رسته‌ها
بررسی مسائل جنسی انسان - دفتر ۱
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 98 رای
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 98 رای
ویرایش سوم نسخه انگلیسی : 2007، امریکا

اثری که پیش رو دارید نخستین دفتر از مجموعه ای تحت عنوان «بررسی مسائل جنسی انسان» است. دفترهای دیگر نیز طی ماههای آتی در سطح اینترنت منتشر خواهند شد.

http://ketabnak.com/comment.php?dlid=26771 (دفتر ۲ )
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=29579 ( دفتر ۳ )
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
82
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
free1365
free1365
1389/12/25

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی بررسی مسائل جنسی انسان - دفتر ۱

تعداد دیدگاه‌ها:
56
توجه غرب زدگان و خود باختگانی که پیشرفت علمی غرب آن ها را کور کرده و نمی خواهند "به لجن کشیده شدن" جامعه غربی رو باور کنند رو به این مطلب جلب می کنم:
لطفا درباره هر کدام از موارد زیر در کشورهای غربی (مخصوصا بهشت موعود یا همان آمریکا) یک سرچ * انگلیسی * ساده در گوگل انجام دهید :
1 - آمار تجاوز جنسی
2 - آمار طلاق
3 - آمار کودکانی که پدرشان مشخص نیست
4 - آمار مصرف داروهای ضد افسردگی
5 - آمار خودکشی
6 - آمار تماشای فیلم های مبتذل
7 - آمار مصرف مواد مخدر و روانگردان
8 - آمار سقط جنین
9 - آمار خیانت زوجین
10 - آمار رابطه جنسی با کودکان
البته من مطمئن هستم که 99 درصد شما درباره این موارد تحقیق نخواهید کرد
و مطمئن هستم که اگر حتی تحقیق هم کنید بازهم علی رغم دیدن نتایج، فساد و سقوط اخلاقی غرب را قبول نخواهید کرد چون حتی میخ آهنی هم در سنگ فرو نمیره!
موفق باشید
نقل قول از saeidtaheri95:
یه سوال داشتم از حضورتون.آیا شما غرب را فقط بی بند و باری می بینید یا غرب را فاتح مریخ؟ این بسته به تفکر شخص شماست.ما قصد ترویج غرب گرایی نداریم و قصد دید حقایق موجوده.شما متاسفانه دچار دوگانگی شدید! از بوک شلفتون مشخصه که چقدر به فلسفه غربی ارادت دارید و خودتون دارید تکذیب میکنید! ولی حرف شما قبول! بیایید غرب رو از بحث کنار بگذاریم! من به فلسفه علاقه دارم (در صورتی که اگر شما با کلیت فلسفه مشکل نداشته باشید!!)
طبق نظر شما من اگر غرب رو کنار بگذارم باید فلسفه اسلامی مطالعه کنم درست؟ خوب میبینم بانیانیان فلسفه اسلامی چه کسانی هستند: ابن رشد ، ابن میمون و فارابی و...
خوب آیا ابن رشد کسی نبود که پیرو سرسخت افلاطون و ارسطو بود؟ آیا تمام فیلسوف های مسلمان فلسفه را از غرب وام نگرفتند؟ و بعد به اصطلاح خودمون بومی سازیش کردند!
ریشه تمامی علوم از غرب است.والا اگر کوپرنیک نبود شما الان حتی درک درستی از منظومه شمسی نداشتید و الان با طرز تفکر اینکه افلاک به دور زمین میچرخند نظر میدادید! چه برسه به بقیه موارد که بخواهیم نام ببریم کتاب قطوری حاصل میشه ازش!
حالا اینکه شما کلا فلسفه و سایر علوم اجتماعی رو قبول ندارید و راه شخصی ابداعی خودتون رو دارید برای فهم و دانش اندوزی اون بحث دیگریست...
چقدر عکس روی جلد کتاب زیباست. منظورم جنبه سک.چو.آل عکس نیست. بلکه جنبه انسانی موضوع که بسیار زیبا تصویر شده است.
