گذر از فتنه 88 - جلد 1
امتیاز دهید
جمعی از نویسندگان
بررسی و تحلیل انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و حوادث پس از آن
انقلاب رنگی یا کودتای مخملی از شیوه های براندازی نرم و نوعی سرنگون کردن حاکمیت و جابه جایی قدرت به وسیله تحولات سیاسی است که به شیوه های آرام و مسالمت آمیز جلوه گر شده است و از شیوه مبارزه منفی و نافرمانی مدنی نیز بهره میگیرد.
تفاوت این انقلاب های رنگی با جنبش های اجتماعی در آن است که جنبش های اجتماعی نوعی حرکتی طبیعی است که مبتنی بر نیازهای اجتماع شکل می گیرد و در آن حرکت از پائین به بالا یعنی از توده ها آغاز شده و به تدریج با انسجام یابی حرکت و مشخص شدن رهبری و شعارهای جنبش شکل جدی به خود می گیرد.
اما انقلابها یا کودتاهای رنگین حرکتهایی مصنوعی و طراحی شده از بالا به پائین است که توسط احزاب و گروههای سیاسی طراحی گردیده و برای تحقق اهدافی مشخص که اغلب کسب قدرت است, به بسیج توده ها دست زده و آنها را از طریق ابزارهای رسانه ای به عرصه خیابانها میکشاند.
فرضیه مورد بررسی در مجموعه های مدون شده آن است که آنچه توسط جریانی خاص تحت عنوان "موج سبز" در انتخابات دهم ریاست جمهوری شکل گرفت و فردای آن, با حرکت در مسیر نافرمانی مدنی و طرح ادعای تقلب در انتخابات، خواستار ابطال آن گردید، حرکتی مهندسی شدهی از بالا به پائین و مبتنی بر خواست یک جریان سیاسی برای ساختار شکنی و رسیدن به قدرت از طریق غیرقانونی بود که می توان نام "کودتای مخملین" را بر آن نهاد.
بهترین سرآغاز برای سناریو کودتای مخملین بزنگاههای انتخاباتی است. این سناریو که در کشورهایی چون گرجستان, اوکراین و قرقیزستان به خوبی صورت پذیرفت نیز حول محور انتخابات ظهور و بروز یافت. در جمهوری اسلامی با شکست جریان دوم خرداد در سوم تیرماه 1384 و اقبال مردمی به کاندیدای اصولگرا آقای دکتر احمدی نژاد، جریانی که تداوم و استمرار خط و مشی دولت نهم را به معنای "مرگ سیاسی" خود میدید, بر آن شد تا با تمام توان برای فتح انتخابات دهم ریاست جمهوری خود را تدارک ببیند. این جریان در سطحی کلان اهداف ساختارشکنانه دیگری را نیز دنبال میکرد که پیش از این توسط یکی از نظریه پردازان این جریان (اکبر گنجی) در غالب "مانیفست جمهوری خواهی" تدوین گردیده بود. گنجی در جزوه مذکور که هیچگاه توسط اعضای اصلی جریان دوم خرداد محتوای آن به نقد کشیده نشد, فرآیند سکولاریزاسیون و حذف اسلامیت از جمهوریت را پیش بینی نموده بود.
از طرفی دیگر نظام استکباری غرب و در راس آن آمریکا نیز تداوم گفتمان دولت اصولگرا در سیاست خارجه و موفقیتهای داخلی احمدی نژاد در اداره کشور را نوعی خطر جدی برای تحقق سیاستهای تجاوزطلبانه خود میدید و از مدتها قبل براندازی دولت نهم و روی کار آوردن دولتی همسو با مواضع غرب در دوره دهم ریاست جمهوری را پیگیری میکرده است. از سویی دیگر غرب در سیاستی کلان تر, سه دهه است که در تلاش برای براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی است و در این زمینه از همه ابزارهای موجود بهره جسته است.
به هر حال این "وحدت نظر" بین جریان دوم خرداد و بیگانگان در سطح خرد و کلان به تدریج به "وحدت رویهای شوم" مبدل گردید و نطفه سیاست "عبور از احمدی نژاد" در سطح خرد و "سناریوی براندازی نظام سیاسی و کودتای مخملین" در سطح کلان, در قالب "فتنه سبز" منعقد شد.
فهرست جلد اول بدین شرح است:
فصل اول: حوادث قبل از انتخابات
گفتار اول: آرایش جریانها و گروههای سیاسی در آستانهی انتخابات دهم ریاست جمهوری
گفتار دوم: روند شکلگیری انتخابات دهم ریاست جمهوری
گفتار سوم: نامزدهای انتخابات دهم ریاست جمهوری
گفتار چهارم: تبلیغات نامزدها در رسانهی ملی
بیشتر
بررسی و تحلیل انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و حوادث پس از آن
انقلاب رنگی یا کودتای مخملی از شیوه های براندازی نرم و نوعی سرنگون کردن حاکمیت و جابه جایی قدرت به وسیله تحولات سیاسی است که به شیوه های آرام و مسالمت آمیز جلوه گر شده است و از شیوه مبارزه منفی و نافرمانی مدنی نیز بهره میگیرد.
