یووال نوح هراری
(1976 م)
روشنفکر، تاریخدان، نظریهپرداز و استاد تاریخ
مشخصات:
نام واقعی:
یووال نوح هراری
نام به انگلیسی:
تاریخ تولد:
1976/02/24 میلادی
تاریخ درگذشت:
محل تولد:
کریات آتا، اسرائیل
جنسیت:
مرد
ژانر:
تاریخ و جامعه شناسی
زندگینامه
ووال نوح هراری (زاده ۲۴ فوریهٔ ۱۹۷۶) تاریخدان اسرائیلی و استاد تاریخ دانشگاه عبری اورشلیم است که دو کتاب پرفروش بینالمللی انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر و انسان خداگونه: تاریخ مختصر آینده را نوشته است.کسانی چون بیل گیتس و باراک اوباما نوشتههای یووال هراری را ستودهاند. او در سال ۲۰۱۸ کتاب بیستویک درس برای سده بیستویکم را منتشر کرد.
بیشتر
آخرین دیدگاهها
بیانصافیهای هراری در سه کتاب خود، خصوصا ناظر به ایران و تاریخ آن نابخشودنی است. بهجز بخش کوچکی که راجع به امپراتوریها بوده و در آن اشارهای هم به امپراتوری هخامنشی میشود، ردی از ایران و ایرانی دیده نمیشود. امپراتوری هخامنشی در آثار تاریخی و ادبی ما (مثل شاهنامه) مطرح نشده بلکه در کتاب هرودوت است که بحثش به میان آمده. از این گذشته حداقل توقع میرفت، هنگامی که صحبت از ادیان میشود، ادیان ایرانی که در زمره ادیان کهن هستند، مورد بررسی قرار گیرند. فقط میترائیسم کافی است تا کتابی بیش از حجم سه کتاب هراری درباره نقش این آئین در تاریخ بشری و ربط آن با تمام ادیان آسیایی و اروپایی روایت شود، اما مولف آگاهانه (آیا چنین تغافل و تجاهلی، ناآگاهانه ممکن است؟!) نخواسته است که از ایران یادی کند. در برابر نگاه سخیف این نویسنده، هگل قرار دارد که ایران را آغاز تاریخ میداند و اولین دین را دین زرتشت برمیشمارد. عدم توجه هراری به زرتشت بهتنهایی میتواند انصاف علمی پژوهش هراری را زیر سوال ببرد. علاوهبر این، هنگامی که سخن از انقلاب کشاورزی، ابزار و تاریخ پول میشود، باز نامی از ایران نمیآید. گویی مولف وظیفه داشته که تاریخی از جهان بنویسند و ایران را از آن حذف کند. سخن از انقلاب کشاورزی شد، ذکر این نکته ضروری است که زبانشناسان معاصر، در تحقیقاتی که پیرامون زبانهای آفراآسیایی داشتهاند، به این نتیجه رسیدهاند کرهزمین در 50 میلیون سال قبل تا هشتهزار سال قبل، سیکلهای دمایی مختلفی را طی کرده است. مردمانی که در آن دورهها زیست میکردهاند، با هر تغییر دمای زمین، مجبور به مهاجرت میشدند. برای مثال، ما با اقوامی مواجهیم که از کشور چاد به شام مهاجرت کردهاند. یکجانشین شدن انسان و آرام گرفتن او کنار آبهای بزرگ مانند بینالنهرین، دروغی علمی بود که سالها مورخان تاریخ طبیعی به خورد دانشآموزان دادهاند. هراری نیز با کتاب خود، این ناحقیقت را تکرار کرده است.
آثار یووال نوح هراری را با نگاهی پسااستعماری نیز میتوان خواند. شاید هیچکس تابهحال نتوانسته بود استعمار و استثمار ملل دیگر به دست اروپاییها را به این شکل توجیه و برای آن نظریهسازی کند. به راحتی و با توجیه تکنولوژیک، استعمار سیاهپوستان و کشتار سرخپوستان روایت میشود، بیآنکه کسی در دادگاه تاریخ، مورد قضاوت قرار گیرد. هراری به همین سبب، در مرکز گفتمان شرقشناسانهای قرار دارد که مورد نقد ادوارد سعید بود.