همجنسگرایی
نویسنده:
شروین وکیلی
امتیاز دهید
پرسش دربارهی ماهیت رفتار جنسی همجنسخواهانه در روزگار ما اهمیتی چشمگیر یافته و این تا حدودی به سیاسی شدن روزافزون این مفهوم باز میگردد. پرسشهایی کلیدی در این زمینه وجود دارند که گاه در چارچوبهایی نامعلوم و با روششناسیهایی مشکوک پاسخ مییابند. پرسشهایی از این دست که همجنسگرایی رفتاری انتخابی، ارادی و موازی با دگرجنسخواهی است؟ یا آن که اختلالی زیستشناختی و نوعی بیماری به حساب میآید؟ باید آن را همچون انتخابی آزاد نزد شهروندانی آزاد به رسمیت شمرد، یا مانند نوعی بیماری و اختلال به آن نگریست؟ اهمیت یافتن و برجسته شدناش در روزگار ما نتیجهی پیشرفت و توسعهی آزادیهای مدنی است، و یا این که جریانی سیاسی و موجی عوامانه این رونق را پدید آورده است؟ و در نهایت این که خاستگاه ظهور این الگوی رفتاری و توزیعش در سایر جانوران و مبانی ژنتیکی، هورمونی و عصبشناسانهاش چیست. این پرسشها در این کتاب از منظر جامعهشناسی زیستی و با رویکردی سیستمی و میانرشتهای پاسخ میگیرند و طی این روند بخش بزرگی از پیشداوریهای نادرست و همچنین شعارهای خردستیزانه که این رفتار را احاطه کرده، واسازی و نقد میگردند.
بیشتر
آپلود شده توسط:
Red Devil 92
1396/05/14
دیدگاههای کتاب الکترونیکی همجنسگرایی
حرف های شما مبهم و متناقض است. پیش از همه "همجنسباز" در ایران استفاده میشه نه کل جهان سوم! اومدید لفظ "همجنسباز" رو رفع کنید ولی آخرش باز هم از این کلمه دوبار استفاده کردید! مثل اینکه شما تقاوت همجنسگرا (Homsexual) و همجنسگرایی (Homosexuality) را نمی دونید در جمله آخر باید می گفتید "هوموسکشوالیتی" نه "هموسکشوال"، نمی شود یک شخص را "جاذبه" تعریف کرد. و آن بخش دوم جمله یعنی "چه با گرایش چه بی گرایش" هم از حرف های مبهم است. شما فارسی رو با انگلیسی اشتباه گرفتید در ایران واژه همجنسگرایی فعل "کردن" می گیره و بشه گفت "همجنسگرایی کردن" ولی Homosexuality فعل Doing نمی گیره. در واقع ترجمه درست Homosexuality "همجنسگراییت" است تا نتونه فعل "کردن" بگیره. هتروسکشوال یا دگرجنسگرایی (Hetrosexual) هم که به همجنسش علاقه مند باشه، وجود نداره کسی که به همجنسش و غیرهمجنسش علاقه مند باشه دوجنس گرا (Bisexual) است. دوستانی که می خواهند مثل آقای شروین وکیلی، مفاهیم جدید درست کنن، دارن بدتر مردم رو گیج می کنن. خیلی قشنگ و ساده توضیح داده شده، من نمی دونم دیگه مشکل کجاست.
آسکشوالها هرچند که روابط جنسی برایشان جذابیتی ندارد و به آن علاقهای ندارند اما ممکن است کشش عاطفی به افراد را تجربه کنند. این کششهای عاطفی که در آسکشوالها دیده میشود به این صورت ردهبندی میشود:
آرومانتیک: فقدان کشش عاطفی نسبت به هر کسی با هر جنیسیتی (مذکر/ مؤنث)
بای رومانتیک: کشش عاطفی نسبت به هر دو جنس (مذکر و مؤنث)
هترو رومانتیک: کشش عاطفی نسبت به جنس مخالف
هومو رومانتیک: کشش عاطفی نسبت به جنس موافق
پان رومانتیک: کشش عاطفی نسبت به هر فردی –جدا از اینکه جنسیت دارد یا فاقد جنسیت است.
ترنس رومانتیک: کشش عاطفی نسبت به ترنس جندرها
پلی رومانتیک: کشش عاطفی نسبت به افراد با جنسیتهای مختلف که شامل جنس مذکر، مؤنث، ترنس سکشوال و همافرودیت ها-دوجنسی – میشود.
این چکیده تعریف ویکی پدیا در مورد بی جنسگراها (Asexual) است. رابطه داشتن، صرفا سکس نیست. بی جنسگراهای رومانتیک باهم دوست میشن ولی باهم نمی خوابن. یک همجنسگرا هم گرایش جنسی به همجنسش داره و هم کشش عاطفی. عامه مردم دوگانگی گرایش جنسی/کشش عاطفی رو نمی دونند، بنابراین فک می کنند هرکسی با همجنسش دوست میشه حتما به خاطر نبود جنس مخالف یا کنجکاوی های جنسی است.
