توپاز
نویسنده:
لئون اوریس
مترجم:
سیروس پزشک
امتیاز دهید
✔️ از متن کتاب:
اتومبیل بیوک مارشال مک کیتریک از مدخل ساختمان دولتی خارج از لانگلی گذشت. او سرعت اتومبیل را سر پیچ کم کرد بعد در حالیکه از عصبانیت می لرزید و از آینه اتومبیل مواظب بود دستش را روی کیف دستی اش گذاشت و به سرعت به طرف واشنگتن راند.
دو اتومبیل پر از افراد مسلح او را از نزدیک تعقیب و محافظت می کردند. ساندرسن هوپر کنار او نشسته و مایکل نوردستروم در صندلی عقب لمیده بود و حرفی نمی زد. مارشال مک کیتریک از اینکه می رفت تا آنچه را گفته بود به اثبات برساند، احساس پیروزی می کرد. او که در مقابل رئیس جمهوری مسئول مستقیم امور جاسوسی و ضد جاسوسی بود، از زمان حادثه وحشتناک خلیج خوکها متوجه و مراقب فعالیت کمونیست ها در کوبا بود.
نخست وزیر روسیه در سال 1962 با اعمال زیرکانه و تهدیدآمیز خود، صلح را به خطر انداخته بود. ساندرسن هوپر که یکی از کارکشته ترین مامورین ضدجاسوسی بود، میل نداشت که تنها کار کند ولی محتویات کیف دستی اش برای او از هر همراهی بهتر بود...
اتومبیل بیوک مارشال مک کیتریک از مدخل ساختمان دولتی خارج از لانگلی گذشت. او سرعت اتومبیل را سر پیچ کم کرد بعد در حالیکه از عصبانیت می لرزید و از آینه اتومبیل مواظب بود دستش را روی کیف دستی اش گذاشت و به سرعت به طرف واشنگتن راند.
دو اتومبیل پر از افراد مسلح او را از نزدیک تعقیب و محافظت می کردند. ساندرسن هوپر کنار او نشسته و مایکل نوردستروم در صندلی عقب لمیده بود و حرفی نمی زد. مارشال مک کیتریک از اینکه می رفت تا آنچه را گفته بود به اثبات برساند، احساس پیروزی می کرد. او که در مقابل رئیس جمهوری مسئول مستقیم امور جاسوسی و ضد جاسوسی بود، از زمان حادثه وحشتناک خلیج خوکها متوجه و مراقب فعالیت کمونیست ها در کوبا بود.
نخست وزیر روسیه در سال 1962 با اعمال زیرکانه و تهدیدآمیز خود، صلح را به خطر انداخته بود. ساندرسن هوپر که یکی از کارکشته ترین مامورین ضدجاسوسی بود، میل نداشت که تنها کار کند ولی محتویات کیف دستی اش برای او از هر همراهی بهتر بود...
آپلود شده توسط:
sadnaee
1398/01/17
دیدگاههای کتاب الکترونیکی توپاز