دین در ترازوی اخلاق: پژوهشی در باب نسبت میان اخلاق دینی و اخلاق سکولار
نویسنده:
ابوالقاسم فنایی
امتیاز دهید
در دو سوی گفتمانهای دینی و سکولار، و گاه در درون بازه وسیع قرائتهای متنوع دینی جدالهایی را شاهد هستیم. از یکسو فیلسوفان سکولار با اندیشه دینی به مقابله برخاسته اند. آنان اصالت را به انسان میبخشند و تاریخ دین را تاریخ سوءتفاهم میدانند. از سوی دیگر برخی متولیان متشرع دینی هر گونه روایت دیگری را غیر از قرائت فقیهانه رد می کنند. در این میان گاه و بیگاه انتقاداتی به دین رسمی، صورت می گیرد که نیازمند پاسخ گوئی است. معمولاً اکثر انتقاداتی که به دین رسمی میشود، یا آن دسته از«احکام» فقه سنتی را که «غیراخلاقی» هستند را نشانه میگیرند و یا «باورها»یی را که مبتنی بریک «اخلاق باورِ» خردپسند نیست. اما چون این دسته از احکام و باورهای «غیراخلاقی» طبق الگوی مورد دفاع ابوالقاسم فنایی در واقع اساساً «دینی» نیستند لذا دینی که در چارچوب اخلاقِ مورد نظر او معرفی و از باورها و احکام غیراخلاقی پالایش میشود، در برابر نقد دروندینی و بروندینی بسیار مقاومتر است. مقاومترهمچنین از این جهت که چه بسا کسانی که به انگیزۀ دفاع از دین، به فرهنگ سکولار معاصر حمله نمودند و با ابهامی که در درک معنای دین یا معنای سکولار داشتند، همچنان ناتوان از دفاع عقلانی و قابل قبول از دین باقی ماندند و گاه هم به دلیل سستی استدلال، کارشان به از دست دادن دین و یا هرگونه تجربه دینی بامعنا انجامید. نه تنها حمله به فرهنگ سکولار که حمله به اخلاق سکولار نیز بدون شناختن اینکه واقعاً چیست و ارتباط آن با اخلاق دینی چه میتواند باشد، کاری بی مبنا است.
در این میان دکتر فنایی به عنوان نواندیشی دینی به رویارویی منطقی با دو سر طیف که هم، مدعیاند و هم متولی، پرداخته و دیدگاههایی عمیقتر و البته پرمناقشهتری را ارائه داده است. او را همانند سایر نو اندیشان دینی باید هم مدافع «دین» و هم مدافع «انسان» دانست.
او در واقع میخواهد به این سوال پاسخ دهد که ما مسلمانان، بر چه اساسی می توانیم و یا باید رابطهی خود را با غیر مسلمانان تنظیم کنیم، دین یا اخلاق؟ لاجرم باید اصولی وجود داشته باشد که فارغ از پیروی از یک دین خاص بین همه مشترک باشد تا بر اساس آن بتوان در کنار یکدیگر به مسالمت زندگی کرد. اما این اصول مشترک در «اخلاق» یافت شدنی است. اما با این وجود متأسفانه تلقی و برداشت یکسانی از اخلاق هم وجود ندارد.
بیشتر
در این میان دکتر فنایی به عنوان نواندیشی دینی به رویارویی منطقی با دو سر طیف که هم، مدعیاند و هم متولی، پرداخته و دیدگاههایی عمیقتر و البته پرمناقشهتری را ارائه داده است. او را همانند سایر نو اندیشان دینی باید هم مدافع «دین» و هم مدافع «انسان» دانست.
او در واقع میخواهد به این سوال پاسخ دهد که ما مسلمانان، بر چه اساسی می توانیم و یا باید رابطهی خود را با غیر مسلمانان تنظیم کنیم، دین یا اخلاق؟ لاجرم باید اصولی وجود داشته باشد که فارغ از پیروی از یک دین خاص بین همه مشترک باشد تا بر اساس آن بتوان در کنار یکدیگر به مسالمت زندگی کرد. اما این اصول مشترک در «اخلاق» یافت شدنی است. اما با این وجود متأسفانه تلقی و برداشت یکسانی از اخلاق هم وجود ندارد.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی دین در ترازوی اخلاق: پژوهشی در باب نسبت میان اخلاق دینی و اخلاق سکولار