در جواب جمله آخر آمد، من نگفتم چون طبیعی می باشد، اخلاقی است. اصولا هر گونه رابطه جنسی لذت بخش است، اگر این خواست حیوانی و نفسانی برخی را ناراحت می کند باید آن را کلا غیر اخلاقی بدانند یا آن را محدود به دو جنس موافق و مخالف نکنند. چهارچوب های اجتماعی معیار درستی نمی باشند چون ممکن است رسمی نابخردانه در جامعه باشد. آن درمان برای ترنسسکشوال ها (Transsexual) است نه همجنسگراها (Homosexual). ترنس ها به زبان ساده با ساختار مغز مذکر در بدن مونث یا مذکر در بدن مونث به دنیا می آیند و از بدن خود نفرت دارند ولی همجنسگراها مشکلی با بدن خود ندارند.
آیا این یک گرایش است یا یک انحراف که فرد میتواند بدان مجال بدهد یا درمانش کند؟
متاسفانه تمدن در جهان امروز غرب به این مسیر میرود که برخی انسانها دارای گرایش همجنسگرایانه هستند!
واژهی گرایش زمانی بکار میرود که انتخاب اخلاقی در کار نباشد وگرنه اگر یک انتخاب بخواهد از اخلاقیات بنیادی جوامع بشری تخدی کند دیگر گرایش نیست، کار غیراخلاقی است. همجنسبازی از این جهت که زیر پا نهادن اخلاقیات و اهمیت دادن بیش از حد به هوای نفس و بزرگ کردن ارحجیت لذت بر اخلاق است یک کار نادرست است وانگهی اینکه خلاف حرکت طبیعت هم است.
همجنسگرایی انتخاب نیست، حتی برخی به دلایل گوناگون مانند باورهای دینی، از همجنسگرا بودنشون هم ناراحت هستند و در جانداران دیگر این گرایش دیده شده است که نشان می دهد بیولوژیک است نه انتخابی. کسانی هم که غایت رابطه جنسی رو تولید مثل می دونند، پس هرگونه انحراف از آن را غیر طبیعی می دانند و می گویند چون همجنسگرایی منجر به تولید مثل نمی شود پس انحراف است، باید به تعداد فرزاندشان با همسرشان همخوابگی کنند و جلوگیری نکنند. طبیعی بودن و سایر مفاهیم انتزاعی، ساخته ذهن آدم و تفاسیر آدم از محیط است، پس وجود ندارند. تفسیر مثبت هم از طبیعی بودن این گرایش وجود دارد: زیست شناسان این گرایش رو یکی از عوامل متعادل کننده جمعیت بشر می داند، و دیدگاه مثبتی دارند چون اگر جمعیت زیاد شود، منابع کم می شود و فقر بوجود می آید و طبیعت رو به نابودی می رود، پس آن را هماهنگ با اهداف طبیعت می دانند. چون در همجنسگرایی، قربانی وجود ندارد و به حقوق کسی تجاوز نمی شود، غیر اخلاقی نیست.
[/quote]
درسته که در این مساله ریشههای بیولوژیک هم وجود داره؛ و همچنین در اینکه طبیعت یک چنین مسیری را بخواهد طی کند هم میتوان پذیرفت اما با تمام این تفاسیر دلیل نمیشود آنرا اخلاقی دانست ولو اینکه ناحقی رخ ندهد. بله ممکن است تا در مورد افراد دیندار هم این مساله رخ بدهد اما دقیقاً نکته در اینجاست که آنها با کمک دین اینرا به شکل وسوسه دیده و در جهت کنترل غرایض خود حرکت میکنند. یعنی دین دارای نقش تعیین کننده در این مورد در حفظ چهارچوبهای اجتماعی و اخلاقیات کلی جامعه است. به بیان مشابه، با ایمان میشود درمان اینجهانی برای چنین مشکلی فراهم آورد. البته درمان دیگری هم به نظر میآید که دست بر قضا در کشور ما این درمان بکار گرفته میشود. مگر فردی با این تمایلات دارای بدن اشتباهی نیست؟ خوب با تغییر درمان هرمونی فرد، بدنی را که در ذهن خود متصور است را به او برگردانیم. اگر بدن مذکر دارد به او هرمونهای زنانه داده شود و تحت عمل جراحی قرار گیرد و در نهایت مونث شود. همچنین بلعکس.
آیا این یک گرایش است یا یک انحراف که فرد میتواند بدان مجال بدهد یا درمانش کند؟
متاسفانه تمدن در جهان امروز غرب به این مسیر میرود که برخی انسانها دارای گرایش همجنسگرایانه هستند!
