یوری بوندارف

(1924 م)

یوری واسیلیویچ بوندارف(متولد 15 مارس1924 در شهر اورسک ، استان اورنبورگ)، نویسنده و فیلمنامه نویس روس شوروی، قهرمان کار سوسیالیستی (1984) ، برنده جایزه لنین (1972) و دو جایزه دولتی اتحاد جماهیر شوروی است.
پدرش به عنوان بازپرس کار می کرد و آنها در سال 1931 به مسکو نقل مکان کردند.
وقتی جنگ بزرگ میهنی آغاز شد ، یوری از کلاس دهم فارغ التحصیل شده بود. دانش آموزان مدرسه دیروز مجبور بودند در یک شبه به معنای واقعی کلمه بزرگ شوند. یوری بوندارف ، مانند تعداد زیادی از همسالانش ، درصدد رسیدن به جبهه بود. اما قبل از هر چیز برای دستیابی به منافع واقعی لازم بود که یک حرفه نظامی بدست آورید.بوندارف تنها یک سال پس از شروع جنگ به جبهه آمد و تا آن زمان از مدرسه پیاده نظام فارغ التحصیل شد. این حق را به او داد تا فرمانده خدمه خمپاره شود. تأثیر بسیار زیادی در شکل گیری زندگی وی و دیدگاههای خلاقانه جنگ بوجود آورد.
نبرد استالینگراد نقطه عطفی در جنگ بود. یوری بوندارف نیز زخمی شد. او مورد حمله پوستی قرار گرفت ، سرمازدگی دریافت کرد و در ناحیه کمر مجروح شد. وی به بیمارستان اعزام شد و پس از بهبودی کیف ، لهستان ، چکسلوواکیا را آزاد کرد. پایان جنگ باعث شد که وی در مدرسه ای توپخانه تحصیل کند.
بوندارف پس از زخم دوم در نبردها برای زیتومیر (1945) مجدداً مورد استفاده قرار گرفت و در سال 1946 دانشجوی مؤسسه ادبیات م. گورکی مسکو شد.
او اولین داستان خود را در سال 1949 در مجلات چاپ کرد. در سال 1953 اولین مجموعه داستان کوتاه به نام "در رودخانه بزرگ" منتشر شد. اونویسنده داستان کوتاه "شب اواخر" (1962)نیز هست. در سال 1956 ، نخستین رمان بوندارف با عنوان "جوانان فرماندهان" منتشر شد که در مورد زندگی روزمره کادرهای دانشکده توپخانه در پایان جنگ و در روزهای آرام صحبت می کند. به زودی پس از فارغ التحصیلی از مؤسسه در سال 1951 ، وی در اتحادیه نویسندگان اتحاد جماهیر شوروی پذیرفته شد.
اوعضو افتخاری سازمان عمومی سن پترزبورگ آکادمی ادبیات و هنرهای زیبا روسیه است.
"گردانها از آتش بخواهید" (1957 ؛ فیلم 4 قسمت بر اساس داستان "گردانها از آتش بخواهید" ، 1985) ، "آخرین دوره ها" ( 1959 ؛ فیلم با همین نام ، 1961) ، "بستگان" (1969) ، رمان "برف داغ" (1969 ؛ فیلم با همین نام ، 1972) ، "سکوت" (1962 ؛ فیلم با همین نام ، 1964) ، "دو" (ادامه رمان "سکوت") ؛ 1964) ، "ساحل" (1975؛ فیلم با همین نام ، 1984) از دیگر آثاراوست.این نویسنده در رمانهایش از دهه 70 قرن بیستم و بعد از آن ، به شدت سرنوشت اتحاد جماهیر شوروی و روسیه را تأمل می کند ، از بسیاری جهات دلایل فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و فروپاشی متعاقب جامعه اتحاد جماهیر شوروی را پیش بینی می کند.
دو داستان زیر به نویسنده شهرت پیدا کرده است: "گردانها آتش می خواهند" (1957) و "آخرین والی ها" (1959). آنها نمونه هایی از ژانر داستان پیشواز متن ترانه بودند.همچنین "سکوت" (1964) اولین کتاب ادبیات شوروی که به موضوع سرکوب های استالینیستی پرداخته است.