رسته‌ها

نویسنده‌های مورد علاقه

نویسنده‌ای انتخاب نشده
نویسنده‌های بیشتر

آخرین دیدگاه‌ها

"دل به دریا زده" دنیا شبیه نقاشی هایت نبود. با آسمانی آبی، خورشیدی درشت و خانه ای امن که از چند خط ساده ساخته شود. در دنیای ترسناک ما گلوله ها لالایی می گفتند و دست موشک گهواره ها را می جنباند. حالا می توانی بخوابی
خداوندا! برای شانه‌های خسته، قدری عشق برای گام‌های مانده در تردید، قدری عزم برای زخم‌ها، مرهم برای خواهش دستان ما، باران برای این همه سرگشتگی، ایمان برای این همه بیگانگی، الفت برای بستگی، آغاز برای خستگی، آغوش ب
"بـــه قـــول پرســـتو: بهـــار آمـــده!" چه شد؟ خاک از خواب بیدار شد به خود گفت: انگار من زنده‌ام! دوباره شکفته است گل از گلم ببین بوی گل می دهد خنده ام! نوشتند چون حرف ناگفته‌ای گل لاله را بر لب جویبار
[b]"ســـایـــه ی گیســـو" روز هجران و شب فرقت یار آخر شد زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد آن همه ناز و تنعم که خزان می‌فرمود عاقبت در قدم باد بهار آخر شد شکر ایزد که به اقبال کله گوشه گل نخوت باد دی و شوکت خار آخر شد
بسیاری از نخستین ها، توهّم است؛ نخستین روز، نخستین ساعت، نخستین نگاه، نخستین کلماتِ عاشقانه... یاد، عین ِ واقعه نیست، تخیّل ِ آن است، یا وَهم ِ آن. یاد، فریبِمان میدهد. حتّی عکس ها راست نمیگویند. حتّی عکس ها. چیزی بیش از یاد، ب
تا در طلب گوهر کانی کانی تا در هوس لقمهٔ نانی نانی این نکتهٔ رمز اگر بدانی دانی هر چیزی که در جستن آنی آنی
گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی گاهی اگر در چاه مانند پدر آه اندوه مادر را حکایت کرده باشی گاهی اگر زیر درختان مدینه بعد از زیارت استراحت کرده باشی گاهی اگر بعد از وضو مکثی کنی تا
[b]"صبر بر دوری تو ، هـــرگـــز"[/b] [b]سلام[/b] ای مهربان پروردگار پاک بی همتا خدایا ، جز تو آیا مهربانی هست؟ گر چه پیمان خودم را با تو شکستم نمیشد باورم اما ، چه زیبا باز من را سوی خود خواندی عزیزا ، من گمان کردم
هنگامه مفید ترانه های زیبایی را در آلبومی برای کودکان به اسم «ترانه‌های کوچک بیداری»، سال ۱۳۵۶ خوانده. آن سال‌ها اسم هنری او «هنگامه یاشار» بود و این ترانه‌ها بیشتر با این اسم شناخته می‌شوند. چند سال بعد، این آلبوم با صداهای دیگر بازخوا
خداحافظ گل لادن تموم عاشقا باختن ببین هم گریه هام از عشق چه زندونی برام ساختن خداحافظ گل پونه گل تنهای بی خونه لالایی ها دیگه خوابی به چشمونم نمی شونه یکی با چشمای نازش دل کوچیکمو لرزوند یکی با دست ناپاکش
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک