جوان گرانت

(1907 - 1989 م)

جوآن مارشال گرانت کلسی (لندن، ۱۲ آوریل ۱۹۰۷ - ۳ فوریه ۱۹۸۹) نویسنده انگلیسی رمان های تاریخی و یک تناسخ بود.جوآن مارشال در ۱۲ آوریل ۱۹۰۷ در لندن، دختر جان فردریک مارشال و بلانش امیلی هیوز به دنیا آمد. پدر جوآن مارشال، مردی ثروتمند، دارای ملیت دوگانه بریتانیایی بود و یک تنیسور برنده جایزه بود که در مقطعی جایگاه خود را در نیمه نهایی مسابقات قهرمانی جهان برای هر کشور به دست آورد و بنابراین نیاز داشت که مقابل خودش بازی کند. او که یک حشره شناس آماتور جدی بود، همچنین با هزینه خود کارهای پیشگامانه ارزشمندی را روی پشه آنوفل انجام داد که به همین منظور یک واحد تحقیقاتی کامل را در جزیره هیلینگ نصب کرده بود.جوآن مارشال سالهای اولیه خود را در جزیره هیلینگ در همپشایر گذراند. او به یاد آورد که یک دختر سرزنده و مصمم بود. او در باله آموزش دیده بود، تا اینکه یک جراحت به تعقیب پایان داد. او تنیس را آموخت و به عنوان یک زن جوان برنده فینال های گلف بانوان همپشایر شد و ادعا کرد که قبلا هرگز گلف بازی نکرده است. او همچنین خود را یک اسب سوار عالی و ریسک پذیر توصیف کرد. جوآن گفت که جنبه‌های علم را با کمک به پدرش در تحقیقات حشره‌شناسی آموخت. اچ جی ولز دوست پدر جون بود که جوآن به عنوان یک تحسین کننده و گاهی مربی از او یاد می کرد. جوآن مادرش را به گونه ای توصیف کرد که دید دوم داشته است. خود جوآن می‌گوید که از دوران دختری جوانی پدیده‌های فراروان‌شناختی را تجربه کرده است، حساسیتی که نه تنها توسط خودش، بلکه توسط دوستانش که اغلب به او می‌گفتند وهم‌آور است، تشخیص داده می‌شد. گرچه جوآن در شرایط ملایم بزرگ شده بود، اما در سال‌های بزرگسالی خود را به اندازه کافی زبردست و باهوش می‌دانست که به طرز تحسین‌آمیزی سازگار شده و دوره‌های سخت محرومیت و بخش‌هایی از مصیبت‌های واقعی را در عراق زندگی می‌کرد. او در ۳۰ نوامبر ۱۹۲۷ با لسلی گرانت ازدواج کرد. لزلی گرانت برای حرفه حقوق تحصیل کرده بود، اما از فرصتی که برای پیوستن به حفاری باستان شناسی به عنوان عکاس مستند کشف سازه ها و مصنوعات مصر باستان در عراق به دست می آمد، هیجان زده شد. جوآن در آنجا به او پیوست و بعداً دمای شدید و طوفان‌های شدید گرد و غبار و در شرایط دورافتاده و بدوی را به یاد آورد. جوآن در ۱۴ مارس ۱۹۴۰ با چارلز بیتی ازدواج کرد (اما او نام "جوآن گرانت" را به عنوان نام خود حفظ کرد). بیتی همچنین نویسنده، اولین مدیر موزه موتور مونتاگ در Beaulieu و یکی از اولین گویندگان رادیو لوکزامبورگ بود. او برخی از کتاب های قبلی جوآن گرانت را از یک دستگاه ضبط صدای سیمی رونویسی کرد. جوآن در ۱ سپتامبر ۱۹۶۰ با دنیس کلسی ازدواج کرد. کلسی در طول کار خود به روح انسانی اعتقاد پیدا کرده بود. او هنگام کار با بیماران از هیپنوتیزم استفاده می کرد. جوآن ظاهراً او را متقاعد کرد که به تناسخ و توانایی های روانی خود اعتقاد داشته باشد. ظاهراً او گاهی اوقات از او می‌خواست که از هدایای ماوراالطبیعه خود برای کمک به تجزیه و تحلیل مشتریان روان‌شناختی و روان تنی به‌ویژه چالش‌برانگیز استفاده کند.اولین و مشهورترین رمان او فرعون بالدار (۱۹۳۷) بود. گرانت پس از انتشار به شهرت غیرمنتظره ای رسید. نیویورک تایمز آن را به عنوان "کتابی با ایده آلیسم خوب، شفقت عمیق و کیفیت معنوی خالص و روشن مانند شعله" ستایش کرد، احساسی که در بررسی های منتشر شده در سایر نقاط جهان منعکس شد. رسماً نمی‌دانستم، تقریباً برای بیست سال دیگر، جوآن ادعا می‌کرد که وقایع فرعون بالدار را در حالی که در حالت هیپنوتیزم یا خلسه‌مانند به یاد می‌آورد، و به طور جزئی عمری را که خود باور داشت زندگی کرده است، دیکته می‌کرد. این کتاب هنوز هم در ادبیات به اصطلاح عصر جدید به عنوان یک کلاسیک کالت در نظر گرفته می شود.او همچنین چندین کتاب برای کودکان نوشت که حاوی داستان هایی است که ادعا می کرد در زندگی های گذشته به او گفته شده است. برخی از کتاب‌های او با نام‌های جوان ام گرانت ( ژان گرانت ) و جوآن مارشال گرانت منتشر شد.