رسته‌ها

نویسنده‌های مورد علاقه

نویسنده‌ای انتخاب نشده
نویسنده‌های بیشتر

آخرین دیدگاه‌ها

با این توضیحات مشخص می شود که اصلا این کتاب رمان نیست ، در صورتیکه کتاب بهزاد که دوترجمه ی دیگر از روی آن دقیقا کپی شده اند ، یک رمان است. خود را مجبور به خوانش کتاب بهزاد می کنم تا به یک نتیجه ی کلی برسم و در آخر آنچه که به ذهنم رسید ، ب
[b] با سلام. کتاب جعلی خانواده ی خوشبخت است. سارتر کتابی به این نام ندارد. متن تحقیق خود را که در فیس بوک منتشر کرده ام اینجا برای شما هم می گذارم. لطفا اطلاع رسانی کنید --------------------------------------- این کتابها را نخرید ۱-
[quote='اقانجفی']جناب دکتر خدامیان کتب زیادی نوشته اند که انتشارات وثوق چاپ کرده ولی تفسیرقران 14 جلدی ایشان به زبان روز و ساده برای جوانان حلاوت خاص خود را دارد بنام تفسیر باران، مطالعه ان را به دوستان توصیه می نمایم.[/quote] با تشکر از
نقل قول از izedmehr: منطق قوی مسلمان ها : جناب ایزد مهر! از دیدگاه های شما این طور استنباط می شه که متاسفانه اصلا اطلاعاتی در باره دین اسلام ندارین و بهتره سطح آگاهی تون رو از این دین بالا ببرین. اما متعجبم از کسی که در باره چیزی که آگ
[quote='izedmehr']شواهد تاریخی نشان میدهد که پیامبر قبل از وفات جانشینی برای خودش تعیین نکرده..اگر تعین کرده بود امت اسلامی بیش از 72 فرقه نمیشد..[/quote] جای شگفتی از جناب ایزد مهر دارد. تمام دیدگاه های شما تشویق مردمان به صلح و آرامش
استاد مسعود خیام که به تازگی کتاب «احمد شاملو، عکس فوری» را منتشر کرده است گفت: «شاملو ابتدا فاشیست بود اما در پایان خود را از همه ایسم‌ها رها کرد.» جناب مسعود خیام در حاشیه این کتاب که بخش هایی از آن به زندگی شاملو می پردازد گفته اند: ش
[quote='میکرولب']من اطلاع تخصصی از روند یک جدایی مرزی و استقلال کشوری ندارم اما کوچک شدن کشورها به نفع رفاه ملتهاست / در کشور ما هم قومیتها آتش زیر خاکستر هستندبا شعار و خطابه هم نمیشه کنترل کرد / فقط باید به حقوقشان برسند / و یا اینکه قومی
[b]بارها و بارها خوندمش و همیشه برام تازگی داره[/b]
پس ازپیروزی انقلاب حیوانات، یک قانون اساسی معروف به «هفت فرمان» بر روی دیوار مزرعه نوشته می‌شود که شامل بندهای زیر است: همه آنها که روی دوپا راه می‌روند دشمن هستند. همه آنها که چهارپا یا بالدار هستند، دوستند. هیچ حیوانی حق
وقتی خورشید در آسمان پدیدار می شد، آن ها به زیر سقف هایشان پناه می بردند وبه دیگران می گفتند: «حالا وقت استراحت، وقت روشن کردن آتش. وقت آن است که بنشینیم و به حرفهای کسی که صحبت می کند، گوش بدهیم.» این کاری است که آن ها انجام دادند. وقتی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک