جابر عناصری
(1324 - 1395 هـ.خ)
شاهنامهپژوه، ایرانشناس، تعزیهشناس و استاد دانشگاه
مشخصات:
نام واقعی:
جابر عناصری
تاریخ تولد:
1324/02/10 خورشیدی
تاریخ درگذشت:
1395/01/28 خورشیدی (71 سالگی)
محل تولد:
اردبیل
جنسیت:
مرد
ژانر:
ایرانشناسی
زندگینامه
وی تحصیلات مقدماتی را در شهر اردبیل و تحصیلات متوسطه را در دارالفنون تهران با کسب مقام اول در رشتهی ادبی در میان تمامی دانشآموزان ایران به انجام رساند و سپس وارد دانشگاه تهران شد و تا سطح دکتری فلسفه و علوم تربیتی در ایران و کسب تخصص در مردم شناسی در انگلستان (دانشگاه لندن) به تحصیل ادامه داد. تخصص عناصری در مردمشناسی، مردمشناسی عشایری (عشایر فلات ایران و افغانستان، و ترکیه) بوده و به ویژه بر عشایر شاهسون و سنگسر تمرکز داشته است. عناصری علاوه بر فارسیگویی شیوا و فارسینویسی سره، و تسلط بر ترکی آذربایجانی در حد ترجمه و نویسندگی ادبی، به زبان انگلیسی، سنگسری و برخی زبانها و لهجههای مختلف افغانستان و مغولستان، ترکی استانبولی، و ترکی آذربایجانی مسلط بوده است. وی برای مدتی مسئولیت بخش ایلی و عشایری و سپس ریاست ادارهی فرهنگ عامه را بر عهده داشته است . حوزهی فعالیت علمی او به صورت میانرشتهای و ترکیب فلسفهی هنر و زیباییشناسی، با مطالعات قومی، ایرانشناسی و مردمشناسی عشایری، و هنرهای فولکلور به ویژه نمایشهای آیینی حوزهی تمدنی ایران بزرگ بوده است.
او ۴۱ سال در دانشگاههای تهران به عنوان استاد به تدریس و تحقیق اشتغال داشت و بیش از چهل کتاب در زمینهی مردمشناسی، هنرهای نمایشی و آیینهای ایرانی، فرهنگ ایران باستان، شاهنامه و... به رشته تحریر درآورد.
وی مدتها در رادیو برنامهی راه شب و در تلویزیون (تا سال ۱۳۶۷) برنامههایی در ارتباط با آیینهای ایرانی و نمایشهای سنتی اقوام ایران اجرا میکرد. آخرین برنامهی او در تلویزیون که به ممنوعالتصویری وی انجامید، بحثی تطبیقی پیرامون «سوگ سیاوش، آیین چمر و سوگ حسینبنعلی(ع)» و تداوم فرهنگ ایرانی پس از ورود اسلام بود. در سالهای پایانی عمرش سلسلهبرنامهای پیرامون مناجاتهای عارفانهی حافظ و خواجه عبدالله انصاری و اشعار محتشم کاشانی در رادیو اجرا کرده است.
نخستین مقالههای او «پیکهای نوروزی»، و «مونوگرافی دهکدهی ججین» بوده است. وی در مقطعی نگارش کتاب تاریخ هنر ایران و جهان برای دورهی دبیرستان را برعهده داشته و همچنین پژوهشهایی در زمینهی موسیقی تعزیه انجام داده است. از دیگر مقالههای او میتوان به اینها اشاره کرد: تراژدی دو سردار نگونبخت: مکبث شخصیت نمایشی انگلستان و بهرام چوبین اسپهبد و مرزبان ری و طبرستان؛ یادگار زریران رزمنامه «زریر» زرینجوشن جانفشان بهدینان و شهسوار مزدیسنان؛ شرفنامهی آرش ناوکانداز؛ سیاهگالش نگهبان ستوران؛ درآمدی بر پسیکودرام عامیانه؛ آتش، آوردگاه پلیدی و پاکی؛ دردانههای خلوت اهورایی: بغدخت «آناهیتا»، آببانوی محبوب و ملکهی انهار، فغفور «آذر» گرمابخش جانها و پایندهی آتشها و... با این همه، از آن جایی که نوشتههای او دربارهی فرهنگ ایران باستان و شاهنامهپژوهی عمدتا اجازهی چاپ نیافتهاند، او را بیشتر با آثار و سخنرانیهایی که صرفا بر حوزهی تعزیه و مسایل مذهبی تمرکز داشته و اجازهی انتشار پیدا کردهاند میشناسند.
بیشتر
آخرین دیدگاهها