رسته‌ها

ژاله آموزگار
(1318 هـ.خ)

پژوهشگر و نویسنده
مشخصات:
نام واقعی:
ژاله آموزگار یگانه
تاریخ تولد:
1318/09/12 خورشیدی
تاریخ درگذشت:
محل تولد:‌
خوی
جنسیت:‌
زن
ژانر:‌
فرهنگ و زبان‌های باستانی ایران
زندگی‌نامه
او دکتری زبان‌های باستانی (به‌طور دقیق‌تر، زبان‌های ایرانی و ادبیات مزدیسنی) از دانشگاه سوربن دارد و بیش از ۳۰ سال در دانشگاه تهران تدریس کرده‌است. وی عضو وابستهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. او دارندهٔ نشان لژیون دونور از دولت فرانسه است.
بیشتر
ویرایش

کتاب‌های ژاله آموزگار
(7 عنوان)

آخرین دیدگاه‌ها

تعداد دیدگاه‌ها:
3



[ما همگی با هم می‌نازیم که به سرزمینی تعلق داریم که از دیرباز مردمانِ آن خوش اندیشیده‌اند و سنگ و بت نپرستیده‌اند. در ژرفایِ اندیشه‌شان به خدایی در فراسو ایمان داشته‌اند. ما با هم فرهنگِ مشترک داریم. سرزمینی داریم که کم بزرگ نپرورده است. فرهنگش شکاف برنداشته است؛ در میان آن دیوار نکشید! 

از گذشته‌مان واهمه نداشته باشید. ما یک فرهنگ مداوم داریم. ما همانی هستیم که کاخ پاسارگاد و ستون‌های تختِ جمشید به دست ما بنا شده است و ما در صحنهٔ بیستون تاریخ نگاشته‌ایم و در ضمن، همانی هستیم که زیباترین کاشی‌ها را در مسجدِ شیخ لطف‌الله به کار گرفته‌ایم و معماران ما اصفهان را نصف جهان کرده‌اند. 


این تداومِ فرهنگی است نه گسستگی؛ ما همیشه بوده‌ایم، گاهی اجبارا خاموش شده‌ایم ولی نمرده‌ایم. به موقع، سَر برافراشته‌ایم، گُل کاشته‌ایم. ما با زنده نگاه داشتنِ آیینه‌هایمان نگذاشتیم ریشه‌هایمان خشک شود. ما مانندِ ایزد رپیتون هستیم که در سرمایِ زمستانی به زیرِ زمین می‌رود؛ ریشهٔ گیاهان و آب‌های زیرزمینی را گرم نگاه می‌دارد. ما هم در بدترین شرایط، ریزه‌کاری‌های فرهنگ‌مان را در آغوش فشرده‌ایم، از جان‌مان شیرش داده‌ایم تا همچنان ببالد و ببالد.]


دکتر ژاله آموزگار

به نقل از صفحهٔ «باشگاه شاهنامه‌پژوهان»

@shahnamehpajohan


جناب گندالف گرامی، یک نکته ای را دقت داشته باشید: این نوشته در آن نبیگ استادبانو آموزگار نیامده است. این نوشته در این نبیگ آمده است:

s19.picofile.com/file/8438946118/برگ_های_۷۵_۷۸.jpg


برگ های ۷۵ تا ۷۸، انتشارات طهوری، چاپ دوم، تهران: ۱۳۸۹

باتشکر  . این کتاب  بانو آموزگار را چند سال پیش خوانده بودم برای همین به مطلب سایت اینترنتی اکتفا کردم.

Inanna/Innin/ninin/ الهه سومری 


شناخت ریشۀ نام او مورد تردید است. تا پایان هزارۀ سوم پیش از میلاد تصور می‌شد که نام او از نین . آن .نا nin . an.na «بانوی آسمان» مشتق شده است، ( در گویش امه  سال Emesal ،او، گاشان. آن . نا gašan.an.na) نامیده می‌شود. علامت موش muš در خط میخی که نام آن بانو را معمولاً به آن شکل می نویسند به یک تصویر قدیمی بازمی‌گردد که ساقۀ به هم پیچیدۀ نی را نشان می‌دهد. نام او در میان قدیم‌ترین مدارک مکتوب از اوروک دیده شده است. فهرست خدایان فارا ، نام  اینانا را قبل از نام آن An و انلیل وانکی ذکر می‌کند . در غیر این صورت، منابع پیش_ سارگونی پرستش بسیار گستردۀ این الهه را نشان نمی‌دهد. نام او تنها در میان چند نام شخصی آورده شده و به نظر می‌رسد که دریافت کنندۀ هدایای بسیاری باشد. نقش اینانا خواه به‌عنوان یک الهۀ ویژۀ عشق یا جنگ، مشخص نشده است. در اواسط هزارۀ سوم پیش از میلاد، پادشاهان سلسلۀ کیش (اناناتوم Enannatum اول، اوگالاتارسی Lugalatarsi) همچنین لوگال زاگسی Lugalzaggesi اینانا را در نوشته‌های سلطنتی خود ذکر می‌کند.


