اندوه مرز
نویسنده:
مجید نفیسی
امتیاز دهید
مجموعه شعری دیگر از مجید نفیسی
عناوین برخی از اشعار:
آیا این جاپاها را می شناسی؟
آه از شهری که رودخانه ندارد
نون. واو. شین
میز غذا
سنت آتشین
قصه گوی کوچک
برفراز شهر هایدلبرگ
پنجره کوچک
پرچم سفید
و....
تلخه گندم:
اگر پوسته ام بگشایی
اگر دانه ام بشکافی
همان تلخه گندمم
در قحطی مصر به جا ماندم
و سنبله تلخکامی ها شدم
نه آس خودی خردم کرد
نه غربال غربت
نه خمیر نان شادی شدم
نه دانه آش دوستی
یکه و سر سخت برجا ماندم
در حاشیه هر کرت
در خالی هر انبار
من
تلخه گندمم...
بیشتر
عناوین برخی از اشعار:
آیا این جاپاها را می شناسی؟
آه از شهری که رودخانه ندارد
نون. واو. شین
میز غذا
سنت آتشین
قصه گوی کوچک
برفراز شهر هایدلبرگ
پنجره کوچک
پرچم سفید
و....
تلخه گندم:
اگر پوسته ام بگشایی
اگر دانه ام بشکافی
همان تلخه گندمم
در قحطی مصر به جا ماندم
و سنبله تلخکامی ها شدم
نه آس خودی خردم کرد
نه غربال غربت
نه خمیر نان شادی شدم
نه دانه آش دوستی
یکه و سر سخت برجا ماندم
در حاشیه هر کرت
در خالی هر انبار
من
تلخه گندمم...
آپلود شده توسط:
ermia
1398/08/24
دیدگاههای کتاب الکترونیکی اندوه مرز