نور زمستانی
نویسنده:
اینگمار برگمن
مترجم:
حسین نعیمی
امتیاز دهید
نور زمستانی فیلمی سوئدی به کارگردانی اینگمار برگمان است که در سال ۱۹۶۳ توزیع شد.
نور زمستانی را همراه همچون در یک آینه (۱۹۶۳) سهگانهای دربارهٔ جستجوی نومیدانه خداوند میدانند. اما اگر قهرمانان دو فیلم دیگر ارتباط مستقیمی با مسائل دینی و اعتقادی ندارند؛ در نور زمستانی قهرمان اصلی، کشیشی است دستخوش تردید و اضطراب و فیلم صریحتر و با تأمل بیشتر به پرسشهای جانفرسای آدمی میپردازد. این شاید «برسون» یترین فیلم برگمان باشد. از همان آغاز حال و هوای غمزده سستایمانی مستولی است (مراسم کلیسا با شرکت کنندگان انگشتشمارش و نمای خارجی درختان لخت در نور خاکستری زمستان) بازی و فیزیک بیورنستراند مکمل حال و هواست و تولین نیز درخشان است. تصاویر سیاه و سفید نیکویست بینظیرند.
«توماس اریکسون» (بیورنستراند)، کشیش دهکده، حس میکند پس از مرگ همسرش در پنج سال پیش، از خدا دور شده است. او همراه جمعی از جمله «مارتا لوندبرگ» (تولین)، معلم مدرسه که محبوبهاش هم هست، و یک ماهیگیر، «یوناس پرسون» (فون سیدو) و همسرش «کارین» (لیندبلوم) ـ مراسم عشاء ربانی را برگزار میکند. پس از مراسم، «کارین» از «توماس» میخواهد که به شوهرش کمک کند، چون از شنیدن خبر احتمال حمله اتمی چینیها دچار وحشت شده است. «توماس» میپذیرد و میفهمد که «یوناس» قصد خودکشی دارد، در حالی که کمک زیادی از او برنمیآید و بیشتر به پوچی خودش پی میبرد. «مارتا» از «توماس» میخواهد که با هم ازدواج کنند، اما «توماس» میگوید که «مارتا» نمیتواند جای همسر سابقش را بگیرد. خبر میرسد که «یوناس» خودش را کشته، و «توماس» بالای سر جسد میرود، خبر را به «کارین» میدهد و به کلیسا برمیگردد و به «مارتا» اصرار میکند که مراسم مذهبی را به جای آورند.
بیشتر
نور زمستانی را همراه همچون در یک آینه (۱۹۶۳) سهگانهای دربارهٔ جستجوی نومیدانه خداوند میدانند. اما اگر قهرمانان دو فیلم دیگر ارتباط مستقیمی با مسائل دینی و اعتقادی ندارند؛ در نور زمستانی قهرمان اصلی، کشیشی است دستخوش تردید و اضطراب و فیلم صریحتر و با تأمل بیشتر به پرسشهای جانفرسای آدمی میپردازد. این شاید «برسون» یترین فیلم برگمان باشد. از همان آغاز حال و هوای غمزده سستایمانی مستولی است (مراسم کلیسا با شرکت کنندگان انگشتشمارش و نمای خارجی درختان لخت در نور خاکستری زمستان) بازی و فیزیک بیورنستراند مکمل حال و هواست و تولین نیز درخشان است. تصاویر سیاه و سفید نیکویست بینظیرند.
«توماس اریکسون» (بیورنستراند)، کشیش دهکده، حس میکند پس از مرگ همسرش در پنج سال پیش، از خدا دور شده است. او همراه جمعی از جمله «مارتا لوندبرگ» (تولین)، معلم مدرسه که محبوبهاش هم هست، و یک ماهیگیر، «یوناس پرسون» (فون سیدو) و همسرش «کارین» (لیندبلوم) ـ مراسم عشاء ربانی را برگزار میکند. پس از مراسم، «کارین» از «توماس» میخواهد که به شوهرش کمک کند، چون از شنیدن خبر احتمال حمله اتمی چینیها دچار وحشت شده است. «توماس» میپذیرد و میفهمد که «یوناس» قصد خودکشی دارد، در حالی که کمک زیادی از او برنمیآید و بیشتر به پوچی خودش پی میبرد. «مارتا» از «توماس» میخواهد که با هم ازدواج کنند، اما «توماس» میگوید که «مارتا» نمیتواند جای همسر سابقش را بگیرد. خبر میرسد که «یوناس» خودش را کشته، و «توماس» بالای سر جسد میرود، خبر را به «کارین» میدهد و به کلیسا برمیگردد و به «مارتا» اصرار میکند که مراسم مذهبی را به جای آورند.
آپلود شده توسط:
.hanieh
1397/05/16
دیدگاههای کتاب الکترونیکی نور زمستانی