رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

بازی عشق و مرگ

بازی عشق و مرگ
امتیاز دهید
5 / 5
با 5 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 5
با 5 رای
آواز باد

آنگاه که بر صندلی سپیده آرمیده ای آرام
و زنجیر بر پایت حلقه می بندد
آنگاه که بر صندلی سپیده
آواز باد و باغ می خوانی
و عطر شمعدانی، خود خاطره ای است
به گونه ی عشقی در بعدازظهر
این باغِ خاکستر می ریزد
آرام می ریزد بر بام فریادت مانوشاک*!
پس چشم می گشایی در باغ افیلیا
و درمی یابی دیریست هملت آرمیده
و غبار خون بر دستهایت می نشیند

*مانوشاک در زبان ارمنی به معنای فرشته است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
.hanieh
.hanieh
1397/12/25

کتاب‌های مرتبط

برگ برگ احساس
برگ برگ احساس
4 امتیاز
از 1 رای
باید دوباره زاده شوم ...
باید دوباره زاده شوم ...
4.4 امتیاز
از 26 رای
قصه ها خاطره نیست
قصه ها خاطره نیست
3.6 امتیاز
از 5 رای
شاید یک روز: برگزیده اشعار
شاید یک روز: برگزیده اشعار
4.8 امتیاز
از 12 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی بازی عشق و مرگ

تعداد دیدگاه‌ها:
1
با چه زبانی باید تشکر کرد از بزرگی که نام فشاهی را دوباره در جانم زنده کرد...
درود بر تو ای هم زبانِ همدل
بازی عشق و مرگ
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک