رسته‌ها

علیرضا قلی
(1326 - 1401 هـ.خ)

مشخصات:
نام واقعی:
علی رضا قلی
تاریخ تولد:
1326/00/00 خورشیدی
تاریخ درگذشت:
1401/01/08 خورشیدی (75 سالگی)
محل تولد:‌
تهران
جنسیت:‌
مرد
ژانر:‌
جامعه شناس
زندگی‌نامه
علی رضاقلی (متولد ۱۳۲۶، تهران) پژوهشگر ایرانی حوزه جامعه‌شناسی و علوم سیاسی‌ست. او با نوشتن دو کتاب جامعه‌شناسی خودکامگی و جامعه‌شناسی نخبه‌کشی در صحنه جامعه‌شناسی ایران مطرح شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در شهر تهران گذراند. در سال ۱۳۴۶ به عنوان دانشجوی علوم سیاسی در دانشگاه تهران پذیرفته و در سال ۱۳۵۰ از این دانشگاه فارغ‌التحصیل شد. در سال ۱۳۵۲ به فرانسه رفت و فوق لیسانس جامعه‌شناسی را در آن کشور اخذ کرد. او مشغول گذراندن دوره دکترای این رشته بود که با وقوع انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ به ایران برگشت. وی اکنون سرپرست مرکز تحقیقات پست است.
بیشتر
ویرایش

کتاب‌های علیرضا قلی
(2 عنوان)

آخرین دیدگاه‌ها

تعداد دیدگاه‌ها:
3


آیا تغییر و اصلاح در ساخت و بافت جوامع به دست نخبگان و از بالا انجام می‌شود یا بر اثر تحول در زمینه و بستر اجتماعی و از پایین؟ در دو سده اخیر برخی از نخبگان سیاسی ایران می‌خواسته‌اند در ساخت و بافت جامعه‌ای که بر صدر آن قرار می‌گرفته‌اند اصلاحاتی بکنند و تغییراتی دهند، گرچه اینان در وجدان تاریخی توفیقاتی به‌دست آوردند و نامشان به نیکی بر صفحه روزگار برجا ماند اما خود قربانی خواست‌ها و بستر نامساعد اجتماعی شدند. نمونه بارز آن میرزا تقی‌خان امیرکبیر است و پیش از او میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام و پس از او دکتر محمد مصدق. این سه تن نه در خواست و اراده تنها بودند و نه در نتیجه‌ای که عایدشان شد. در این کتاب عوامل و عوارض درونی و بیرونی و روش‌های بیرون رانده‌شدن اینان از گود بررسی و سعی شده است عوامل و موانع توسعه سیاسی و اجتماعی ایران شناخته شود.خود نویسنده علی رضا قلی می گوید: من با نگاه به تاریخ ایران طی این دو- سه قرن اخیر ویژگی های حاکمیت سیاسی ایران را در بستر اجتماعی آن نشان دادم. یعنی ارتباط نظام سیاسی را با بستر خودش که اجتماع است روشن کردم.این چیزی است که تاکنون کسی به آن توجه نداشته یا حداقل به این وضوح آن را بیان نکرده است.ما زیاد می شنویم که اگر امیرکبیر را نمی کشتند، یا کودتای 28 مرداد نمی شد؛ ایران چنین می شد و چنان می شد، در حالیکه اگر این افراد می خواستند فرم جامعه را به هم بزنند خود ساخته اجتماعی جلوی آنها می ایستاد، یعنی نقش اجتماع را در آن ترکیب سیاسی متذکر شد.کتاب از چهار بخش تشکیل شده است که در بخش اول به بررسی ویژگی فرهنگ اقتصادی در ایران از دوره مغولان و ریشه های وابستگی ایران اشاره دارد و در مقابل همزمان به پیشرفت و تحولات سیاسی اجتماعی و اقتصادی دنیای غرب و اروپا می پردازد.و در سه بخش بعدی به ترتیب به اوضاع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایران در زمان قائم مقام (میرزا ابوالقاسم قائم مقام)،امیر کبیر (میرزا تقی خان امیر کبیر) و محمد مصدق می پردازد و به تحلیل و واکاوی مشکلات و موانع پیش روی نخبگان اصلاح در پیشبرد برنامه هایشان اشاره می کند.

کتاب  نخبه کشی او  در دهه هفتاد  در  کنار ما چه گونه ما شدیم صادق زیبا کلام بسیار مشهور و پرفروش شدند و   مخاطبان آن روزها  این دو کتاب را زیاد خواندند.یاد  آقای علیرضا  قلی که درفروردین 1401 درگذذشت به خیر باد.مخاطبان در  دهه هفتاد می پرسیدند که به راستی چرا امیرکبیر و مصدق  کشته  یا منزوی شدند!

علی رضاقلی، نویسنده و پژوهشگر جامعه‌شناسی و اقتصاد سیاسی امروز و در ۷۵ سالگی درگذشت


 بیوگرافی علی رضاقلی


علی رضاقلی (متولد ۱۳۲۶ در تهران) پژوهشگر ایرانی حوزه جامعه ‌شناسی و علوم سیاسی‌ است. او با نوشتن دو کتاب "جامعه‌شناسی خودکامگی" و "جامعه‌ شناسی نخبه‌ کشی" در صحنه جامعه ‌شناسی ایران مطرح شد.


علی رضاقلی در سال ۱۳۲۶ در تهران به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همین شهر گذراند. در سال ۱۳۴۶ به عنوان دانشجوی علوم سیاسی در دانشگاه تهران پذیرفته و در سال ۱۳۵۰ از این دانشگاه فارغ‌التحصیل شد. در سال ۱۳۵۲ به فرانسه رفت و فوق لیسانس جامعه‌شناسی را در آن کشور اخذ کرد. او مشغول گذراندن دوره دکترای این رشته بود که با وقوع انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ به ایران برگشت. 


کتابها


۱). جامعه‌شناسی خودکامگی

۲). جامعه‌شناسی نخبه‌کشی


علی رضا قلی دو کتاب دارد با عنوان های "جامعه شناسی نخبه کشی" و "جامعه شناسی خودکامگی".


هر دو این کتاب ها به ریشه های اجتماعی استبداد و خودکامگی در جامعه ایران می پردازند. کتاب "جامعه شناسی خودکامگی" سعی در یافتن ریشه های اجتماعی خودکامگی در جامعه ایران، همراه با تحلیل اشاره های شاهنامه فردوسی به این مقوله دارد.


در "جامعه شناسی خودکامگی" می خوانید:


- تحمیل آزادی های سیاسی به ملتی که الگو های رفتاری آن را خود تجربه نکرده است، امکان ندارد. همانطور که نمی توان خودکامگی را به هر ملتی تحمیل کرد.


- با ظهور و تجلی اسلام در عربستان، اعراب بر ایران حاکمیت یافتند و آن اسلامی را با خود به ایران آوردند که ساختار اجتماعی-فکری یک فرد بدوی و قبیله ای می توانست آن را بفهمد. قطعا از زاویه ای که ما نگاه می کنیم جامعه ساسانی از نظر تمدن مرحله پیشرفته تری نسبت به اعراب بدوی داشته است.


- بی تردید این تفکر (قضا و قدری) به تن هر جامعه ای وارد شود، ضحاک از آن سر بر می آورد زیرا افراد را در مقابل نظام اجتماعی فاسد خلع سلاح می کند و سلاح را به خارج از حیطه آنان می برد.


{ که چنین باور تا هست،

عمر آن بهره کش قحبه دراز است.

احمد شاملو }


- ستم دستگاه حاکمه با پدیده هایی همچون جهل و خرافات و تعطیل عقل و تسلیم سرنوشت بودن و جادومزاجی و ... در میان توده مردم رابطه مستقیم دارد. کاربرد اجتماعی این عوامل این است که رنج فکر کردن و مشکل تحلیل عقلانی در امور روزمره را از دوش انسان بر می دارد.


- اگر مردم پادشاهی دارند که جبار است، سزاوار آنند.


عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک