بادبادک باز
نویسنده:
خالد حسینی
مترجم:
مهدی غبرایی
امتیاز دهید
✔️ این رمان نخستین اثر یک نویسنده افغان به زبان انگلیسی محسوب میشود. در سال ۲۰۰۷ فیلمی بر اساس این کتاب ساخته شد. بادبادک باز نثری بسیار ساده دارد.
رمان با یک فلش بک ساده آغاز میشود ، فلش بکی که منجر به این میشود که یک مرد افغانی ساکن آمریکا ، شما را به دوران کودکی خود در افغانستان ببرد و از همینجا است که جادوی حسینی با کلمات شروع می شود و اجزای داستان را یک به یک روی هم میگذارد.
در افغانستان دهه ۶۰ ، امیر ، نوجوانی از طبقه مرفه جامعه با «حسن» پسر خدمتکار خانه که یک هزاره ای است ، همبازی است. امیر رابطه ضعیفی با پدرش دارد و دوست دارد به نحوی این رابطه را استحکام بخشد.
نویسنده در همان هنگام که از دوستی حسن و امیر و بادبادک بازیشان می گوید از چهره عمومی و جامعه افغانستان حرف می زند و در فصول بعدی از جنگ و آوارگی و غربت نشینی صحبت میکند.
درست زمانی که شخصیت اول داستان موقعیت خود را در آمریکا استحکام بخشیده با تماس یک دوست قدیمی به افغانستان برمی گردد تا در آنجا به دنبال یک پسربچه افغانی بگردد …
نویسنده در قالب این رمان از زشتی نژادپرستی ، ویرانی جنگ ، روابط آدمها و مهر و شفقت سخن گفته است.
بیشتر
رمان با یک فلش بک ساده آغاز میشود ، فلش بکی که منجر به این میشود که یک مرد افغانی ساکن آمریکا ، شما را به دوران کودکی خود در افغانستان ببرد و از همینجا است که جادوی حسینی با کلمات شروع می شود و اجزای داستان را یک به یک روی هم میگذارد.
در افغانستان دهه ۶۰ ، امیر ، نوجوانی از طبقه مرفه جامعه با «حسن» پسر خدمتکار خانه که یک هزاره ای است ، همبازی است. امیر رابطه ضعیفی با پدرش دارد و دوست دارد به نحوی این رابطه را استحکام بخشد.
نویسنده در همان هنگام که از دوستی حسن و امیر و بادبادک بازیشان می گوید از چهره عمومی و جامعه افغانستان حرف می زند و در فصول بعدی از جنگ و آوارگی و غربت نشینی صحبت میکند.
درست زمانی که شخصیت اول داستان موقعیت خود را در آمریکا استحکام بخشیده با تماس یک دوست قدیمی به افغانستان برمی گردد تا در آنجا به دنبال یک پسربچه افغانی بگردد …
نویسنده در قالب این رمان از زشتی نژادپرستی ، ویرانی جنگ ، روابط آدمها و مهر و شفقت سخن گفته است.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی بادبادک باز
به جرات میتونم بگم یکی از شاهکار های ادبیات جهانه.دوستانی که اهل ادبیات هستن حتما بخونن.
جمله اولش هم خیلی تامل برانگیزه. آخرش که برسی مفمهوم جمله اول رو درک می کنی!
می گن در آثار ادبی، جمله اول نمایانگر داستانه. اگه جمله اول تاثیر برانگیز بود، می تونی به یه خوندن یه اثر خوب امیدوار باشی. این کتاب به خوبی از پس امتحان جمله اول براومده :-)
- اگر بگویم سهراب آرام بود اشتباه کرده ام . آرام یعنی صلح . یعنی آرامش . آرام یعنی کم کردن پیچ صدای زندگی ...
سکوت یعنی بستن پیچ . یعنی قطع کردن صدا ... یعنی به طور کلی خاموش کردن ...
بادبادک باز ، خالد حسینی
این جور خوشحالی ترسناک است…پرسیدم آخر چرا
و او جواب داد وقتی آدم این جور خوشحال باشد سرنوشت آماده است چیزی را از آدم بگیرد!
.
.
.
.
بادبادک باز
خالد حسینی