رسته‌ها

نویسنده‌های مورد علاقه

نویسنده‌ای انتخاب نشده
نویسنده‌های بیشتر

آخرین دیدگاه‌ها

من اشتباهی به این داستان رای دادم اون موقع رایم برای دو نیمه سیب بود، چرا نمیشه رای و عوض کرد!
بامداد خمار و بیشتر دوست دارم. خیلی هم یک طرفه نرفته بود. اما این دیگه خیلی یکطرفه رفت و زد و کشت! در کل، اینم داشت حرف بامداد ِ خمار و می زد، کبوتر با کبوتر باز با باز... نیازی نبود جای شخصیت هارو عوض کنه.
از اونایی بود که یه بار خوندم و دیگه دوست نداشتم بخونم. برای یه بار خوندن بد نیست... اما کلا بیشتر شخصیت هاش تعادل روانی ندارن. یه جورایی گُنگن!
منم این کتاب و به همه ی نوجوون ها و جوون ها پیشنهاد می کنم، قبل از اینکه ازدواج کنن و بچه ای داشته باشن، بهتره این تجربه های نوشتاری و حس کنن.
من یه بار خوندم اونم با هزار زور و زحمت چند ماه طول کشید تا تمومش کنم. انقدر که شخصیت دختره چفت و شل بود و حال بهم زن پسره هم اصا معلوم نبود چجوریه!
من این رمان و می خوام. :((
از اینکه می دونم داستان برگرفته از واقعیته حرصم میگیره. شخصیت نگین خیلی بی اراده و مسخره بود. البته از اینجور دخترها و پسرها هست...
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک