رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

مسائل کلیدی فلسفه

مسائل کلیدی فلسفه
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 19 رای
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 19 رای
هدف از نوشتن این کتاب کمک به کسانی است که می خواهند با پنج حوزه مهم در فلسفه ی غرب آشنا شوند. در پایان کتاب هم اصطلاح نامه واژه های کلیدی فلسفی به علاوه پیشنهادهایی برای مطالعه فلسفی به چشم می خورد.
فَلسَفه (خِرَددوستی) مطالعهٔ مسائلی کلی و اساسی، دربارهٔ موضوعاتی همچون هستی، واقعیت، آگاهی، ارزش، خِرَد، ذهن و زبان است. تفاوت فلسفه با دیگر راه های پرداختن به چنین مسائلی، رویکرد نقّادانه و معمولاً سازمان یافتهٔ فلسفه و تکیه آن بر استدلال های عقلانی و منطقی است. در تعابیر غیرتخصصی به طور گسترده تر فلسفه به بنیادی ترین عقاید، مفاهیم و رویکردهای یک فرد یا گروه اشاره دارد.
واژه فلسفه ریشه در کلمه یونانی آرخه به معنی بذر دارد. در واقع فلسفه به دنبال کشف ماده المواد عالم است که جهان هستی از چه چیز به وجود آمده است. همچنین واژهٔ فلسفه به معنای دوستداری خِرَد نیز هست و ریشهٔ یونانی دارد که سپس به عربی و فارسی راه یافته است. مشهور است که نخستین بار سقراط واژه مذکور را به کار برده است؛ زمانی که از او پرسیدند: «آیا تو فردی خِرَدمند هستی؟» وی پاسخ داد: «نه، اما خِرَددوست هستم.».
اگرچه فلسفه پژوهشی تخصصی است؛ اما ریشه اش در نیازهای مشترک مردمی است که هرچند فیلسوف نیستند، به این نیازها آگاهند.
لازمه ی فیلسوف بودن این است که متن فلسفی را طوری نخوانیم که گویی به حدی موثق است که جز پذیرفتن آن کار دیگری برای مان نمانده است، بلکه باید آن را یکی از طرف های گفت وگویی محسوب کنیم که خود ما نیز در آن شریک ایم. باید موضوع را نقادانه بخوانیم، البته نقدی که سازنده است. باید بین جست وجوی نادرستی های استدلال و جست وجوی حقایق و بصیرت های موجود در استدلال توازن برقرار کنیم.
مهم است که از آن چه در صفحه ی پیش روی تان نوشته شده فراتر بروید. باید بکوشید انگیزه ی پس پشت استدلال ها را پیدا کنید. اگر مقدماتی در پس استدلال ها وجود دارد اما بیان نشده است، آن ها را بیابید و ببینید چگونه می توانید استدلال را به پیش ببرید. هر متنی که می خوانیم تقریباً همیشه آغاز یک پژوهش است نه پایانش.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
khar tu khar
khar tu khar
1398/08/17

کتاب‌های مرتبط

بررسی مکاتب فلسفی
بررسی مکاتب فلسفی
4.3 امتیاز
از 14 رای
Ascent to the Good
Ascent to the Good
5 امتیاز
از 2 رای
فلسفه : مقدمه ای بسیار کوتاه
فلسفه : مقدمه ای بسیار کوتاه
4.6 امتیاز
از 24 رای
پشت به سوالات محال
پشت به سوالات محال
2.8 امتیاز
از 5 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی مسائل کلیدی فلسفه

