست ، شاید ظاهر مطلب یکجور باشه ولی این یکی از اعتقادات مسلمانهاست و ما هم از بدو تولد مسلمان خطاب شدیم ، حتی اگر واقعا هم ایمانی بهش نداریم ، بهتره که راجع به این چیزا فکر کنیم و تفاوت هاشونو بفهمیم !!! من ، شخصا نمی دونستم که بین ابلیس و شیطان تفاوتی وجود داره ! ولی اصلا هم دلم نمی خواد ادامه کتاب رو بخونم تا متوجه بشم ، گرچه فکر نمیکنم بعد از خوندن کتاب هم چیزی دستگیرم بشه !
اتفاقا چون چشم بسته قبول کردیم الان به این وضع دچار شدیم !
به نظر من "هر " موضوعی را باید بهش فکر کرد و تحلیل کرد .
شیطان کیست؟
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک