از نوزایش تا انقلاب فرانسه: جدال قدیم و جدید
نویسنده:
سیدجواد طباطبایی
امتیاز دهید
جدال قدیم و جدید: از نوزایش تا انقلاب فرانسه، نخستین بخش از جلد نخست پژوهشهای جواد طباطبایی دربارهٔ تاریخ اندیشهٔ سیاسی جدید در اروپاست، که قرار است در سه جلد - احتمالاً در نه مجلد - منتشر شود. دیگر جلدهای این مجموعه که در دست تهیه میباشد، عبارتند از:
اندیشهٔ سیاسی جدید در اروپا، بخش دوم از جلد نخست: ۱۷۸۹–۱۵۰۰، مفاهیم نوآیین در اندیشهٔ سیاسی.
اندیشهٔ سیاسی جدید در اروپا، بخش نخست از جلد دوم: ۱۹۱۴–۱۷۸۹، فلسفهٔ انقلاب فرانسه از کانت تا مارکس.
وی این مجموعه را همچون مقدمهای بر مجموعهٔ تأملی دربارهٔ ایران میداند که در جریان پژوهش و نوشتن تفصیل پیدا کرد و به ناچار به عنوان کتابی مستقل درآمد.
عمده بحثهای طباطبایی در این کتاب، بحث سنت و تجدد و فرایندهای دیالکتیکی بین آنها و تحول آن طی دوران نوزایش تا انقلاب فرانسه است.
وی معتقد است: «در تمدن اسلامی، در سدههای متاخر، سنت چنان تصلبی پیدا کرده است که تذکر سنت با تکیه بر امکانات نظری خود سنت امکانپذیر نیست و چنان که نتوان با منطق نقادی از سنت، به عنوان آغاز اندیشیدن نوآیین و امکان طرح پرسش دوران جدید، رخنهای در سد سکندر تصلب سنت ایجاد کرد، بیرون آمدن از چنبر سنت که دیری است تا عمل و نظر ایرانیان را غیرممکن کرده است، امکانپذیر نخواهد بود... به دنبال بیش از چهار سده تعطیل اندیشیدن، در ایران، زمان نقادی از سنت از درون برای همیشه سپری شده است و در شرایط کنونی وضع اندیشیدن، ابزارهای مفهومی این نقادی را، ناچار، باید از دستگاه مفاهیم اروپایی وام گرفت.»
بیشتر
اندیشهٔ سیاسی جدید در اروپا، بخش دوم از جلد نخست: ۱۷۸۹–۱۵۰۰، مفاهیم نوآیین در اندیشهٔ سیاسی.
اندیشهٔ سیاسی جدید در اروپا، بخش نخست از جلد دوم: ۱۹۱۴–۱۷۸۹، فلسفهٔ انقلاب فرانسه از کانت تا مارکس.
وی این مجموعه را همچون مقدمهای بر مجموعهٔ تأملی دربارهٔ ایران میداند که در جریان پژوهش و نوشتن تفصیل پیدا کرد و به ناچار به عنوان کتابی مستقل درآمد.
عمده بحثهای طباطبایی در این کتاب، بحث سنت و تجدد و فرایندهای دیالکتیکی بین آنها و تحول آن طی دوران نوزایش تا انقلاب فرانسه است.
وی معتقد است: «در تمدن اسلامی، در سدههای متاخر، سنت چنان تصلبی پیدا کرده است که تذکر سنت با تکیه بر امکانات نظری خود سنت امکانپذیر نیست و چنان که نتوان با منطق نقادی از سنت، به عنوان آغاز اندیشیدن نوآیین و امکان طرح پرسش دوران جدید، رخنهای در سد سکندر تصلب سنت ایجاد کرد، بیرون آمدن از چنبر سنت که دیری است تا عمل و نظر ایرانیان را غیرممکن کرده است، امکانپذیر نخواهد بود... به دنبال بیش از چهار سده تعطیل اندیشیدن، در ایران، زمان نقادی از سنت از درون برای همیشه سپری شده است و در شرایط کنونی وضع اندیشیدن، ابزارهای مفهومی این نقادی را، ناچار، باید از دستگاه مفاهیم اروپایی وام گرفت.»
دیدگاههای کتاب الکترونیکی از نوزایش تا انقلاب فرانسه: جدال قدیم و جدید
اما نگرانی من از این جهت است که خرد جدید در سلوک و بیان و زبان آقای طباطبایی به یک خشونت مضاعف نیز بدل شده است. در حالی که خرد جدید در غرب سعی کرد به هزینه دیگران خود را تثبیت کند، در آرای دکتر طباطبایی نه تنها هزینه دیگر سویههای تأملاتی و تفکری مشهود است بلکه رگه غلیظ و شدتمندی از تحقیر و تخفیف دیگر اندیشمندان و افراد نیز دیده میشود. یعنی در آثار دکتر طباطبایی هم خشونت خرد جدید را صرفنظر از انتقاداتی که به آن وارد است دارد و هم در زبان دکتر طباطبایی تبدیل به نوعی گفتمان نه گفتوگویی و پرسشگری که به گفتمان طرد شد. این گفتمان طرد، نوعی خشونت مضاعف را در صدا و صحبت دکتر طباطبایی مستتر کرده که حتی در میمیک و حرکات دست ایشان هم به چشم میآید. الفاظی که ایشان برای تحقیر مخاطبانشان به کار میبرند، سودمند و مفید برای فهم اینکه در کجای تاریخ ایستادهایم نیست.
در حالی که اگر سویههای خشونتگرایی را که چه در ذات آرایشان است و از جای دیگری بیان شده و چه در نوع تعامل ایشان با این دیدگاهها مهار میشد، چه بسا خود آرا با چالش بیشتری در جامعه مواجه میشد. در حالی که این خشونت حاکمانه باعث شده که آرای ایشان به شکلگیری دو گروه با خط کشی سفت و سخت بدل شود. بخشی از استقبال از این نهفته نوعی رگههای بیمارگونه در جامعه روشنفکری و دانشگاهی ما را متبلور میکند.
« دکتر جواد طباطبایی » یکی از برجسته ترین اندیشمندان علم سیاست به ویژه در زمینه اندیشه ی سیاسی است که توانسته با تالیف آثار مهم و برجسته یی به نظریه پردازی در اندیشه سیاسی ایران و تاریخ نگاری در اندیشه سیاسی غرب بپردازد.
بدون تردید دکتر طباطبایی یکی از معدود روشنفکران ایرانی است که به صورت روشمند پروژه یی فکری را دنبال کرده و ادامه داده است .
نظریه ی «زوال اندیشه سیاسی در ایران» شاخصه اصلی دیدگاه های وی است. هر چند بر این نظریه و پروژه فکری اش انتقادهای فراوانی شده است، اما این انتقادات چیزی از ارزش های علمی و فکری او را کم نمی کند.
بطور کلی باید گفت که اندیشه ی وی دارای چهار شاخصه ی اساسی است : نخست اینکه مساله محوراست
دوم اینکه روشمند است
سوم اینکه یک کل منسجم است و چهارم اینکه در یک مسیر تحول روشن حرکت می کند .
مهمترین سهم دکتر طباطبایی در منظومه ی نظری ایران معاصر، طرح نظریه زوال اندیشه سیاسی در ایران است که چندین جلد از آثار وی را در برمی گیرد. همچنین، در حوزه ی اندیشه ی سیاسی غرب نیز مجموعه ی «جدال قدیم و جدید» را به بازکاوی انتقادی فکر سیاسی غربی از یونان تا دوران جدید اروپا اختصاص داده است. این مجموعه نوعی تاریخ نگاری ایرانی در حوزه ی اندیشه ی سیاسی غرب است که بر پایه ی آثار اصلی متفکران غربی تالیف شده است.
از جمله ی مهمترین آثار طباطبایی می توان به «زوال اندیشه سیاسی در ایران»، «دیباچه ای بر نظریه ی انحطاط ایران»، «مکتب تبریز و مبانی تجدد خواهی»، «حکومت قانون: مبانی نظریه مشروطه خواهی»، «ابن خلدون و علوم اجتماعی»، «خواجه نظام الملک»، «تاریخ اندیشه ی سیاسی جدید در اروپا از نوزایش تا انقلاب فرانسه» اشاره کرد.
آثار طباطبایی را می توان به ۲ دوره تقسیم کرد؛ دوره ی نخست شامل آثار دهه ی ۱۳۶۰ و ۷۰ او می شود- یعنی سه کتاب «تاریخ اندیشه سیاسی در ایران»، «زوال اندیشه سیاسی در ایران» و «خواجه نظام الملک» .
آثار این دوره بیشتر دارای رویکردی متن گرا بوده و بر خودبسندگی متون و کشف منطق درونی میان متن های مختلف، استوار است. مفهوم کلیدی آثار این دوره «زوال» است که ویژگی اندیشه دکتر طباطبایی در این دوره است .
Yekiilia