تعداد دیدگاه‌ها:
3
من ترجمه این کتاب را دانلو نکرده ام و اصلش را هم نخوانده ام چون کتاب های دیگری که درباره تاریخ باورهای فلسفی باشند را دارم و آگاهم که انجام کاری از ایراد گرفتن سخت تر است ، ولی درباره ترجمه این کتاب اگر همان کتاب Philosophy Key Themes نوشته Julian Baggini باشد ، خود نام کتاب هم نادرست ترجمه شده است چون theme (موضوع/ مقوله/ تِم) با problems (مسائل ) فرق میکند، در ضمن با همان چند جمله ایی که آقای بهروز بازآوردند ، میشود دید که مترجم به نکته های ظریف زبان انگلیسی و برگردان آن به زبان فارسی چیره نبوده است یا شاید خواسته به ذوق خود ترجمه تفسیری کرده باشد همچون :
" If I lived in a society where no one ever appeared naked که بر گردان دقیق آن " اگر در جامعه ایی زندگی میکردم که در آنجا هیچکس هرگز خودرا برهنه نشان نداده/ خودرا برهنه ننموده باشد ..." درحالیکه برگردان مترجم "که افراد همه بدنشان را میپوشانند" چندان درست نیست زیرا منظور متن این نیست که افراد "برقع / burqa " پوشیده باشند .
واژگان عجیب زیادی در چند فصل نخست به چشم‌ام خورد ولی این یکی دیگر نوبر است:
«چون این استدلال ضعیف است ائر در توضیح می‌گوید که اگر مثلا من در قسمتی از بدنم ماه‌گرفتگی داشته باشم و در جامعه‌ای زندگی کنم که افراد همه‌ی بدن‌شان را می‌پوشانند، در این صورت اگر فرض کنم آنان هم در بدن‌شان ماه‌گرفتگی دارند،سخن موجهی نگفته‌ام.» !!
یعنی واقعا مترجم و ناشر و یا ویراستار فرضی این کتاب متوجه بی‌مفهومی این جمله نبودند؟!
متن اصلی:
"As it stands the argument is weak. As Ayer explains: if I lived in a society where no-one ever appeared naked, and I had a hidden birthmark, I would not be justified in assuming that everyone else had a similar birthmark."
شاید انبار لغات فارسی من ته کشیده باشد ولی تا جایی که می‌دانم بیرت‌مارک در معنای خال مادرزادی است. حتی اگر مترجم متوجه این معنای پایه‌ای نبود باید در پی معادل بهتری در این جمله می‌بود. من که از خیر مطالعه‌ی این کتاب به زبان فارسی گذشتم.
این ترجمه، از روی چاپ نخست اصل کتاب سال ۲۰۰۲ است ولی اصل کتاب در چاپ دوم سال ۲۰۱۲ تغییرات زیادی داشته، انتظار اینه که ناشر / مترجم هم کتاب رو به روز کنند.
چند مشکل در مرور چند صفحه که به بافت اصلی صدمه نمی‌زنه ولی نشون می‌ده که این کتاب همچنین نیاز به یک ویراست خوب داره:
مرور یک پاراگراف در صفحه‌ی ۹۸ و ناآشنایی مترجم با با برخی اصطلاحات انگلیسی:
«مشهورترین روایت اخلاق وظیفه‌گرا از فیلسوف بزرگ آلمانی ایمانوئل کانت است. با بررسی این دیدگاه درمی‌یابید که نظر کانت مثال روشنی است برای چیزی که از آن با عنوان پیوند میان فرااخلاق و اخلاق هنجاری یاد کردم. اخلاق کانتی راهی است میان آن دو راه و فربه‌تر از یک دیدگاه فرااخلاقی صرف است، اما غالبا به نظر می‌رسد فاقد آن راهنمای دقیقی باشد که از اخلاق هنجاری انتظار داریم.»
The great German philosopher Immanuel Kant developed the most famous version of deontological ethics. However, when one examines it one sees a very clear example of what I described earlier as the continuity between meta-ethics and normative ethics. Kant's ethics occupies a kind of half-way house between the two. It has more flesh on its bones than a mere meta-ethical theory but often seems to lack the firm guidance we might expect from a normative ethic.

ایرادهایی که در این یک پاراگراف است: «پیوند» معنای کامل رو نمی‌رسونه. «راهی است میان آن دو راه» هم اشتباهه و متن اصلی به توقف‌گاهی در میان دو راه اشاره داره، «فربه» اصلا بی‌معناست و مترجم دست به ترجمه‌ی تحت‌الفظی زده، معادل انگلیسی به جزئیات و اطلاعات بیشتر در آن زمینه رو بیان می‌کنه نه گوشت اضافی و فربه بودن. «دقیق» هم معنای درست متن اصلی نیست.
جالب این که در چاپ دوم، این پاراگراف نصف شده و بخش زائد به درستی حذف شده که البته در این ترجمه‌ی فارسی منعکس نشده.
در این چند صفحه همچنین معادل‌های یک‌دست برای یک واژه‌ی مشخص دیده نمی‌شه، مثلا «اخلاق» و «اخلاقیات» و «علم اخلاق» در مقابل ethic و ethics.
لینک ویکی‌پیدیا درباره‌ی نویسنده‌ی کتاب.
مسائل کلیدی فلسفه
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک