عناصر فلسفه حق
نویسنده:
هگل
مترجم:
مهبد ایرانیطلب
امتیاز دهید
کتاب «عناصر فلسفهی حق یا خلاصهای از حقوق طبیعی و علم سیاست» اثر «گئورگ ویلهلم فریدریش هگل» را «مهبد ایرانیطلب» به فارسی برگردانده است. این اثر آخرین اثر منتشرشدهی هگل در زمان حیات اوست. هگل (۱۸۳۱-۱۷۷۰) فیلسوف آلمانی نه تنها یکی از فیلسوفان مهم عصر جدید بلکه یکی از فیلسوفان مهم تاریخ زندگی بشر است. نظام فلسفی عظیم و پیچیدهی او از آخرین نظامهای فلسفی است و پس از او کمتر فیلسوفی دست به خلق نظامی فلسفی زد. هگل در این اثر تلاش دارد اخلاق، اجتماع، حقوق و سیاست و رابطهی بین آنها را از منظری فلسفی مورد تحلیل و کنکاش قرار دهد. او همهی این بحثها را با عنوان «علم فلسفی حق» بررسی میکند. مفهوم حق، مفهومی مشترک در اخلاق، سیاست و حقوق است.
در بخشی از پیشگفتار آمده است:
«وظیفهی فلسفه، فهم آنچه هست است، زیرا آنچه هست، یعنی خرد. تا آنجا که به فرد مربوط میشود، هر فردی، در هر صورت، فرزند زمان خویشتن است؛ بههمینترتیب هم، فلسفه یعنی زمانهی فلسفه، به صورتی که در افکار فهم شده است. این تصور که فلسفهای میتواند از جهان معاصر خود فراتر رود، به همان اندازه ابلهانه است که تصور کنیم فردی میتواند از فراز زمانهی خود یا از فراز رودس بپرد. اگر نظریهی او، بهواقع از زمانهی او فراتر رود، اگر این نظریه برای خود، دنیایی بدانگونه که باید باشد بسازد، این نظریه بیگمان وجود نخواهد داشت؛ اما تنها در درون عقاید آن فرد، فضایی انعطافپذیر که در آن تخیل میتواند هرچه را که میخواهد بنا کند.»
بیشتر
در بخشی از پیشگفتار آمده است:
«وظیفهی فلسفه، فهم آنچه هست است، زیرا آنچه هست، یعنی خرد. تا آنجا که به فرد مربوط میشود، هر فردی، در هر صورت، فرزند زمان خویشتن است؛ بههمینترتیب هم، فلسفه یعنی زمانهی فلسفه، به صورتی که در افکار فهم شده است. این تصور که فلسفهای میتواند از جهان معاصر خود فراتر رود، به همان اندازه ابلهانه است که تصور کنیم فردی میتواند از فراز زمانهی خود یا از فراز رودس بپرد. اگر نظریهی او، بهواقع از زمانهی او فراتر رود، اگر این نظریه برای خود، دنیایی بدانگونه که باید باشد بسازد، این نظریه بیگمان وجود نخواهد داشت؛ اما تنها در درون عقاید آن فرد، فضایی انعطافپذیر که در آن تخیل میتواند هرچه را که میخواهد بنا کند.»
دیدگاههای کتاب الکترونیکی عناصر فلسفه حق