تعریف پسامدرن برای بچه ها
نویسنده:
ژان فرانسوا لیوتار
مترجم:
آذین حسین زاده
امتیاز دهید
در این مجموعه، تعدادی از نامههایی که 'ژان فرانسوا لیوتار' به مناسبت جریان 'پسامدرن'، نگاشته، گردآوری شده است. در یکی از نوشتهها آمده است:
معنای پسامدرن ممکن است آن باشد که قادر است آنچه را مدرن نانمودنی میداند در مضمون نمایش داده شده جلوهگر کند. پسامدرن به شکلهای از پیش پذیرفته شدهی مدرن که باعث تسکین خواننده یا بیننده میشود پشت میکند. پسامدرن با اتفاق نظر سلیقهای که باعث میشود تا گروهی حسرت بخورند که چرا آنچه ناممکن است دست نیافتنی هم هست مخالف است. پسامدرن آن چیزی است که در جستوجوی شکلهای جدید است؛ نه این که بخواهد از این شکلها لذت ببرد، بلکه به این دلیل که نشان دهد که چیزهایی هست که قابل نشان دادن نیست. موضعگیری هنرمند یا نویسندهی پسامدرن درست مثل موضعگیزی فیلسوف است؛ به این معنا که بر متنی که مینویسد، بر اثری که خلق میکند، قواعد از پیش تعیین شده حکم فرمانیست و اثر را نمیتوان به کمک قضاوتی تعیینکننده و قطعی داوری و نقد کرد. از سوی دیگر، تقسیمبندی شناخته شده را هم نمیتوان در مورد اثر به کار بست. در واقع، این قواعد و تقسیمبندیها همان اهدافی هستند که اثر در پی دستیابی به آنها است. بنابراین، نویسنده و یا هنرمند، بی آن که قاعدهای در کار باشد، دست به کار خلق اثر میشوند تا، به این ترتیب، قواعدی را بنیاد کنند که در آینده حکم قاعده را خواهد یافت. به همین دلیل، اثر هنری و متن شکل رخداد را به خود میگیرند و برای خالقشان همیشه، خیلی دیرتر از آنچه باید پا به عرصهی وجود مینهند. میتوان این گونه گفت که این هنرمندان، از آنچه باید، زودتر دست به کار میشوند. برای درک مفهوم پسامدرن باید آن را از طریق تضاد زمانی موجود بین پیشوند 'پسا' به معنی بعد و 'مدرن' به معنی چیزی که هماکنون نو است درک کرد. این تضاد معرف زمانی است که از دیدگاه دستور زبان بر انجام کاری در آینده و قبل از کار دیگری که آن در آینده رخ میدهد دلالت دارد.
بیشتر
معنای پسامدرن ممکن است آن باشد که قادر است آنچه را مدرن نانمودنی میداند در مضمون نمایش داده شده جلوهگر کند. پسامدرن به شکلهای از پیش پذیرفته شدهی مدرن که باعث تسکین خواننده یا بیننده میشود پشت میکند. پسامدرن با اتفاق نظر سلیقهای که باعث میشود تا گروهی حسرت بخورند که چرا آنچه ناممکن است دست نیافتنی هم هست مخالف است. پسامدرن آن چیزی است که در جستوجوی شکلهای جدید است؛ نه این که بخواهد از این شکلها لذت ببرد، بلکه به این دلیل که نشان دهد که چیزهایی هست که قابل نشان دادن نیست. موضعگیری هنرمند یا نویسندهی پسامدرن درست مثل موضعگیزی فیلسوف است؛ به این معنا که بر متنی که مینویسد، بر اثری که خلق میکند، قواعد از پیش تعیین شده حکم فرمانیست و اثر را نمیتوان به کمک قضاوتی تعیینکننده و قطعی داوری و نقد کرد. از سوی دیگر، تقسیمبندی شناخته شده را هم نمیتوان در مورد اثر به کار بست. در واقع، این قواعد و تقسیمبندیها همان اهدافی هستند که اثر در پی دستیابی به آنها است. بنابراین، نویسنده و یا هنرمند، بی آن که قاعدهای در کار باشد، دست به کار خلق اثر میشوند تا، به این ترتیب، قواعدی را بنیاد کنند که در آینده حکم قاعده را خواهد یافت. به همین دلیل، اثر هنری و متن شکل رخداد را به خود میگیرند و برای خالقشان همیشه، خیلی دیرتر از آنچه باید پا به عرصهی وجود مینهند. میتوان این گونه گفت که این هنرمندان، از آنچه باید، زودتر دست به کار میشوند. برای درک مفهوم پسامدرن باید آن را از طریق تضاد زمانی موجود بین پیشوند 'پسا' به معنی بعد و 'مدرن' به معنی چیزی که هماکنون نو است درک کرد. این تضاد معرف زمانی است که از دیدگاه دستور زبان بر انجام کاری در آینده و قبل از کار دیگری که آن در آینده رخ میدهد دلالت دارد.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تعریف پسامدرن برای بچه ها