بابک
نویسنده:
جلال برگشاد
امتیاز دهید
✔️ حماسه دلاوریهای بابک خرمدین توسط این نویسنده (از جمهوری آذربایجان) با استناد به شواهد و قرائن موجود با مایه هنر و تخیل آمیخته شده ودر قالب یک رمان تاریخی نوشته شده است.
بیشتر
دیدگاههای کتاب الکترونیکی بابک
سرزمین محبوب
اگر دشمن کام نبودی
مادرانت خنده بر لب بر پشت دار می نشستند و
قالیچه های سرخ نقش می بافتند
دخترکانت از چشمه ی « سرشک » آب خنک می آوردند
پسرانت بره های یکساله را به صحرا می بردند
شهر من ای اسیر دشمن کوب
سرزمین محبوب
اگر سم اسبان دشمن سینه ات را نیازرده بود
مردانت تبر می ساختند جای سپر
بر روی سندان ها بیل می کوفتند به جای شمشیر
آهای چنار سربلند پیر بابا
چشمه سار گوارایت بهره ی ساربان خسته باد
ساربانی با اشتران جوان و خورجین های پر نعمت و برکت
آی ستیغ سرفراز هشتاد سر
سینه ی سرسبزت هماره جولانگه غزالان
دامنه ات پر آوای نی لبک چوپانان باد
اما ، شهر من ، ای اسیر دشمن کوب
ای زادگاه پاک ، ای محبوب
سوگند به طراوت سپیده دمانت
به آرامش نیمروزانت
و آتش مقدس شبانگاهت
شمشیر در دست خواهم گرفت
دل در مشت خواهم فشرد
ای زادگاه پاک
تا که لبخند بر لبان مادرانت نشکفته
تا که پستان گوسفندانت پر شیر نگشته
تا که پرستاران آتش ات اسپند بر مجمر نریخته و
به رقص شعله ها دل نسپرده اند
شمشیر در دست خواهم گرفت و
دل در مشت خواهم فشرد
شمشیر ! ای نشان مردان ، دستم گیر ،
دل ! ای برکه ی زلال عشق ، مهر بورز ،
سینه ! ای آتشفشان کین ، خشم ببار ،
اسب ! ای نجیب رهوار ،
دل با من دار
.....
در مقابل دشمن نامرد ، مردانه باید مرد
خلق من نمی پسند که بابک در برابر گله روباهان ترسی به دل راه دهد ....
[edit=aqanader]1392/03/10[/edit]
غرور آفرين ولي غم انگيز...
8-):-O