بافته های رنج
برخلاف شوهر آهو خانم اصلا حس خوبی از خوندن این کتاب نداشتم درسراسر داستان رضوان درحال روایت کردن ساعت ها قدم زدن در ابادی و اندیشیدن و ...بود و از هنر دست همسرش حرف میزد برای به دست اوردن پول هیچ تلاشی نمیکرد و چشمش به قالی زنش بود بسیار طو
شلوارهای وصله دار
8-)از خواندن داستانها بسیار لذت بردم ساده و روان و جذاب بود