جاذبه های تشیع در آثار مولوی ،سعدی و حافظ
چند نکته
یک ........ پرونده اشخاصی مثل مولوی و شمس سیاهتر از این حرفاست که بشه تو چند ورق سروتهشو هم آوورد در مورد شخصی مثل شمسی تبریزی که با مولانا درباره اینکه مقام پیامبر بالاتر بوده یا بایزید بسطامی بحث میکنه یا درباره مولانا که
جاذبه های تشیع در آثار مولوی ،سعدی و حافظ
مولوی و بالا بردن مثنوی در حد قرآن:
مولوی دردیباچه مثنوی درباره کتابش مینویسد: اصول اصول دین وفقه الله الاکبر؛وشرع الله الازهر وبرهان الله الاظهر (یعنی:پایه پایه دین؛وفقه برتر خدا،وشریعت در خشان تر خدا،وبرهان روشن تر خدا )می خواند. البته
جاذبه های تشیع در آثار مولوی ،سعدی و حافظ
مولوی و الفاظ رکیک :
حرفهای رکیک وی چه در آثار وچه در زندگی روزمره انسان را به تعجب وا می دارد.استفاده از قبیح ترین کلمات در مثنوی انسان را متحیر میکند.کلماتی که برخی از آنها را مردم کوچه وبازار نیز قبیح می دانند واستعمال نمی کنند.پی
جاذبه های تشیع در آثار مولوی ،سعدی و حافظ
صرفا جهت اطلاع:
انحرافات پیر قونیه
شاید در بین سران صوفیه کمتر کسی را بتوان پیدا کرد که به اندازه مولوی تاثیر گذار بوده باشد و بتواند آموزه های تصوف وافکار انحرافی را با زیرکی هر چه تمام تر در بین شیعیان واهل سنت جا بیاندازد. وما سعی
مشروح مذاکرات شورای نگهبان - سال 1360
با خوب و بد شورای نگهبان کار ندارم
ولی یکی از مهمترین مراکز نظام فعلی ایران همین مجموعه است بطوری که اگر شورای نگهبان نبود نظام فعلی کاملا تغییر می کرد.
شاید یکی از دلایل ناکامی مشروطیت عدمداشتن یکی هیات ناظر قوی بود
ومتاسفامه انقلاب مش