عبد الله بن لطف الله حافظ ابرو
(0763 - 0877 م)
مورخ و جغرافی دان نویسنده
مشخصات:
نام واقعی:
شهابالدین عبداللّه بن لُطفاللّه بن عبدالرشید با شهرت حافظ ابرو
تاریخ تولد:
0763/00/00 میلادی
تاریخ درگذشت:
0877/00/00 میلادی (114 سالگی)
محل تولد:
بهدادین از توابع خواف
جنسیت:
مرد
ژانر:
تاریخ و جغرافیا
زندگینامه
\nنام کامل وی مولانا شهابالدین عبداللّه بن لُطفاللّه بن عبدالرشید و شهرتش حافظ ابروست. \nبرخی مؤلفان نام وی را با نام پدرش اشتباه کردهاند، چنانکه عبدالرزاق سمرقندی (متوفی ۸۸۷) و، به پیروی از او، خواندمیر (متوفی ۹۴۲) نام و لقب نورالدین لطفاللّه را برای حافظ ابرو ذکر کردهاند. nسبب شهرت وی به حافظ ابرو به روشنی دانسته نیست. اعتمادالسلطنه در این باره وجوهی ذکر کرده است: گفتهاند وی ابروی پیوسته خوشنما و زیبایی داشته و نیز گفتهاند اهل اَبر در نزدیکی بسطام بوده و ابری به ابرو تحریف شده است.\nدرباره سبب نامگذاری وی به حافظ نیز گفتهاند وی حافظ قرآن مجید یا احادیث پیامبر بوده است. سامی شهرت وی را حافظ آبرو ذکر نموده است. برخی در توجیه این قرائت گفتهاند که چون در خواف به مظهر قنات ، آبرو میگفتهاند، وی را برای تمایز از دیگر افراد ملقب به حافظ، حافظ آبرو (حافظِ ساکن محله آبرو) خواندهاند، اما این وجه درست بهنظر نمیرسد. nاز تاریخ تولد حافظ ابرو اطلاع دقیقی در دست نیست. برخی محققان معاصر، حدس زدهاند که در سال ۷۶۳ به دنیا آمده باشد.]\nدرباره زادگاه او نیز اختلاف وجود دارد. حافظ ابرو در مقدمه تاریخ ملوک کرت، خود را با نسبت بهدادنی (اهل بِهدادین، از قرای خواف) معرفی کرده است. nخوافی، مورخ معاصر حافظ ابرو، نیز از وی با نسبت خوافی یاد کرده است، اما عبدالرزاق سمرقندی و خواندمیر زادگاه او راهرات نوشتهاند و حاجیخلیفه نیز او را هروی خوانده است. نسبت حافظ به هروی شاید ازآنروست که در زمان او، ناحیه خواف از لحاظ اداری و دیوانی، جزو هرات بهشمار میرفته است. nحافظ ابرو احتمالا در خردسالی همراه پدر یا خانوادهاش به همدان کوچید و در آنجا پرورش یافت و به تحصیل پرداخت. او نیمه اول زندگیاش را در همدان و بلاد عراق عجم گذراند. از اینرو، شوشتری از وی با نسبت همدانی یاد کرده است.\nدر جوانی به خدمت امیرتیمور گورکان درآمد. تیمور به وی توجه بسیار داشت و همواره او را به مجالس خاص دعوت میکرد. nباتوجه به اینکه تیمور شطرنجباز ماهری بود و پس از فتح هر شهر ، اولین کسانی را که نزد خویش میخواند شطرنجبازان بودند و حافظ ابرو نیز در این کار ماهر بود، شاید سبب ورود وی به دستگاه تیمور همین امر بوده است. nحافظ ابرو تیمور را در بسیاری از سفرها و لشکرکشیهایش همراهی کرد. وی در ۷۸۸ در اردوی تیمور حضور داشت و به دبیری و منشیگری منصوب شد. nاو پس از مرگ تیمور در شعبان ۸۰۷، به شاهرخمیرزا پیوست و حدود ۲۸ سال از ملازمان او بود. در زمان جلوس شاهرخ، حافظ ابرو ساکن هرات شد و وقت خود را صرف تألیف کرد. او همچنین مورد توجه خاص بایسنغرمیرزا ، فرزند شاهرخ، قرار گرفت. nبنابه نوشته خوافی ، حافظ ابرو در ۳ شوال ۸۳۳، هنگام بازگشت شاهرخ تیموری از آذربایجان، در جایی به نام سرچم (حدود هشتاد کیلومتری زنجان ) درگذشت و در زنجان، نزدیک مزار اَخی فَرَجْ (ابوالفرج) زنجانی، دفن شد. عبدالرزاق سمرقندی و به پیروی از او، خواندمیر، ضمن یک بیت شعر ، نوشتهاند که او در ۸۳۴ در زنجان وفات یافت. به گفته خانبابا بیانی ، حافظ ابرو هنگام وفات هفتاد سال داشت. nبرخی گور وی را در خواف دانستهاند، که خطاست. nحافظ ابرو شافعیمذهب بود. \nوی به مناسبت برخی حوادث، اشعاری به فارسی و عربی سروده است، از جمله بهمناسبت بازسازی قلعه هرات(اختیارالدین، قلعه) بهدستور شاهرخ، قصیدهای سروده که چند بیت از آن روی دروازه قلعه حک شده است. [\nاو ترکی را بهخوبی نمیفهمید و از مترجم کمک میگرفت. nشهرت حافظ ابرو بیشتر بهسبب تاریخنگاری است. وی یکی از پرکارترین و شایستهترین مورخان دوره تیموری بود.او تاریخنویسی را هیچگاه وسیله امرار معاش نکرد، مطالب کتابش را با چاپلوسی درنیامیخت و با کمال فروتنی به کمی بضاعت علمی خود اعتراف نمود وی با تألیفات خود خلأ تاریخی آن دوره را پر کرده و تسلسل تاریخی را حفظ کرده است. nاو تا نزدیک مرگ خود، یک دوره تاریخ عمومی ایران و تاریخ کشورهای وابسته به ایران را نوشته است. نوشتههای حافظ ابرو، به سبب ویژگیهای یادشده، الگوی سودمندی برای مورخان برجستهای چون عبدالرزاق سمرقندی، میرخواند و خواندمیر بوده است.
بیشتر
آخرین دیدگاهها