رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.
بابک
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 288 رای
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 288 رای
✔️ حماسه دلاوریهای بابک خرمدین توسط این نویسنده (از جمهوری آذربایجان) با استناد به شواهد و قرائن موجود با مایه هنر و تخیل آمیخته شده ودر قالب یک رمان تاریخی نوشته شده است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
ماهتاب
ماهتاب
1388/12/06

کتاب‌های مرتبط

قرنطینه
قرنطینه
4.1 امتیاز
از 13 رای
شمس و طغرا - جلد 1
شمس و طغرا - جلد 1
4.6 امتیاز
از 41 رای
A Tale of Two Cities
A Tale of Two Cities
5 امتیاز
از 4 رای
Robinson Crusoe
Robinson Crusoe
5 امتیاز
از 7 رای
مادام دوپاری
مادام دوپاری
4.3 امتیاز
از 9 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی بابک

تعداد دیدگاه‌ها:
7
شهر من ای اسیر دشمن کوب
سرزمین محبوب
اگر دشمن کام نبودی
مادرانت خنده بر لب بر پشت دار می نشستند و
قالیچه های سرخ نقش می بافتند
دخترکانت از چشمه ی « سرشک » آب خنک می آوردند
پسرانت بره های یکساله را به صحرا می بردند
شهر من ای اسیر دشمن کوب
سرزمین محبوب
اگر سم اسبان دشمن سینه ات را نیازرده بود
مردانت تبر می ساختند جای سپر
بر روی سندان ها بیل می کوفتند به جای شمشیر
آهای چنار سربلند پیر بابا
چشمه سار گوارایت بهره ی ساربان خسته باد
ساربانی با اشتران جوان و خورجین های پر نعمت و برکت
آی ستیغ سرفراز هشتاد سر
سینه ی سرسبزت هماره جولانگه غزالان
دامنه ات پر آوای نی لبک چوپانان باد
اما ، شهر من ، ای اسیر دشمن کوب
ای زادگاه پاک ، ای محبوب
سوگند به طراوت سپیده دمانت
به آرامش نیمروزانت
و آتش مقدس شبانگاهت
شمشیر در دست خواهم گرفت
دل در مشت خواهم فشرد
ای زادگاه پاک
تا که لبخند بر لبان مادرانت نشکفته
تا که پستان گوسفندانت پر شیر نگشته
تا که پرستاران آتش ات اسپند بر مجمر نریخته و
به رقص شعله ها دل نسپرده اند
شمشیر در دست خواهم گرفت و
دل در مشت خواهم فشرد
شمشیر ! ای نشان مردان ، دستم گیر ،
دل ! ای برکه ی زلال عشق ، مهر بورز ،
سینه ! ای آتشفشان کین ، خشم ببار ،
اسب ! ای نجیب رهوار ،
دل با من دار
.....
چه بزرگ بود مرد ، چه حقیر بود مرگ ، چه حقیرتر بود دشمن ! پیش دشمن حقیر ،مرد بزرگ ، بزرگ تر باید
در مقابل دشمن نامرد ، مردانه باید مرد
خلق من نمی پسند که بابک در برابر گله روباهان ترسی به دل راه دهد ....
با خوندن این کتاب آدم احساس غرور میکنه.زنده باد ایران... زنده باد آتروپاتان(آذربایجان)... مرگ بر تازیها...
(( این دیدگاه بدلیل نگارش فینگلیش حذف گردید ))
[edit=aqanader]1392/03/10[/edit]
بابک، مازیار، ابومسلم(روزبهان) و حتی افشین و مرداویچ مردان بزرگی بوده اند که با تلاشها و دلاوریهای خود و در نهایت مرگ خود، اجزه ندادند تا ایران هم مانند مصر، فلسطین و بسیاری سرزمین های دیگر که توسط مسلمین اشغال شد، به کشورهایی صد در صد عربی تبدیل شوند. نامشان پاینده باد!
يكي از زيبا ترين كتاب هاي تاريخي ايران است.
غرور آفرين ولي غم انگيز...
8-):-O
بابک
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک