باخ
نویسنده:
دنیس آرنولد
مترجم:
غلامحسین میرزا صالح
امتیاز دهید
یوهان سباستین باخ(۱۷۵۰-۱۶۸۵)، آهنگساز نامور آلمانی است.
دنیس آرنولد در این کتاب زندگی و دستاوردهای هنری این چهره سرشناس هنر موسیقی جهان را گردآورده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«در حقیقت باید گفت تاثیر رقصهای عامیانه فرانسوی در موسیقی باخ برای ساز کلاویهای چشمگیر است. مقصود از ساز کلاویهای در اینجا هارپسیکورد یا کلاویکورد است. جای تعجب است که باخ در طول سالهای اقامت در وایمار تعداد کمی از این نوع اثر تصنیف کرد. باید گفت که احتمالاً تمام توانِ خود را در مورد ساز کلاویهای، منحصراً صرفِ موسیقی برای اُرگ میکرده است. اینک محروم از هر نوع اُرگی که نیازش را برآورده سازد ناگزیر به سوی سازهای کلاویهای سیمی روی آورده بود. البته این امر تا اندازه ای طبیعی به نظر میرسید.
باخ نمیتوانست بعد از آن همه سالها، دست از بداههنوازی و تمرین روی ساز کلاویهای بردارد. از این گذشته به آن نیاز داشت، یا در واقع نیازها داشت. او موسیقی کلاویهای را به دو منظور مینوشت. نخست به عنوان موسیقی رسیتال. البته باید به خاطر داشته باشیم که شنیدن صدای مستمر هارپسیکورد، حتی هارپسیکورد بزرگ فقط در سالن کوچک ممکن بود. دوم به عنوان موسیقی آموزشی. پسران باخ که در حال بالیدن بودند میبایست روشِ صحیح نوازندگی (باخ در مورد انگشتگذاری نظرهای جالب و مترقیانهای داشت) و آهنگسازی را بیاموزند.
باخ معتقد بود این دو برای یک موسیقیدان قابل تفکیک نیست. بعید به نظر نمیرسد که باخ به بعضی از اشرافزادگان نیز درس موسیقی میداده است. به دو مورد یاد شده احتمالاً باید موسیقی مورد نیاز برای نواختن شاهزاده را هم افزود. این شاهزاده به نواختن ساز کلاویهای همان قدر علاقهمند بود که به ویول داگامبا و سازهای دیگر.»
بیشتر
دنیس آرنولد در این کتاب زندگی و دستاوردهای هنری این چهره سرشناس هنر موسیقی جهان را گردآورده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«در حقیقت باید گفت تاثیر رقصهای عامیانه فرانسوی در موسیقی باخ برای ساز کلاویهای چشمگیر است. مقصود از ساز کلاویهای در اینجا هارپسیکورد یا کلاویکورد است. جای تعجب است که باخ در طول سالهای اقامت در وایمار تعداد کمی از این نوع اثر تصنیف کرد. باید گفت که احتمالاً تمام توانِ خود را در مورد ساز کلاویهای، منحصراً صرفِ موسیقی برای اُرگ میکرده است. اینک محروم از هر نوع اُرگی که نیازش را برآورده سازد ناگزیر به سوی سازهای کلاویهای سیمی روی آورده بود. البته این امر تا اندازه ای طبیعی به نظر میرسید.
باخ نمیتوانست بعد از آن همه سالها، دست از بداههنوازی و تمرین روی ساز کلاویهای بردارد. از این گذشته به آن نیاز داشت، یا در واقع نیازها داشت. او موسیقی کلاویهای را به دو منظور مینوشت. نخست به عنوان موسیقی رسیتال. البته باید به خاطر داشته باشیم که شنیدن صدای مستمر هارپسیکورد، حتی هارپسیکورد بزرگ فقط در سالن کوچک ممکن بود. دوم به عنوان موسیقی آموزشی. پسران باخ که در حال بالیدن بودند میبایست روشِ صحیح نوازندگی (باخ در مورد انگشتگذاری نظرهای جالب و مترقیانهای داشت) و آهنگسازی را بیاموزند.
باخ معتقد بود این دو برای یک موسیقیدان قابل تفکیک نیست. بعید به نظر نمیرسد که باخ به بعضی از اشرافزادگان نیز درس موسیقی میداده است. به دو مورد یاد شده احتمالاً باید موسیقی مورد نیاز برای نواختن شاهزاده را هم افزود. این شاهزاده به نواختن ساز کلاویهای همان قدر علاقهمند بود که به ویول داگامبا و سازهای دیگر.»
دیدگاههای کتاب الکترونیکی باخ