اسوالدو سوریانو
(1943 - 1997 م)
روزنامه نگار و نویسنده آرژانتینی
مشخصات:
نام واقعی:
اسوالدو سوریانو / Osvaldo Soriano
تاریخ تولد:
1943/01/06 میلادی
تاریخ درگذشت:
1997/01/29 میلادی (54 سالگی)
محل تولد:
ماردل پلاتا آرژانتین
جنسیت:
مرد
ژانر:
زندگینامه
او از همان ابتدا در سال ۱۹۷۱ زمانی که سردبیر Jacobo Timerman روزنامه را تاسیس کرد، به عنوان نویسنده در La Opinión مشغول به کار شد. La Opinión با سیاست مترقی آغشته شد و به زودی تلاشی برای از بین بردن نفوذ چپ در داخل روزنامه انجام شد. پس از شش ماه که هیچ یک از مقالاتش منتشر نشد، سوریانو شروع به نوشتن داستانی کرد که در آن شخصیتی به نام اسوالدو سوریانو زندگی بازیگر انگلیسی استن لورل را بازسازی می کند.
این اثر به اولین رمان او تبدیل شد، Triste, solitario y final (غمگین، تنها و نهایی)، یک تقلید مسخره آمیز مالیخولیایی در لس آنجلس با کارآگاه تخیلی مشهور فیلیپ مارلو به عنوان بازرس مشترک او. چند ماه پس از انتشار رمانش بود که از شهر آمریکا دیدن کرد و در واقع کنار قبر استن لورل ایستاد و نسخه ای از کتابش را در آنجا گذاشت. این کتاب لحن بسیاری از آثار دیگر او را تعیین کرد: استفاده از حقایق واقعی به عنوان پسزمینه داستانهای او، ماهیت متناقض و شکنجهآمیز شخصیتهای اصلی، سیاست مترقی به عنوان عنصر اصلی داستانها.
مدت کوتاهی پس از کودتای Reorganización Nacional در آرژانتین در سال ۱۹۷۶، او مجبور شد از ترس امنیت فیزیکی خود ابتدا به بروکسل (جایی که با همسرش کاترین ملاقات کرد) و سپس به پاریس، جایی که در آنجا تا سال ۱۹۸۴ زندگی می کرد، نقل مکان کند. در تبعید زمانی که در فرانسه بود با خولیو کورتازار دوست شد و تجربه کوتاه مدتی را ،ماهنامه Sin censura، با او پایه گذاری کرد. پس از سقوط حکومت نظامی، او به بوئنوس آیرس بازگشت و انتشار کتابهایش با موفقیت بزرگی همراه بود، نه تنها در آمریکای جنوبی، بلکه در ایتالیا و چندین کشور دیگر که ترجمه و انتشار آثارش آغاز شد.
سوریانو در کتاب های خود موفق شد تجربیات خود را به عنوان یک فعال دموکراتیک و به عنوان یک منتقد شدید خشونت اعمال شده توسط دولت های ارتجاعی با طنز فوق العاده ای در هم آمیزد. او که هم عاشق فوتبال (فوتبال) و هم فیلمبرداری بود، اغلب در کارهایش از هر دو تقدیر می کرد. سوریانو یکی از طرفداران شناخته شده سان لورنزو بود و با پاپ فرانسیس همکار آرژانتینی خود در این رابطه مشترک بود.
پس از مرگش در بوئنوس آیرس در سال ۱۹۹۷ به دلیل سرطان ریه، در گورستان لا چاکاریتا در بوئنوس آیرس به خاک سپرده شد. آثار او از آن زمان به حداقل پانزده زبان مختلف ترجمه شده است و الهام بخش کارگردانان و تهیه کنندگان فیلم در آثار داستانی و مستند بر اساس رمان ها و تجربه زندگی او بوده است.
بیشتر
آخرین دیدگاهها