نایت ساید - جلد 9: روزی دیگر برای دادرسی
[quote='javad2012']این سایت فوق العاده است ولی مشکلی که داره فقط برای مبایل هست نه برای کامپیوتر و شرمنده اخلاق ورزشی دوستان هستم که باید بگم بد کردم عضو این سایت شدم با اینکه از هر کسی که بخوام میتونم اینجا پیدا کنم ولی حیف تبریک میگم بابت
دایی جان ناپلئون
خیلی پوچ و مسخره بود.(?)
ترانه های داریوش اقبالی
نه پای رفتن نه تاب ماندن چگونه گویم درخت خشکم
عجب نباشد اگر تبرزن طمع ببندد در استخوانم
دراین جهنم گل بهشتی چگونه روید چگونه بوید
من ای بهاران ز ابر نیسان چه بهره گیرم که خود خزانم
ترانه های داریوش اقبالی
تو دونسته بودی چه خوشباورم من
شکفتی و گفتی از عشق پرپرم من
تا گفتم کی هستی تو گفتی یهبیتاب
تا گفتم دلت کو تو گفتی که دریاب
قسم خوردی بر ماه که عاشقترینی
تو یک جمع عاشق تو صادقترینی
همون لحظه ابری رخ ماه روآشفت
به خود گفتم ای و
ترانه های داریوش اقبالی
سراب رد پای تو کجای جاده پیدا شد
کجا دستاتو گم کردم که پایان من اینجا شد
کجای قصه خوابیدی که من تو گریه بیدارم
که هر شب حرق دستاتو به آغوشم بدهکارم
تو با دلتنگیای من تو با این جاده همدستی
تظاهر کن ازم دوری تظاهر می کنم هستی
بخت گشایی با وقت قبلی!
یک تور سپید و صورتی بر تن شد
یک دختر ساده و رمانتیک، زن شد:x
دیروز تمام ِ فکر ِ او شعرش بود:x
امروز تمام ِ غصه اش روغن شد :((
غزلیات هوشنگ ابتهاج
استاد سایه همیشه در قاب منی:x
غزلیات هوشنگ ابتهاج
ای فرستاده سلامم به سلامت باشی
غمم آن نیست که قادر به غرامت باشی
گل که دل زنده کند بوی وفایی دارد
تو مگر صاحب اعجاز و کرامت باشی
خانه ی دل نه چنان ریخته از هم که در او
سر فرود آری و مایل به اقامت باشی
دگرم وعده ی دیدار وفا
غزلیات هوشنگ ابتهاج
امشب به قصه ی دل من گوش می کنی
فردا مرا چو قصه فراموش می کنی
این در همیشه در صدف روزگار نیست
می گویمت ولی توکجا گوش می کنی
دستم نمی رسد که در آغوش گیرمت
ای ماه با که دست در آغوش می کنی
در ساغر تو چیست که با جرعه ی نخست
هشیار
غزلیات هوشنگ ابتهاج
خدای را که چو یاران نیمه راه مرو ;-)
تو نور دیده ی مایی به هر نگاه مرو
تو را که چون جگر غنچه جان گلرنگ است
به جمع جامه سپیدان دل سیاه مرو
به زیر خرقه ی رنگین چه دام ها دارند
تو مرغ زیرکی ای جان به خانقاه مرو
مرید پیر دل خویش ب