سبک استعلایی در سینما
نویسنده:
پل شریدر
مترجم:
محمد گذرآبادی
امتیاز دهید
در سالهای اخیر سبکی به نام "سبک استعلایی" به ظهور رسیده است و هنرمندانی با فرهنگهای گوناگون برای بیان امر قدسی از آن سود جستهاند. مردمشناسان در اوایل این قرن دریافتند که هنرمندانی با فرهنگهای بی ارتباط به هم، از روشهای مشابهی برای بیان عواطف معنوی مشابه بهره گرفتهاند.
در سینما نیز فیلمسازانی با فرهنگهای مختلف سبک استعلایی یکسانی را به وجود آوردند. این سبک، ماهیتاً استعلایی یا مذهبی نیست، اما راهی را برای تقرب به "متعال" نشان میدهد و با وجود اینکه موضوع تعالی یافته در هر مورد متفاوت است، اما هدف و روش در نابترین آنها یکسان است.
یاسوجیرو ازو در ژاپن، روبر برسون در فرانسه و تا حدودی کارل درایر در دانمارک و کارگردانانی با فرهنگهای دیگر، به گونهای استثنایی شکل سینمایی مشترکی را به وجود آوردهاند. این شکل مشترک را شخصیت فیلمسازان، فرهنگ، سیاست، اقتصاد و یا اخلاقیات تعیین نمیکند، بلکه برآیند دو احتمال کلی است: یکی تمایل به بیان "متعادل" در هنر و دیگری ماهیت رسانه فیلم. در تحلیل نهایی عوامل دیگر نمیتواند جهان شمول بودن این سبک را موجب شوند.
چه بسا متألهین و زیبایی شناسان و روان شناسان "کلیت معنوی" سبک استعلایی را به شیوههایی متفاوت تفسیر کنند، اما تنها منتقدان قادر به اثبات آناند. بدین منظور باید به اقامه دلیل پرداخت و به امید استخراج کل از جزء، فیلمها، صحنهها و قابها را تحلیل کرد.
سبک اتعلایی به لحاظ سبک بودن قابل تشخیص و تحلیل و تعریف است. به عبارت دیگر هر چند سبک استعلایی همچون دیگر اشکال هنر استعلایی برای رسیدن به امور وصفناپذیر و نامرئی تلاش میکند؛ اما خود وصفناپذیر و نامرئی نیست. سبک استعلایی از ابزار دقیق مادی- زاویه دوربین، گفتگو و تدوین، برای مقاصد از پیش معین استعلایی بهره میبرد. این سبک سه مرحله جداگانه دارد که میتوان آنها را هم به صورت مجزا و هم در مقام اجزایی از یک کل بزرگتر مورد بررسی قرار داد.
سبک استعلایی عنوانی مبهم همچون "فیلمهای دینی" نیست که بعضی مضامین دینی را تصویر میکنند و عواطفی در خور آن مضامین را برمیانگیزند، این سبک جایگاهی برای آه و افسوسها، گریهها و هیجاناتی که در فیلمهای دینی تجربه میشوند، نیست. افزون بر این حاصل بینش فردی هنرمند یا تعلیمات رسمی مذهبی نیز نیست و لزوماً با نمایش ژاندارک بر چوبه آدم سوزی یا مسیح بر روی تپه یا فرانسیس مقدس در میان گلها یا مصائب مسیح که نمایش رنج یا موعظه یا خیرخواهی است در بین مردم مشخص نمیشود؛ بلکه تنها و لزوماً یک سبک است.
بیشتر
در سینما نیز فیلمسازانی با فرهنگهای مختلف سبک استعلایی یکسانی را به وجود آوردند. این سبک، ماهیتاً استعلایی یا مذهبی نیست، اما راهی را برای تقرب به "متعال" نشان میدهد و با وجود اینکه موضوع تعالی یافته در هر مورد متفاوت است، اما هدف و روش در نابترین آنها یکسان است.
یاسوجیرو ازو در ژاپن، روبر برسون در فرانسه و تا حدودی کارل درایر در دانمارک و کارگردانانی با فرهنگهای دیگر، به گونهای استثنایی شکل سینمایی مشترکی را به وجود آوردهاند. این شکل مشترک را شخصیت فیلمسازان، فرهنگ، سیاست، اقتصاد و یا اخلاقیات تعیین نمیکند، بلکه برآیند دو احتمال کلی است: یکی تمایل به بیان "متعادل" در هنر و دیگری ماهیت رسانه فیلم. در تحلیل نهایی عوامل دیگر نمیتواند جهان شمول بودن این سبک را موجب شوند.
چه بسا متألهین و زیبایی شناسان و روان شناسان "کلیت معنوی" سبک استعلایی را به شیوههایی متفاوت تفسیر کنند، اما تنها منتقدان قادر به اثبات آناند. بدین منظور باید به اقامه دلیل پرداخت و به امید استخراج کل از جزء، فیلمها، صحنهها و قابها را تحلیل کرد.
سبک اتعلایی به لحاظ سبک بودن قابل تشخیص و تحلیل و تعریف است. به عبارت دیگر هر چند سبک استعلایی همچون دیگر اشکال هنر استعلایی برای رسیدن به امور وصفناپذیر و نامرئی تلاش میکند؛ اما خود وصفناپذیر و نامرئی نیست. سبک استعلایی از ابزار دقیق مادی- زاویه دوربین، گفتگو و تدوین، برای مقاصد از پیش معین استعلایی بهره میبرد. این سبک سه مرحله جداگانه دارد که میتوان آنها را هم به صورت مجزا و هم در مقام اجزایی از یک کل بزرگتر مورد بررسی قرار داد.
سبک استعلایی عنوانی مبهم همچون "فیلمهای دینی" نیست که بعضی مضامین دینی را تصویر میکنند و عواطفی در خور آن مضامین را برمیانگیزند، این سبک جایگاهی برای آه و افسوسها، گریهها و هیجاناتی که در فیلمهای دینی تجربه میشوند، نیست. افزون بر این حاصل بینش فردی هنرمند یا تعلیمات رسمی مذهبی نیز نیست و لزوماً با نمایش ژاندارک بر چوبه آدم سوزی یا مسیح بر روی تپه یا فرانسیس مقدس در میان گلها یا مصائب مسیح که نمایش رنج یا موعظه یا خیرخواهی است در بین مردم مشخص نمیشود؛ بلکه تنها و لزوماً یک سبک است.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی سبک استعلایی در سینما