مانس اشپربر

(1905 - 1984 م)

او ابتدا شاگرد آلفرد آدلر، بنیانگذار روان‌شناسی فردی، و از چهره‌های برجسته محافل روان‌شناسی در وین و برلین بود. اشپربر برای مدتی فعالانه به عنوان یک کمونیست فعالیت می‌کرد و در سال ۱۹۲۷ به حزب کمونیست آلمان پیوست. اما، پس از به قدرت رسیدن نازی‌ها دستگیر شد و به فرانسه فرار کرد و در پی محاکمات مسکو در سال ۱۹۳۷ از حزب کمونیست جدا شد. او سپس به یک صدای مهم برای دموکراسی و یکی از تحلیلگران برجسته دوره خود و مبارزه با توتالیتاریسم تبدیل شد. مشهورترین اثر او سه‌گانه داستانی «قطره اشکی در اقیانوس» است که به تقابل کمونیسم و فاشیسم، و دلسردی روشنفکران انقلابی می‌پردازد. این سه‌گانه، اثری سیاسی و فلسفی، به‌عنوان کاوشی از وجدان و تصویری بی‌نظیر از قرن بیستم، توسط نویسندگان بزرگی همچون هاینریش بل با «جنگ و صلح» تولستوی مقایسه شده است. اشپربر همچنین به‌عنوان ویراستار در انتشارات بزرگ فرانسوی کالمان-لوی فعالیت می‌کرد. وی به خاطر «خوش‌بینی شکاکانه‌اش» مورد توجه قرار گرفت و نوشته‌هایش، به‌ویژه در آثار خودزندگی‌نامه‌ای و مقالات، موضع مثبتی نسبت به «یهودیت» و مقاومت روحی یهودیان نشان می‌دهد.