رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.
مربای شیرین
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 16 رای
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 16 رای
جلال نوجوان، هر چه سعی می‌کند نمی‌تواند در شیشه مربا را باز کند، از مادر، همسایه، دوستان، معلمان و بقال محله کمک می‌طلبد اما هیچ‌کس قادر به باز کردن آن نیست و سرانجام مشخص می‌شود تمام شیشه‌های کارخانه مرباسازی همین شکل را دارند. جلال که از برخورد توهین‌آمیز عوامل کارخانه ناراحت است با کمک یک دوره گرد نان خشک جمع کن از آن‌ها شکایت می‌کند، ولی مسئولان کارخانه به جای رفع مشکل، مسابقه‌ای با موضوع باز کردن در شیشه مربا برگزار می‌کنند. این تمهید فریب کارانه باعث فروش بالای مرباها می‌شود اما جلال با شرکت در یکی از مسابقه‌ها به افشاگری علیه کارخانه می‌پردازد و مدیران آن را به اتلاف سرمایه ملی متهم می‌کند. این مسئله باعث هشیاری و اعتراض عمومی می‌شود و کارخانه هم در اثر شکایت جلال در آستانه تعطیلی قرار می‌گیرد،

کتاب با این جملات آغاز می شود:
«زبانش را درآورده بود، یک وری کجش کرده بود. دندانهایش را فشار می داد روی زبان. هی زور می زد. هی زور می زد. سرخ شده بود. چه جور! وا نمی شد. هرچه زور می زد باز نمی شد. عجب! "بالاخره وازت می کنم". زانو زد کف آشپزخانه. شیشه را گذاشت بین دو تا پاش. با دست چپش شیشه را قایم چسبید. انگشتهای دست راستش را گذاشت دور شیشه، هرچه زور داشت آورد تو بازوهاش، در شیشه را پیچاند، نه نشد!»
گره داستان با یک مسئله ساده و پیش پا افتاده یعنی باز نشدن در شیشه مربا و در قالب طنز و اغراق در رویدادها شروع می شود و تا مدتی سبب بهم ریختگی میان خانواده ها و اهالی شهر می شود....
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
sadnaee
sadnaee
1398/08/04

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی مربای شیرین

تعداد دیدگاه‌ها:
1
بر اساس این کتاب خانم مرضیه برومند فیلمی هم ساخته است با همین نام مربای شیرین
مربای شیرین
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک