مارتین ورمازرن
(1918 - 1985 م)
مورخ
مشخصات:
نام واقعی:
مارتن یوزف ورمازرن
نام به انگلیسی:
Maarten Jozef Vermaseren
تاریخ تولد:
1918/04/07 میلادی
تاریخ درگذشت:
1985/09/09 میلادی (67 سالگی)
محل تولد:
نایمخن(لاهه)، هلند
جنسیت:
مرد
ژانر:
دین
زندگینامه
حوزه تخصصی او، فرقههای شرقی در امپراتوری روم بود. ورمارن پس از آشنایی با کانیسیوس در شهر نیمخن، در دانشگاه کاتولیک نیمخن در رشته زبانشناسی کلاسیک و باستانشناسی تحصیل کرد که با تبعید به آلمان قطع شد. پس از جنگ جهانی دوم ، او به مدت دو سال در رم زندگی کرد، جایی که به عنوان خبرنگار روزنامه کار کرد و مطالعات خود را ادامه داد. از سال ۱۹۴۸ تا ۱۹۵۳ او دستیار دانشگاه اوترخت بود، جایی که در سال ۱۹۵۱ با اثری به نام «De Mithradienst» در رم ارتقا یافت. از سال ۱۹۵۳ تا ۱۹۵۵ به عنوان استاد زبانهای باستانی در انجمن نو آموزان کارگاهی در اوترخت، و از سال ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۸ در سالن ورزشی ووسیوس در آمستردام تدریس کرد. از سال ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۹ او استاد فوقالعاده تاریخ مذهبی هلنیسم در دانشکده الهیات دانشگاه اوترخت بود.
بیشتر
آخرین دیدگاهها
در آیین مهر که از آیینهای قدیمی ایرانیان است هفت درجه تشرف وجود داشت که مهر پرستان پس از تحمل آزمونهای سخت به آنها نائل میشدند.
۱ کلاغ
اولین مرحله از مراتب مهرپرستی است. پیامآور از جهان بالا میباشد. در هنگام مراسم نقاب کلاغ بر چهره میزده یا تقلید کلاغ میکرده است. علامت مخصوص او چوبی است که دو مار به دور آن حلقه زدهاند و عنصر هوا عنصر مخصوص کلاغ است.
۲ نامزد یا پوشیده
با انجام یک سری کارهای دشوار کلاغ میتوانست به مقام نامزدی برسد. یکی از کارهای سختی که باید انجام میشد تا شخص به درجه نامزدی برسد، خاموش ماندن بود. علامت مخصوص او مشعل و چراغ میباشد. عنصر آب عنصر مخصوص نامزد است.
۳ جنگی
از این مرحله عضویت در جمع مهرپرستان رسمی میشود . گویا اکثر مهر پرستان تا این درجه بالا میآمدند. در انتهای مراسم به شخصی که میخواست جنگی شود، تاجی که در انتهای شمشیری آویخته شده بود پیشکش میکردند. او این تاج را نمیپذیرفت و میگفت که مهر تاج سر من است. گویا داغ مهر را در همین مرحله بر چهره مهر پرست میزدند. علامت مخصوص او توبره و نیزه و کلاهخود است. عنصر خاک عنصر مخصوص جنگی بوده.
۴ شیر
بالا رفتن از پله شیر بسیار دشوار بوده. شیر باید نیرومند تر از همردیفانش میبود. در این مرحله قدرت شخص را آزمایش میکردند. بر دست و زبان شخص عسل میریختند که به معنی پاکیزگی دست و زبان بوده و لقب نگهبان میوه میگرفت. علامت مخصوص او بیلچه است که برای به هم زدن آتش به کار میرفته و عنصر آتش عنصر مخصوص شیر بوده. بر روی قبر شیرمردان یک شیر سنگی گذاشته میشد.
۵ پارسایی
شیر مردی که به سنین بالا میرسید به درجه پارسایی دست میافت. درجههای قبلی زمینی و مادی بودند اما درجه پارسایی بیشتر درجهای روحانی است و معنی آن وارستگی میباشد؛ معنی واژه پارسا نیز همین معنی است. علامت مخصوص او داس و نماد پارسایی ماه است.
۶ مهر پویا
علامت مخصوص مهر پویا تازیانه، هاله و مشعل و نماد او خورشید است. خورشید در تمدن ایرانی از پایههای اساسی ادیان است. خورشید پرستی و ماه پرستی در نگارههای مصری هم دیده میشود. برابری روز و شب، بزرگترین شب و بزرگترین روز از جشنهای بزرگ تمدن ایرانی است. تمدن ایرانی حوزه تمدن میترایی است و بخش بزرگی از اروپا و شمال آفریقا و هندوستان و آسیای میانه را در برمی گیرد. در یک دوره صلیب چرخان را به عنوان نماد خورشید و در دوره دیگر صلیب و گل دوازده برگ را نماد آن قرار می دادند. این نمادها در تمدن ایرانی بسیار دیده شدهاست صلیب پارسی یکی از این نمونهها نماد ایزد (Mithra (Miθra است.
۷ پدر یا پیر
پیر در دین کهن ایران باستان و لفظ پدر در شاخه های اروپایی مهرپرستی، اشاره به مقام خدای زمان یا زروان دارد که در اسطوره های باستانی آیین های بومی پیش از زرتشت، پدرِ اولین عالم، دو نهادِ کیهانی ابتدایی نور و تاریکی و منتهای دانش و حکمت در مرتبه های این آیین باستانی میباشد.
منابع ویرایش
en:Mithraic mysteries
en:Mithra
ورمازرن، مارتین، آیین میترا، چشمه ۱۳۸۳
حامی، احمد، بغ مهر ۲۵۳۵