بی بی خانم استر آبادی
(1236 - 1300 هـ.خ)
بیبی فاطمه استرآبادی
مشخصات:
نام واقعی:
بی بی خانم استر آبادی
تاریخ تولد:
1236/00/00 خورشیدی
تاریخ درگذشت:
1300/00/00 خورشیدی (64 سالگی)
محل تولد:
نوکنده
جنسیت:
زن
ژانر:
فعال حقوق زنان
زندگینامه
بیبیخانم استرآبادی یا بیبیفاطمه استرآبادی از نویسندگان و فعالان حقوق زنان در دوران مشروطه است. بیبیخانم فرزند محمدباقرخان استرآبادی (ایشیک آقاسی باشی و بزرگ ایل انزاب) و خدیجه خانم (ملاباجی دربار شاه) بود و در نوکنده به دنیا آمد. مادر بیبیخانم به بهانهٔ زیارت، نوکنده را ترک کرد و به دربار شاه در تهران بازگشت و به کودکان درباری تدریس میکرد. این گونه بیبیخانم که همراه مادرش به این سفر رفته بود، هم از مادرش سواد آموخت و هم توانست محیط حرمسرای شاه و دنیای بیرون را توامان تجربه کند. او علیرغم مخالفت خانواده، با یک نظامی اهل قفقاز به نام موسیخان وزیری ازدواج کرد و از این پیوند صاحب هفت فرزند شد. بیبیخانم در روزنامههای حبل المتین، تمدن و نشریه مجلس مقاله مینوشت. بیشتر مقالات او در دفاع از آموزش دختران است. بیبیخانم همچنین اولین دبستان دخترانه ایران را به نام «مدرسه دوشیزگان» بنیان گذاشت و در این راه با مشکلات و موانع مواجه گردید. گروههای مذهبی علیه او فتوا صادر کرده، به توهین و فحاشی پرداخته و خانهاش را به آتش کشیدند. گرچه این مدرسه در اثر فشارهای علما مدتی تعطیل شد ولی مجدداً با رعایت محدودیتهایی، بازگشایی شد. اثر مهم بیبیخانم استرآبادی کتابی به نام معایب الرجال است که آن را در پاسخ به رسالهٔ تادیب النسوان نوشت و از دیدگاه مردسالارانه نویسندهٔ ناشناس رسالهٔ مذکور انتقاد نمود. این کتاب دیدگاههای اسلامی و غربی دربارهٔ زنان را در هم آمیخته و با لحنی گاه طنز و گاه با آوردن آیات و احادیث، یکی از نخستین بیانیههای فمینیستی در ایران را ثبت کرد. بیبی خانم استرآبادی با موسی خان وزیر ازدواج کرد و هفت فرزند به دنیا آورد که از جمله آنها میتوان به خدیجه افضل وزیری، علینقی خان وزیری، حسنعلی وزیری و . را نام برد. در کتاب دنیای زنان در عصر قاجار که در دانشگاه هاروراد موجود است درباره او نوشته شده است: «بیبیخانم زنی باسواد و اهل مطالعه بود و از خط و بیان خوبی بهرهمند بود. مهدیقلی هدایت در کتاب خاطرات و خطرات بیبیخانم را زن «نقاله و قواله» نامیده و از زبان فاضلخان گروسی چنین جوانی او را وصف میکند: «در جوانی خوشمنظر، عشوهگر، شیطانه، فتانه، مردانهپوش، پیمانهنوش، با یک عالم ناز و آتشانداز خرمن پیر و جوان.» بیبیخانم مجالس زنانهای در خانهاش برگزار میکرد و حتی در کهنسالی فردی شوخطبع بود. بیبی خانم آواز هم میخواند و ضرب (تمبک) مینواخت. بیبی از حامیان نهضت مشروطیت بود و در زمان استبداد صغیر به نمایندگان مجلس کمک مالی میکرد و با جمعآوری پول، در تهیهٔ اسلحه به مشروطهچیان کمک میکرد. او در یکی از نامههایی که همراه کمکهای خود فرستاده بود، برای نمایندگان نوشت «اگر خیانت کنید، این لچک من به سرتان!» و لچک خود را همراه نامه فرستاد. این نامه را در مجلس با صدای بلند خواندند. بیبیخانم نهایتاً در سال ۱۳۰۰ شمسی، برابر با ۱۳۳۹ یا ۱۳۴۰ هجری قمری، درگذشت»
بیشتر
آخرین دیدگاهها