قانون قوه باه - آداب زناشویی
نویسنده:
محمدابراهیم آوازه
امتیاز دهید
رهنمودهای ۱۴ معصوم
آثار فردی و اجتماعی ازدواج موقت همراه با احکام آن
محمد ابراهیم آوازه
بیشتر
آثار فردی و اجتماعی ازدواج موقت همراه با احکام آن
محمد ابراهیم آوازه
دیدگاههای کتاب الکترونیکی قانون قوه باه - آداب زناشویی
ض[center][/center]
ولي اين رو هم بايد ياد اور شد كه هر كتابي هم ارزش خوندن رو نداره
بايد خودمون راه زندگيمون رو پيدا كنيم و اون رو وقتي پيدا ميكنيم كه دنيا رو تجربه كرده باشيم
ما در دنیای فیزیک و ریاضی زندگی میکنم
همه چیز از قانونِ خودشون پیروی میکنند
حتی بی نظمی
کتاب باید سراسر فایده باشه و چیز جدیدی به خواننده یاد بده اما این کتاب نه تنها چیزی به مخاطب نمی ده بلکه ممکنه بعضیا با خوندنش دچار تزلزل اعتقادی بشن.
به نظر من که این احدیث اصلا مستند نیست. (!)
به نظر من نویسنده ی این کتاب باید احادیث و آیاتی رو که نقل کرده بود; به طور قانع کننده و کاملی تفسیر میکرد طوری که جای هیچ شبهه و اعتراضی نمونه و علت برای همه به طور کامل روشن بشه. در غیر اینصورت اصلا نباید این کتابو مینوشت.
اثر این کتاب روی خود من که خیلی منفی بود و کلی با خودم کلنجار رفتم تا نذارم لطمه ای به اعتقاداتم وارد بشه.
مردي وارد گل فروشي شدتابراي مادرش ـ كه در شهرديگري زندگي ميكردـ سفارش دهد وباپست براي او بفرستد.
وقتي از گل فروشي خارج شد دختري را ديد كه در كنار در نشسته بود وگريه ميكرد.مرد نزديك دختررفت وازاو پرسيد:دخترخوب چراگريه ميكني؟
دختر گفت:ميخواستم براي مادرم يك شاخه گل بخرم ولي پولم كم است. مردلبخندي زدوگفت:بامن بيا.من براي تو يك دسته گل خيلي قشنگ ميخرم
تا آن رابه مادرت بدهي. وقتي از گل فروشي خارج مي شدند،دختر درحاليكه دسته گل رادردستش گرفته بود لبخندي حاكي ازخوشحالي ورضايت
به لب آورد.مرد به دخترك گفت:ميخواهي تورا برسانم؟ دخترگفت:نه،تا قبرمادرم راهي نيست!مرد ديگرنميتوانست چيزي بگويد.
بغض گلويش راگرفت،دلش شكست واشكش جاري شد.طاقت نياورد،به گل فروشي برگشت،دسته گل راپس گرفت و200 كيلومتر رانندگي كرد تا
با دست خودش آن را به مادرش هديه كند.
جمله پاياني:
به جاي تاج گل بزرگي كه پس از مرگم براي تابوتم مي آوري،شاخه اي از آن را همين امروز به من هديه كن. ((شكسپير))