کهن‌ترین متون ادبی ویژۀ اینانا معمولاً از دورۀ آگاده Agade است در هنگامی‌که دختر سارگون به نام انهه دوانا Enheduanna سرودهای مفصلی در ستایش این الهه تصنیف کرد. ازآنجاکه همۀ تصنیفات منسوب به انهه دوانا، تنها در نسخه‌های نو_ سومری متأخر حفظ‌شده‌اند . تاریخ‌گذاری متون به‌صورت فرضی انجام می‌گیرد. احتمال دارد که خدای سرپرست سلسله درواقع، الهۀ سامی یعنی اشتار / ایشتار Eštar/Ištar بوده باشد که خدای دو جنسیتی ستارۀ ناهید بود که درنتیجۀ همزمانی با اینانا مورد قبول جمعیت سومری قرار گرفت. در سرودها شخصیت پیچیدۀ این الهه و علاقۀ او به دستیابی به قدرت خداوندی را می‌توان حاکی از ارتقای سیاسی فرمانروایان دورۀ سارگونی دانست. صفات او در این متون عبارتند از نین. مه. شار.‌ را. nin .me. šar. ra به معنای «ملکۀهمۀ مه me ها». لقبی که او را به‌صورت متنفذ ترین در جهان خدایان و مردم جلوه گر می‌سازد. این الهه نیز نو (او). گیگ. آن .نا. nu(u) .gig. an.na یعنی «هیرودول hierodule کاهنۀ آسمان» (یا از آنو Anu) است که تجسم وظایف عاشقانه با معیار کیهانی بود. او همچنین مونوس -زی munus-zi به معنای «زن»، او. سون. زی. آن. نا u. sun. zi. an. na, به معنای «ماده‌گاو متعالی» است که زندگی و غذا می‌بخشد. اینانا، نماینده تولیدمثل است «که مردمان همۀ سرزمین‌ها را مانند گوسفند تکثیر می‌کند.» او را همسر محبوب اوشوم گالانا ušumgalana (دوموزی) می‌نامند و ازلحاظ جنبۀ جنگجویی او به‌صورت قهرمانی مدافع ویران کنندۀ سرزمین‌های بیگانه و مقدم در نبرد است.


در دورۀ نو_ سومری مراسم مربوط به او به خوبی برقرار بود و چندین فرمانروا مانند اناتوم و اور_ نی نور تا ur-ninurta، به خود به‌عنوان «شوهران محبوب نی نین ninnin» اشاره می‌کنند.مرکز پرستشی  ِا_ آنا E- anna در اوروک بود. پرستشگاه‌های مهم دیگر در نیپور، لاگاش، شوروپاک، زابالام zabalam واور قرار داشت. مراسم ماهانه ای به‌طور منظم به افتخار او بر پا می‌شد. در دورۀ ایسین_ لارسا، ظاهراً مراسم مربوط به او به اوج رسید. او را با نی نی سینا nini sina و همچنین با بسیاری از خدایان مؤنث یکسان می‌دانستند. گذشته از تصنیفات اسطوره‌ای مهم، تعداد زیادی سرود و آوازهای مذهبی وقف این الهه، در این دوره تصنیف شد. جنبۀ ستاره‌ای اینانا به‌عنوان سیارۀ ناهید، موضوع مهم بسیاری از این متون را تشکیل می‌دهد. اینانا در یک سرود در ستایش خود ادعا می‌کند که امتیازات ویژه‌ای را از انلیل دریافت داشته است. که «آسمان را مانند کلاهی بر سر من و زمین را به شکل صندل بر پای من پوشاند» که استعاره‌ای شاعرانه برای برتری کیهانی اوست‌. یک مقولۀ ویژه عبارت از سرودهایی است که برای تشریفات ازدواج مقدس تصنیف شده است که در آن ملکۀ آسمان به‌طور نمادین با پادشاه متحد شد تا زندگی و حاصلخیزی را در زمین تجدید کند. پیچیدگی عقاید مربوط به اینانا در منابع بین‌النهرینی درنتیجۀ سلسله نسب متناقض و جنبه‌های ستاره‌ای او به خوبی روشن و نقش او در مقابل آن An به‌طور مشخص ابهام‌آمیز است، در اوروک یک مرکز پرستش آن An و اینانا، او را به‌عنوان دختر آن An می‌شناختند، معلوم نیست که آیا نو. گیگ. آ. نا. nu. gig.a. na «کاهنۀ آسمانی آن An» به آن، یعنی خدا اشاره کرده باشد و بنابراین، حاکی از روابط عاشقانه است یا به‌طور اخص، به آن An به‌عنوان آسمان و یا به انلیل به‌عنوان رهبر گروه خدایان اشاره داشته باشد که پدر اینانا / ایشتار نامیده می‌شود. (در یک سنت بعدی، اینانا/ ایشتار نیز یا همسر آن An یا همسر انلیل است.) سنت ایسین، که جنبۀ ستاره‌ای او را نشان می‌دهد، اینانا را دختر نانا Nanna ،ماه_ خدا و خواهر توأمان اوتو utu، یعنی خورشید_ خدا می داند. در بعضی از تصنیفات ادبی مادر اینانا، به‌عنوان نین گال Ningal تصریح شده است.


با اسنپ ماهانه بیش از 10 میلیون تومان درآمد داشته باش! (ثبت نام)




جنبۀ ستاره‌ای اینانا تا حدی مبهم است. بر طبق مدارک، در جشن‌های فصلی در طی دورۀ اورسوم، اینانا در ارتباط با ماه (به‌عنوان دختر نانا) بود و مراحل مختلف ماه به‌افتخار او جشن گرفته می‌شد یعنی زمانی که ستارۀ ناهید در جشن نانایا Nanaya و آنونی توم Anunnithm قابل رؤیت بود. از طرف دیگر، در بخش اعظم متون ادبی (مثل سرود فرود اینانا، اینانا، و ابیه Ebih و غیره) به نظر می‌رسد که جنبۀ ستاره‌ای او تأکید بیشتری بر جنبۀ الهه‌ای او داشته باشد.


که دامنۀ نفوذ و قدرت خود را گسترش دهد و میان آسمان و جهان فرودین وساطت کند. وی برای کسب اطلاع با کور kur دیدار می‌کند (_ اینانا و اوتو، اینانا و شو کاله در šukalletuda ) و اطلاعات خویش را به« قوم خود» انتقال می‌دهد. قدرت او اگرچه بسیار است، ولی دسترسی او به قدرت، اساساً، به علت زن بودنش محدود است و کوشش او برای بالا بردن مقامش سوء استفاده به نظر آمده یعنی به‌صورت یک هیبریس hybris که به خاطر آن به مجازات می‌رسد ( فرود آمدن اینانا). از سوی دیگر، شاید انگیزه‌های سبب شناسی در ماورای روایاتی باشد که مربوط به ناپدید شدن های اوست. با توجه به پیوستگی او با ناهید یعنی سیاره‌ای که گه گاه ازنظرها پنهان می‌شود.


جنبۀ زنانۀ اینانا نیز به‌صورت ضرب‌المثل و متناقض است. ضمن آن‌که بدون تردید، نام‌های زنانه و محلی مختلف را با خود داشت که بقایای مادر_ الهه پیشین بود، مانند مادر رفتار نمی‌کند و در وهلۀ اول، الهۀ عشق جنسی تا ازدواجی است ( به لقب نو. گیگ gig .nu او توجه کنید) این الهه نمایندۀ نیروی باروری تا مرحلۀ خود تولد است. تنها در دورۀ پس از سومری بود که اینانا به‌صورت الهه‌ای درآمد که قادر به  درک فقر و فاقۀ بشری بود زیرا، خود مورد تحقیر قرارگرفته و رنج کشیده بود. تعدادی متون پرستشی باراگ balag ارشه منا Eršemena وجود دارد که در آن‌ها، این الهه در مرگ عاشق خود یعنی «دوموزی» و شهرهای او سرنوشت غم انگیز قومش می‌گرید و خاضعانه، نزد خدایان بزرگ به‌ویژه انلیل استغاثه می‌کند تا در مورد خودش وشهرتش و بشریت تغییر عقیده بدهند.


این الهه بیش از هر خدای دیگر، شاعران و سرود خوانان را الهام می بخشید و بعضی از زیباترین سرودها و ندبه ها به افتخار او سروده شد. همچنین متون اسطوره‌ای مربوط به او باقی ماند.


منبع:کتاب تاریخ اساطیری ایران، اثر ژاله آموزگار،



کتاب سروده های اینانا قبلا انگار تو سایت موجود بود الان پیدا نکردم.

عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک