اجاره نشین
نویسنده:
عزیز نسین
مترجم:
پروین صمیمی
امتیاز دهید
✔️ از متن کتاب:
روز اول ماه برای اولین بار از آن اداره حقوق می گرفتم. حسابدار اداره درحالیکه حقوق مرا می پرداخت گفت:
- لطفا 30 لیره بدین تا 300 لیره تقدیم کنم.
کم مانده بود بخندم. او میخواست 30 لیره از من آسمان جل بگیرد و در عوض 300 لیره پرداخت نماید. همانطور که سرم پایین بود و دفتر را امضا می کردم گفتم:
- متاسفانه پول خرد همراه ندارم.
2 اسکناس 100 لیره ای، یک اسکناس 50 لیره ای، و دو اسکناس 10 لیره را شمرده تحویلم داد.
در حدود ساعت 5 بعدازظهر از اداره خارج شدم و به محض خروج به یاد دوست دندانپزشکم که می گفت:
هیچوقت تمام پولهایی را که دارید در یک جیب نگذارید و آنها را در جیب های مختلف بگذارید که اگر خدای نخواسته مورد دستبرد واقع شد، همه پولهایتان را از دست نداده باشید، افتادم...
بیشتر
روز اول ماه برای اولین بار از آن اداره حقوق می گرفتم. حسابدار اداره درحالیکه حقوق مرا می پرداخت گفت:
- لطفا 30 لیره بدین تا 300 لیره تقدیم کنم.
کم مانده بود بخندم. او میخواست 30 لیره از من آسمان جل بگیرد و در عوض 300 لیره پرداخت نماید. همانطور که سرم پایین بود و دفتر را امضا می کردم گفتم:
- متاسفانه پول خرد همراه ندارم.
2 اسکناس 100 لیره ای، یک اسکناس 50 لیره ای، و دو اسکناس 10 لیره را شمرده تحویلم داد.
در حدود ساعت 5 بعدازظهر از اداره خارج شدم و به محض خروج به یاد دوست دندانپزشکم که می گفت:
هیچوقت تمام پولهایی را که دارید در یک جیب نگذارید و آنها را در جیب های مختلف بگذارید که اگر خدای نخواسته مورد دستبرد واقع شد، همه پولهایتان را از دست نداده باشید، افتادم...
آپلود شده توسط:
morad850
1397/03/18
دیدگاههای کتاب الکترونیکی اجاره نشین