تفاوت این انقلاب های رنگی با جنبش های اجتماعی در آن است که جنبش های اجتماعی نوعی حرکتی طبیعی است که مبتنی بر نیازهای اجتماع شکل می گیرد و در آن حرکت از پائین به بالا یعنی از توده ها آغاز شده و به تدریج با انسجام یابی حرکت و مشخص شدن رهبری و شعارهای جنبش شکل جدی به خود می گیرد.
اما انقلابها یا کودتاهای رنگین حرکتهایی مصنوعی و طراحی شده از بالا به پائین است که توسط احزاب و گروههای سیاسی طراحی گردیده و برای تحقق اهدافی مشخص که اغلب کسب قدرت است, به بسیج توده ها دست زده و آنها را از طریق ابزارهای رسانه ای به عرصه خیابانها میکشاند.
فرضیه مورد بررسی در مجموعه های مدون شده آن است که آنچه توسط جریانی خاص تحت عنوان "موج سبز" در انتخابات دهم ریاست جمهوری شکل گرفت و فردای آن, با حرکت در مسیر نافرمانی مدنی و طرح ادعای تقلب در انتخابات، خواستار ابطال آن گردید، حرکتی مهندسی شدهی از بالا به پائین و مبتنی بر خواست یک جریان سیاسی برای ساختار شکنی و رسیدن به قدرت از طریق غیرقانونی بود که می توان نام "کودتای مخملین" را بر آن نهاد.
بهترین سرآغاز برای سناریو کودتای مخملین بزنگاههای انتخاباتی است. این سناریو که در کشورهایی چون گرجستان, اوکراین و قرقیزستان به خوبی صورت پذیرفت نیز حول محور انتخابات ظهور و بروز یافت. در جمهوری اسلامی با شکست جریان دوم خرداد در سوم تیرماه 1384 و اقبال مردمی به کاندیدای اصولگرا آقای دکتر احمدی نژاد، جریانی که تداوم و استمرار خط و مشی دولت نهم را به معنای "مرگ سیاسی" خود میدید, بر آن شد تا با تمام توان برای فتح انتخابات دهم ریاست جمهوری خود را تدارک ببیند. این جریان در سطحی کلان اهداف ساختارشکنانه دیگری را نیز دنبال میکرد که پیش از این توسط یکی از نظریه پردازان این جریان (اکبر گنجی) در غالب "مانیفست جمهوری خواهی" تدوین گردیده بود. گنجی در جزوه مذکور که هیچگاه توسط اعضای اصلی جریان دوم خرداد محتوای آن به نقد کشیده نشد, فرآیند سکولاریزاسیون و حذف اسلامیت از جمهوریت را پیش بینی نموده بود.
از طرفی دیگر نظام استکباری غرب و در راس آن آمریکا نیز تداوم گفتمان دولت اصولگرا در سیاست خارجه و موفقیتهای داخلی احمدی نژاد در اداره کشور را نوعی خطر جدی برای تحقق سیاستهای تجاوزطلبانه خود میدید و از مدتها قبل براندازی دولت نهم و روی کار آوردن دولتی همسو با مواضع غرب در دوره دهم ریاست جمهوری را پیگیری میکرده است. از سویی دیگر غرب در سیاستی کلان تر, سه دهه است که در تلاش برای براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی است و در این زمینه از همه ابزارهای موجود بهره جسته است.
به هر حال این "وحدت نظر" بین جریان دوم خرداد و بیگانگان در سطح خرد و کلان به تدریج به "وحدت رویهای شوم" مبدل گردید و نطفه سیاست "عبور از احمدی نژاد" در سطح خرد و "سناریوی براندازی نظام سیاسی و کودتای مخملین" در سطح کلان, در قالب "فتنه سبز" منعقد شد.
فهرست جلد اول بدین شرح است:
فصل اول: حوادث قبل از انتخابات
گفتار اول: آرایش جریانها و گروههای سیاسی در آستانهی انتخابات دهم ریاست جمهوری
گفتار دوم: روند شکلگیری انتخابات دهم ریاست جمهوری
گفتار سوم: نامزدهای انتخابات دهم ریاست جمهوری
گفتار چهارم: تبلیغات نامزدها در رسانهی ملی
دیدگاههای کتاب الکترونیکی گذر از فتنه 88 - جلد 1