اگر بپرسم انسان غربی غرق در لجن است و غرق تر میشود و اینکه میگویند او از نفس رهایی یافته و بی بندباری و لخت شدنها و بی شرفی ها آنان را رام و متمدن کرده! و مصداق کوچک اش اینست که بیشتر از قبل برای تبلیغات محصولات خود زنان برهنه و زیبا و دستکاری شده را ضمیمه شان میکنند چه میگویید؟!
10- و اینکه اگر انسان غربی و علوم اش نجات دهنده بود پس چرا جهان امروز چنین است و غرق در نکبت و کثافات و شهوات و زندگانی حیوانی و جنگ و تهدید و خودکشی های زیاد و فساد و تباهی و ویرانی و وحشی گری و ناآرامی و فقر و بی عدالتی و نابرابری و اعتراض و خرابکاری و عدم تفاهم و برادرکشی و حرص و آزو ولع و جهالت و بی دینی و افسردگی و کشمکش و نزاع و ساخت تسلیحات عجیب و غریب و لشگرکشی و بی ناموسی و بی شرفی و بی غیرتی و کلاهبرداری و دروغ گویی و فحشا و ارتشا و اختلاس و جرم و بزهکاری و پولشویی اینقدر توسعه یافته! و هرروز بیش از پیش میشود و همچون آتشی بی مهار هر چه و هرکه بر سر راهش است می سوزاند و می بلعد و هیچ رحمی هم ندارد؟!!

این هم نشاندهنده نادانی تون هست
البته هرگز هرآنچه تحت عنوان علوم انسانی بخصوص در حیطه روانشناسی! و جامعه شناسی! و فلسفه! مطرح است ابدا قبول ندارم.

این کاملا نشاندهنده نادانی شماست
من خودم به کمک انجمن saمشکلات جنسی که داشتم برطرف شد بهم جواب داد http://ilamsa.blogfa.com/category/7
اما چند سوال اساسی دارم تا ببینم اهل نبوغ و اهل تفکر که داعیه ی بی بوقی و بی کرنایی و دارند و اهل سواد هستند و اهل فهم چگونه پاسخ خواهند داد!
1- آیا می توانید بگوئید که دقیقا مبنای تفکرتان چیست بدون آنکه حرف از مبانی و علوم غربی به میان آورید و با مفاهیم و گفته های آنان پاسخ ندهید تا ببینم چه در چنته دارید؟!
2- آیا می توانید بدون فلسفه و علوم ساخته و پرداخته غربی وضع موجود جهان را تحلیل و یک تعریف جامع و درست و اصیل از انسان و هستی و خدا و روح برای من ذکر کنید؟!
3- براستی ما به کجا میرویم که هروقت حرف میزنیم و نظری ارائه میدهیم و یا نقد میکنیم با الگوهای فکری و معرفتی غرب دم میزنیم و از خود چیزی در بساط نداریم؟!
4- براستی اگر عده ای بر اسلام ایراد وارد میکنند و آن را تخطئه می نمایند چرا نمی توانند اسلام را خودشان درست و اصیل بفهمند و تکرار مکررات نکنند؟!
5- براستی چرا باور کرده ایم که حقیقت از 2500 سال پیش تاکنون هر چه بر ما میگذرد و میبینیم و میشنویم همانست که منورالفکران غربی نشخوار میکنند و بیرون میدهند همانست و دیگر هیچ؟!
5- حقیقتا کسی هست که برمن بگوید اگر مطالعات غرب را به کل فراموش کند و بخواهد از نو بیندیشد جامعه و اجتماع و انسان و روح و فکر و عقل و معرفت و هستی و خدا و روح را چگونه خواهد دید؟!
6- حقیقتا چرا عده ای فکر میکنند ایران و ایرانی هیچ است و اسلام همانست که در بعضی اشخاص مسلمان نما دیده اند و آنرا بهانه کرده اند برای نشناختن اسلام و تخریب آن؟!
7-اگر بگویم که انسان امروزی که فارغ از فکر و عقل گشته و مغزش پر از کلمات و جملات ساخته پرداخته این و آن شده است چه میگوئید؟!
8-اگر بگویم در تمام تاریخ غرب از ابتدا تا کنون حتی یک انسان غربی شبیه کسی مثلا آیت الله بهجت نبوده و نیست چه اینکه بخواهد مثل خود او بده باشد چه جواب خواهید داد؟!
