شاهنامه به نثر : بیگزند از باد و باران
ز شیر شتر خوردن و سوسمار
عرب را به جایی رسیدس کار
که تاج کیانی کند آرزو
تفو باد بر تو ای چرخ گردون،تفو
یاد آن پیروز پارسی که معنای واقعی ایرانی بودن را درک کرد،گرامی باد.
راز
مرسی راستش تو دانشگاه جلسه ی نقد کتابه می خوام اگه بشه بگم اینو بخرن...