کتاب کلیله و دمنه
نویسنده:
ابوالمعالی نصرالله منشی
امتیاز دهید
کتاب کلیله و دمنه از جمله مجموعه های دانش و حکمت است که به وسیله مردمان خردمند دنیای کهن جمع آوری شده و نموداری از جوامع انسانی را به زبان حیوانات به نگارش آورده اند آن را برای جامعه بشری به میراث گذشته اند. تا از حکمت عملی و نظری و آداب زندگی آن بهره گیرند. اصل این کتاب به نام پَنچه تَنتره ( ponche Tantra ) در پنج باب به وسیله یکی از برهمن های هند به نام ویشنو که در زبان گزی به معنا شنوا باشد به زبان هند باستان ( سانسکریت ) فراهم آمده و در زمان انوشیروان ساسانی به وسیله طبیب بلند پایه آن زمان برزویه مروزی از هند به ایران آورده شده و توسط او به زبان روز یعنی زبان پهلوی ترجمه شده و داستان های به آن اضافه گردیده است و سپس حدود دویست سال بعد در زمان حکومت عباسیان به وسیله ایرانی پاک نژادی به نام ابن مقفّع از زبان پهلوی به زبان عربی ترجمه شده است و به کلیله و دمنه نام گذاری شده است.
از نگارش پهلوی برزویه و ترجمه عربی ابن مقفَع به زبان های دیگر مانند سریانی هم ترجمه شده است و در زمان سامانیان شاعر بزرگ ایرانی رودکی سمرقندی ترجمه عربی ابن مقفّع را به زبان شعر فارسی دری درآورده و باز ترجمه های به فارسی انجام گرفته که از آنها چیزی باقی نمانده است و در زمان بهرام شاه غزنوی مجدداً به وسیله ابوالمعالی نصرالله منشی کتاب کلیله و دمنه عربی ابن مقفّع به زبان فارسی ادبی آن روز ترجمه گردیده که این ترجمه مانند ترجمه های دیگر نبوده و نصرالله منشی خود را موظف به رعایت اصل آن ندانسته و از خود عبارات و امثال عربی و فارسی به آن افزوده است و در اصل آن را بهانه ای کرده برای عبارت پردازی های عالمانه و استفاده از آرایه های ادبی دوران خود که در نتیجه جملات و واژه های دوراز ذهن و سنگین به آن اضافه شده است و فهم و درک آن را برای اکثر خواننده ها مشکل کرده است و این شیوه نگارش را به زعم خود هنری بی بدیل در نویسندگی به حساب آورده فارق از این که نوشتن برای فهمیدن و درک کردن و فهماندن باشد و الا به خود زحمت بیهوده روا کردن چه سود برهمگان. البته این سبک نوشتن در آن شرایط جزء آداب نویسندگی بوده و برای آن زمان مناسب بوده است.
بیشتر
از نگارش پهلوی برزویه و ترجمه عربی ابن مقفَع به زبان های دیگر مانند سریانی هم ترجمه شده است و در زمان سامانیان شاعر بزرگ ایرانی رودکی سمرقندی ترجمه عربی ابن مقفّع را به زبان شعر فارسی دری درآورده و باز ترجمه های به فارسی انجام گرفته که از آنها چیزی باقی نمانده است و در زمان بهرام شاه غزنوی مجدداً به وسیله ابوالمعالی نصرالله منشی کتاب کلیله و دمنه عربی ابن مقفّع به زبان فارسی ادبی آن روز ترجمه گردیده که این ترجمه مانند ترجمه های دیگر نبوده و نصرالله منشی خود را موظف به رعایت اصل آن ندانسته و از خود عبارات و امثال عربی و فارسی به آن افزوده است و در اصل آن را بهانه ای کرده برای عبارت پردازی های عالمانه و استفاده از آرایه های ادبی دوران خود که در نتیجه جملات و واژه های دوراز ذهن و سنگین به آن اضافه شده است و فهم و درک آن را برای اکثر خواننده ها مشکل کرده است و این شیوه نگارش را به زعم خود هنری بی بدیل در نویسندگی به حساب آورده فارق از این که نوشتن برای فهمیدن و درک کردن و فهماندن باشد و الا به خود زحمت بیهوده روا کردن چه سود برهمگان. البته این سبک نوشتن در آن شرایط جزء آداب نویسندگی بوده و برای آن زمان مناسب بوده است.
آپلود شده توسط:
Reza
1398/06/22
دیدگاههای کتاب الکترونیکی کتاب کلیله و دمنه