رسته‌ها

اسماعیل حقی اوزون‌چارشی‌لی‌
(1888 - 1975 م)

تاریخ‌دان و استاد دانشگاه
مشخصات:
نام واقعی:
اسماعیل حقی اوزون چارشی‌لی
نام به انگلیسی:
تاریخ تولد:
1888/00/00 میلادی
تاریخ درگذشت:
1975/00/00 میلادی (87 سالگی)
محل تولد:‌
استانبول
جنسیت:‌
مرد
ژانر:‌
تاریخ
زندگی‌نامه
پس از پایان دوره دانشگاه، به سال ۱۹۱۲م، در یکی از مدارس متوسطه کوتاهیه، به تدریس تاریخ پرداخت و مدتی به استانبول آمد و به تدریس در همان رشته سرگرم شد و آنگاه به قسطمونیه رفت و در آنجا ضمن تدریس در روزنامه «آچیق سوز» با امضای «اوزون چارشلی معلم»، مقالات تحقیقی نوشت و نیز با نام مستعار «هزار دینار» با نوشتن مطالب طنز با روزنامه مزبور همکاری داشت. گاهی نوشتن سرمقاله را هم بر عهده می‌گرفت. در سال ۱۹۲۲م به مدیریت دبیرستان در کوتاهیه و سپس در قسمطونیه منصوب شد و در سال ۱۹۲۴م رئیس فرهنگ «قراسی» شد. وی ضمن دارا بودن مشاغل دولتی، هرگز توصیه استاد تاریخ و فلسفه را که هنگام پایان دوره تحصیلات دانشگاهی خطاب به او و سایر فارغ التحصیلان گفته بود: «تصور نکنید که با پایان بردن تحصیلات دانشگاهی، عالم و دانشمند شده‌اید. این تازه آغاز راه است و فراگیری شما از این پس آغاز می‌شود.» را از یاد نبرد و همواره در پی فراگیری و تحقیق و تتبع بود. آثار تحقیقی «سالنامه قراسی»، «تاریخچه قراسی»، «مشاهیر قراسی» حاصل فعالیت‌های فرهنگی او طی اقامت در «بالیک سری» قراسی است. مدتی نیز در سمت «بازرس کل فرهنگ» به کار پرداخت و در سال ۱۹۲۷م به سبب خدماتش، مردم بالیک سری او را به نمایندگی مجلس برگزیدند. در همان حال آرزوی دیرینه‌اش یعنی تدریس در دانشگاه نیز جامه عمل پوشید و ضمن نمایندگی مردم بالیک سری، به تدریس تاریخ در دانشکده ادبیات دانشگاه استانبول پرداخت. وی خواه ضمن تدریس در دبیرستان‌ها و دانشگاه و خواه در دوره نمایندگی مجلس و شغل بازرسی کل فرهنگ، از خلق آثار تحقیقی دست بر نداشت. هنگام خدمت در سمت بازرسی، از دیده‌ها و بررسی‌هایش در طول این دوره از خدمت، اثر تحقیقی ارزنده‌ای در دو جلد بنام «کتیبه‌ها» ابداع کرد و نیز طی خدمت در کوتاهیه، دو اثر تحقیقی دیگر به اسامی «شهر کوتاهیه» و «شهر لیواس» تالیف کرد. با تشکیل موسسه تاریخ ترک، به عضویت آن موسسه درآمد و در این ایام بود که به انتشار مقالات تحقیقی مداوم در نشریه موسسه مزبور پرداخت و تا لحظه مرگ نیز دمی از کار تحقیق باز نماند. وقتی گفته می‌شود «تا لحظه مرگ»، واقعی است، زیرا به نقل از گفته دکتر محمدرضا نصیری که تا دقایقی پیش از مرگ اوزون چارشلی، در کتابخانه موزه «توپقاپی» استانبول با او بود، محقق خستگی‌ناپذیر در حال تحقیق درباره یک سند تاریخی بود و گفتگویی نیز با دکتر نصیری درباره قرائت یک سند تاریخی فارسی داشت، که برای صرف نهار از محل کار خود خارج می‌شود و جلو در موزه توپقاپی بر زمین می‌افتد. به بیمارستانش می‌برند و در آنجا شعله پرفروغ حیاتش خاموش می‌شود.
بیشتر
ویرایش

آخرین دیدگاه‌ها

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک