هگل یا مارکس: نقدی بر جریان روشنفکری در ایران
نویسنده:
بیژن عبدالکریمی
امتیاز دهید
در این کتاب بیش از حکومتگران، روشنفکران مورد حمله و انتقاد بسیار جدی قرار می گیرند و جامعه روشنفکری ما برای رشد و اصلاح خویش نیازمند شنیدن یک چنین انتقادی است.
در این نوشته مراد از روشنفکری صرفا آن گروه اجتماعی نیست که به جهان بینی و ارزش های عصر روشنگری ایمان دارد، بلکه منظور همه صاحبان فکر و اندیشه است که می کوشند در پرتو شناخت، تفکر و آگاهی به همه چیز از جمله حیات اجتماعی و تاریخی خویش نظر کنند.
انتقادات این کتاب به جریان روشنفکری ایران بی شباهت به نقدی نیست که مارکس به هگل می کند. از نظر مارکس فلسفه هگل، به جای پا، با سرش راه می رود. به تعبیر ساده تر اندیشه اکثریت قریب به اتفاق فیلسوفان، اهل نظر و روشنفکران ایرانی، اندیشه هایی پا در هوا و سردرگم و بی ارتباط با سرنوشت عمومی جامعه ایرانی و روند و حرکت کلی این جامعه در بستر تاریخ جهان است. فیلسوفان و روشنفکران ما فراموش می کنند که همه ما تحت تاثیر زندگی واقعی و شرایط آن هستیم و فکر و زندگی از یکدیگر جدا نیست.
بیشتر
در این نوشته مراد از روشنفکری صرفا آن گروه اجتماعی نیست که به جهان بینی و ارزش های عصر روشنگری ایمان دارد، بلکه منظور همه صاحبان فکر و اندیشه است که می کوشند در پرتو شناخت، تفکر و آگاهی به همه چیز از جمله حیات اجتماعی و تاریخی خویش نظر کنند.
انتقادات این کتاب به جریان روشنفکری ایران بی شباهت به نقدی نیست که مارکس به هگل می کند. از نظر مارکس فلسفه هگل، به جای پا، با سرش راه می رود. به تعبیر ساده تر اندیشه اکثریت قریب به اتفاق فیلسوفان، اهل نظر و روشنفکران ایرانی، اندیشه هایی پا در هوا و سردرگم و بی ارتباط با سرنوشت عمومی جامعه ایرانی و روند و حرکت کلی این جامعه در بستر تاریخ جهان است. فیلسوفان و روشنفکران ما فراموش می کنند که همه ما تحت تاثیر زندگی واقعی و شرایط آن هستیم و فکر و زندگی از یکدیگر جدا نیست.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی هگل یا مارکس: نقدی بر جریان روشنفکری در ایران