9-اگر بپرسم انسان غربی غرق در لجن است و غرق تر میشود و اینکه میگویند او از نفس رهایی یافته و بی بندباری و لخت شدنها و بی شرفی ها آنان را رام و متمدن کرده! و مصداق کوچک اش اینست که بیشتر از قبل برای تبلیغات محصولات خود زنان برهنه و زیبا و دستکاری شده را ضمیمه شان میکنند چه میگویید؟!
10- و اینکه اگر انسان غربی و علوم اش نجات دهنده بود پس چرا جهان امروز چنین است و غرق در نکبت و کثافات و شهوات و زندگانی حیوانی و جنگ و تهدید و خودکشی های زیاد و فساد و تباهی و ویرانی و وحشی گری و ناآرامی و فقر و بی عدالتی و نابرابری و اعتراض و خرابکاری و عدم تفاهم و برادرکشی و حرص و آزو ولع و جهالت و بی دینی و افسردگی و کشمکش و نزاع و ساخت تسلیحات عجیب و غریب و لشگرکشی و بی ناموسی و بی شرفی و بی غیرتی و کلاهبرداری و دروغ گویی و فحشا و ارتشا و اختلاس و جرم و بزهکاری و پولشویی اینقدر توسعه یافته! و هرروز بیش از پیش میشود و همچون آتشی بی مهار هر چه و هرکه بر سر راهش است می سوزاند و می بلعد و هیچ رحمی هم ندارد؟!!
واقعا چه میگوئید اگر خود بیندیشید و از علوم اجانب و اجنه یاری نگیرید و سواد(بخوانید محفوظات محض) کهکشانی تان را بر رخ من نکشید؟!!
[quote='M3hdik']
1-باید بگم به نظر من شما از اون دسته آدم هایی هستید که تفکر محض رو فدای کلمات قلنبه ای کردید و تو بوق و کرنا میکنید که به اصطلاح با سواد هستید 2- فقط تشریف آوردید و نظر دادید فقط برای لفظ بازی های کتابی پوچ بدون تفکر!
2-برای مثال جایی بی پروا حمله میکنید به نظر دیگران ولی همین کار با شخص خودتان می شود اوقات تلخی میکنید!
3-یا جایی فوکو رو به تمسخر میگیرید و فرهنگ و فلسفه غرب رو زیر سوال می برید ولی میبینیم که تو صحبتاتون زیاد از اصطلاحات فلسفی که مهد آنرا به جز در غرب در جایی دیگر نمی شود جستجو کرد! استفاده میکنید.
4-در ضمن به شما جهت کامل شدن اطلاعاتتون پیشنهاد میکنم کمی هم در رابطه با سررشت انسانی و روانشناسی تکاملی مطالعه بفرمایید تا متوجه شوید تنوع طلبی در غرب شکل نگرفته بلکه از تار و پود های وجودی سرشت انسان است.[/quote]
1-شگفتا! که تابحال این حقیر خود را اینچنین نشناخته بودم و نمی دانسنم کیستم! ولی شما با یک نظر و با یک نگاه تا عمق وجود مرا برمن بازشناساندید! مرحبا براین استعداد و مهارت!!
2-شگفتا! که تا بدین حال نمی دانستم به اصطلاح باسواد هستم و نمی دانستم که نباید حرفی بزنم چون دیگرانی که خیلی باسواد هستند پی به بیسوادی من خواهند برد و شکر که از هم اکنون معنای سواد را هم فهمیدیم!!
3-شگفتا! که ما خود یک پا فیلسوف بوده ایم! و به این کشف نائل نیامده بوده ایم و کاش زودتر می فلسفیدیم تا اهل سواد و فهم درست این نبوغ مرا زودتر کشف می نمودند!! دریغا که ملتفت نبودم!!
4-شگفتا! که ما ظاهرا اصلا تا بحال انسانی ندیده ایم و اساسا نمی دانیم اصلا انسان چیست؟!! و باز هم نمی دانستیم تنوع طلبی ریشه در سرشت آدمیان دارند!! کاش زودتر فهمیده بودیم تا بعنوان یک نظریه پرداز در حوزه علوم انسانی و رشته روانشناسی! شهره بودیم و از غافله عقب نمی ماندیم و مهر انسان شناسی ما بدست عناصر انسان شناس غربی تایید میگردید!! ما فکر میکردیم همه بشرند اما فقط بعضی ها انسانند! اما محض اطلاع شما هم برسانم که شما خود بشدت دچار دگم(غربی تان)! هستید چون باور کرده اید که مبحثی بنام روانشناسی وجوددارد آنهم بی چون و چرا و بی تعقل! ولی نه تنها وجودندارد بلکه باید بگوئیم یک چیزی شبیه به رفتارشناسی! البته شاید از چنین حرفی به شگفتی آیید و یا بنده را کلا منکر شوید ولی خیالی نیست چون من هرگز به مانند دیگران رفتار نمیکنم و خود تامل میکنم و البته هرگز هرآنچه تحت عنوان علوم انسانی بخصوص در حیطه روانشناسی! و جامعه شناسی! و فلسفه! مطرح است ابدا قبول ندارم. به هرحال مرا بخاطر این حرفم توبیخ منمایید که بسی معذروم!
[quote='Black jan']
1- واقعا جالبه فکر می کردم اسلام مدت ها پیش از بین رفته! 2- یک دوست نکته سنجی دارم که میگه یه عده تو این مرز و بوم اسلامی هستن که هر جا به نفعشون باشه پای اسلامو می کشن وسط هرجا هم نباشه یا اونو تغییر می دن!
3-خدا رو شکر در جامعه اسلامی ما هیچ فساد دیگه ای مثل دزدی دروغ فساد اخلاقی (مثلا تو فوتبال و بازیگریو ...)کلاهبرداریو توهین به شخص و ... اصلا اتفاق نمی افته فقط مونده بود که شما برای ما مسائل جنسیو شفاف سازی کنین.
4- یه چیزی ذهن منو درگیر کرده ما الان تمام تکنولوژیمون وابسته به غرب و شرقه (ساده ترینش یه خلال دندونه که از یه کشور دیگه وارد می کنیم)و بدون اونا تقریبا ما و اسلاممون الان باید تو غار زندگی میکردیم...
1-عجبا! چقدر دروغها و ظواهر دنیا چشم و گوش و عقل آدمیان را کور و کر و گنگ کرده که دیگر حقیقت را که همچون نور می تابد نمیبینند و نمی شنوند و نمیفهمند! و مصداق صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَ یَرْجِعُونَ شده اند! 2-عجبا! چقدر انسانهای نکته سنجی پپیداشده اند که خیلی خوب و دقیق و اصیل می فهمند و چقدر خوب نتیجه میگیرند! بلی اینگونه برداشتها از تراوش ذهینت محض خود اینان هستند که چون اینگونه اند؛انسان و جهان را هم اینگونه میبینند و مگر نه آنست که آینه از نقش تو بنمود راست خودشکن آیینه شکستن خطاست! 3-عجبا! که به دروغ و فساداخلاقی و کلاهبرداری و توهین و...(که خود از غرب به پا خواسته و تعمیم یافته)اما ابدا در هیج کجای دنیا بالاخص در جوامع برین غربی یافت نمی شوند و به کل فقط به جامعه ایران هبه شده و ما نمی دانستیم!
4-عجبا! وقتی اسلام آمد و بعدها آنقدر پیشرفت کرد و جاهلان را عالم و بربران را متمدن ساخت و دنیا را کن فیکون کرد اما اینها گویی افسانه است! ولی جوامع غربی که تاریخ و تمدنشان بر روی پوست و گوشت و استخوان آدمیان بناگشته و بخصوص دواران باستانی شان و جنگهای نامبارک صلیبی! و کشتار مسلمین و قتل و غارت و جنگهای جهانی و میلیونها کشت و کشتار و استعمار و استثمار و استحمار جوامع غیرغربی و الان هم آنهمه ترور و تفرقه افکنی و ساخت بمبهای اتمی وهسته ای و هیدوروژنی و بعد غارت و چپاول دول آسیایی و آفریقایی و بعد نابودی اخلاق و ارزشهای اخلاقی و زندگی حیوانی و خاموش سازی قوه ی عقل و فکر ملتهایشان و خوراندن افکار مسموم فلسفی و دورغین به نام حقوق بشر و دموکراسی ! و ایجاد نهادها و سازمانهای بین المللی! آنهم چند کشور معدود! جهت جهانی سازی و ایجاد نظم نوین جهانی! تا ظلم و زور و کبر و غارت را استاندارد و باورپذیر کنند و شبیه سازی انسانها به گوسفندان بی تعقل و هیچکاره و دمبه داران خوشحال سر در آخور از چریدن و نفهمدین! و نابودی دین و مذهب و معنویت و خداباوری و اغفال و اغوا برای مقاصد شوم خودشان و نابودی بنیانهای اخلاقی و انسانی و تشکیل دهکده جهانی! بنام پیشرفت و به کام شیاطین و با مدیریت چند کشور معدود با شبکه های مخوف و جنایتکار و چفیوز فراماسونی و صهیونیستی و .... لابد اینها واقعیت است که ما نمی فهمییم و امثالهم فقط میفهمید!
عجبا! عجب روزگار کثیف و متعفن و مترفعن و مترف و غرق در جهالت و ندیدنها و نشنیدنها و نفهمیدنها!!
فصل نوزدهم : امدن حاجی بابا در خدمت حکیم باشی و اولین ماموریت او
شیوه برخورد دوفرهنگ:
حکیم گفت بنا به سفارش ملک الشعرا که از هوش و تدبیر و کار دانی و راز داری تو برایم گفته , تو را به خدمت می پذیرم . اگر آن طور که انتظار دارم از عهده خدمت برایی , ترقی میکنی . آنگاه حکیم گفت این روزها یک نفر ایلچی از فرنگستان آمده که حکیمی همراه اوست که مریض ها را به طرز خاصی معالجه می کند و حبی به معتمد الدوله داده که او را درمان کرده و در مزاج او طوفان به پا کرده است و او به فکر تجدید فراش افتاده است . شهرت این حکیم کار ما را تحت تا ثیر قرار داده . می خواهم هر چه زود تر قاپش را بدزدی و ببینی هنرش از کجا آب می خورد . می خواهم آن حب را بدست بیاورم . تو هم باید خودت را به نا خوشی بزنی و نزد حکیم بروی و آن حب را برای من بیاوری , تا من آن را به شاه بدهم . من هراسان شدم و گفتم من هیچ چیز از او نمی دانم . میرزا حکیم گفت رفتار فرنگی ها با رفتار ما ضد و نقیض است . بجای اینکه موی سر را بتراشند و ریش را ول کنند, ریش را می تراشند و موی سر را ول می کنند , روی چوب و تخته مینشینند
ولی ما روی زمین می نشینیم , با کارد چنگال غذا می خورند ولی ما با دست می خوریم ,آن ها همیشه متحرکند ولی ما همیشه ساکنیم , لباس تنگ می پوشند ما لباس گشاد , نماز نمی کنند ولی ما روزی 5 وقت نماز می کنیم , در نزد آنها با زن است در نزد ما اختیار با مرد است , زنها یشان یک وری روی اسب می نشینند ولی زنان ما راست سوار میشوند , ایستاد ه قضای حاجت میکنند ما نشسته , شراب را حلال می دانند و کم می خورند ولی ما حرام می دانیم و زیاد می خوریم , ولی آنچه مسلم است این است که فرنگی ها نجس ترین و کثیف ترین مخلوق روی زمین هستند چرا که همه چیز را حلال میدانند و همه جور حیوانی می خورند حتی خوک , سگ پشت و قورباغه . مرده را با دست تشریح می کنند بدون اینکه بعد از آن غسل میت بجا آورند . نه غسل جنابت سرشان می شود , نه تیمم بدل از غسل . اگر دیدی که فرنگی از چیزی که متعلق به توست خوشش آمده مبادا پیشکش بگویی که باخته ای , گفتن تو همان و بردن فرنگی همان .
خلاصه پس از این سخنان مرا با نزاکت تمام از اتاق بیرون انداخت و من به این کار تازه هم خندیدم , هم گریستم
http://sardari-iravani.org/Buch_Projekt/Hajibaba_Summary.htm
بررسی مسائل جنسی انسان - دفتر ۱
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک