مردی که همه چیز همه چیز همه چیز داشت
نویسنده:
میگل آنخل آستوریاس
مترجم:
لیلی گلستان
امتیاز دهید
✔️ مردی که همهچیز همهچیز همهچیز داشت نوشتهی میگل آنخل آستوریاس (برنده جایزهی ادبی نوبل سال 1967) داستانی است با فضایی سوررئال که ماجرای مردی که بدنش در هنگام خواب قدرت خارقالعاده ای را داراست روایت میکند؛ قدرت جذب فلزات از جمله طلا و نقره و بخصوص آهن... که همین توانایی دردسرها و ماجراهایی را میآفریند و با پیش رفتن داستان و با سر درآوردن مردی که همهچیز همهچیز همهچیز داشت! در قصر قورباغهها این قدرت خارقالعاده که هسته روایت ماجرای اولیه داستان است به حاشیه کشانده میشود و با فضاهای سوررئال جدیدتری مواجه میشویم؛ شگفتآورترین قسمت کتاب! سطور پایانی کتاب و پایان سرنوشت مردی که همهچیز همهچیز همهچیز داشت؛ بود همان آنِ داستانی...
از متن کتاب:
همه مردم مالک همهچیز هستند، همه چیز و همه چیز. اما بروز نمیدهند و به زبان نمیآورند. ثروت من و احساس مالکیت من نسبت به همهچیز همهچیز همهچیز این است: به زیر شب پرستاره رفتن، چشمها را به آسمان باز کردن، و خود را مالک تمام چیزهایی که به چشمم میآید، دانستن...
بیشتر
از متن کتاب:
همه مردم مالک همهچیز هستند، همه چیز و همه چیز. اما بروز نمیدهند و به زبان نمیآورند. ثروت من و احساس مالکیت من نسبت به همهچیز همهچیز همهچیز این است: به زیر شب پرستاره رفتن، چشمها را به آسمان باز کردن، و خود را مالک تمام چیزهایی که به چشمم میآید، دانستن...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مردی که همه چیز همه چیز همه چیز داشت