واژهی گرایش زمانی بکار میرود که انتخاب اخلاقی در کار نباشد وگرنه اگر یک انتخاب بخواهد از اخلاقیات بنیادی جوامع بشری تخدی کند دیگر گرایش نیست، کار غیراخلاقی است. همجنسبازی از این جهت که زیر پا نهادن اخلاقیات و اهمیت دادن بیش از حد به هوای نفس و بزرگ کردن ارحجیت لذت بر اخلاق است یک کار نادرست است وانگهی اینکه خلاف حرکت طبیعت هم است.[/quote]
همجنسگرایی انتخاب نیست، حتی برخی به دلایل گوناگون مانند باورهای دینی، از همجنسگرا بودنشون هم ناراحت هستند و در جانداران دیگر این گرایش دیده شده است که نشان می دهد بیولوژیک است نه انتخابی. کسانی هم که غایت رابطه جنسی رو تولید مثل می دونند، پس هرگونه انحراف از آن را غیر طبیعی می دانند و می گویند چون همجنسگرایی منجر به تولید مثل نمی شود پس انحراف است، باید به تعداد فرزاندشان با همسرشان همخوابگی کنند و جلوگیری نکنند. طبیعی بودن و سایر مفاهیم انتزاعی، ساخته ذهن آدم و تفاسیر آدم از محیط است، پس وجود ندارند. تفسیر مثبت هم از طبیعی بودن این گرایش وجود دارد: زیست شناسان این گرایش رو یکی از عوامل متعادل کننده جمعیت بشر می داند، و دیدگاه مثبتی دارند چون اگر جمعیت زیاد شود، منابع کم می شود و فقر بوجود می آید و طبیعت رو به نابودی می رود، پس آن را هماهنگ با اهداف طبیعت می دانند. چون در همجنسگرایی، قربانی وجود ندارد و به حقوق کسی تجاوز نمی شود، غیر اخلاقی نیست.
آیا این یک گرایش است یا یک انحراف که فرد میتواند بدان مجال بدهد یا درمانش کند؟
متاسفانه تمدن در جهان امروز غرب به این مسیر میرود که برخی انسانها دارای گرایش همجنسگرایانه هستند!
واژهی گرایش زمانی بکار میرود که انتخاب اخلاقی در کار نباشد وگرنه اگر یک انتخاب بخواهد از اخلاقیات بنیادی جوامع بشری تخدی کند دیگر گرایش نیست، کار غیراخلاقی است. همجنسبازی از این جهت که زیر پا نهادن اخلاقیات و اهمیت دادن بیش از حد به هوای نفس و بزرگ کردن ارحجیت لذت بر اخلاق است یک کار نادرست است وانگهی اینکه خلاف حرکت طبیعت هم است.
58 عنوان کتاب!!!!!!!!:D:D
8 عنوان کتاب در یک سال :D:))
عمو آدم توی عمر محدودش فوقش توی دوتا رشته یا حداکثر سه تا رشته به یک جایی برسه!!
دوست ارجمند، فک نکنم منظور جناب مستطاب، این باشه. چون نگفته "معلول شکم سیری ..."، گفته "معلول شکم سیر ..." و پشت این واژه هایی که این کاربر فرستاد، این پیام نهفته شده است: پرداختن به همجنسگرایی برای آدم های بی درد است. یعنی مطالعه و سخن گفتن درباره همجنسگرایی و دفاع از آن، یکی از سرمایه های فرهنگی طبقات بالای جامعه هست یا به قول عام، یک چیز باکلاس و مد هست. خب از نظر شما سطحی نشون دادن هموفوبیا که خودتون آسیب هاش رو می دونید، بی احترامی نیست؟ هیچ فرقی نداره با این که بگن نظر شما به دردنخور هست. اگه می گفت همجنسگرایی اختلال روانی هست، من توهین تلقی نمی کردم، مثل این می مونه به یک کسی که اختلال شخصیت مرزی داره بگن شما دچار بیماری روانی هستی. اون موقع یک بحث علمی پیش میومد که شایسته پرداختن بی طرفانه بهش بود. من فک می کردم اون واژه ها بسه تا نشون بده که توهین کرده (به ویژه اون معلول) وگرنه این جمله هم در کنارش میاوردم: "همچون فانوسی که بدون نفت از آن روشنایی می طلبیم". این کنایه از نادان بودن است.
لیست توهین هات در نظر پیشت: معلول - شکم سیر - فراق بال - تن بی درد
لیست استدلال هایت در نظر پیشت: هیچی!!!
چه پاسخ مناسبی به خودت دادی خوبه من هم استدلال کردم چرا نظزت اشتباه است.[/quote]
دوست گرامی، من هم از این هموفوبیایی که بین هموطنانمون متداول هستش سخت دلگیرم و آرزو میکنم روزی مردم با دید بازتری به این مسائل نگاه کنند. به نظر من تنها با آموزش و اطلاع رسانی صحیح این تغییر امکانپذیر هستش. در خصوص گفتگوی شما با کاربر محترم کیان طاهر خواستم اشاره کنم که واژه "معلول" نه به معنی از کار افتاده و علیل بلکه بر وزن مفعول از علل، به معنی پیامد هستش و مضافا من شخصا "شکم سیر"، "فراق بال" و "تن بی درد" را توهین تلقی نمیکتم ولی "وحشی" که به حیوان اطلاق میشه رو توهین میدونم. اما بطور کلی، به عقیده من، عدم شناخت و به رسمیت نشناختن گرایشهای متفاوت جنسی به واسطه شرایط نابه سامان اقتصادی و اجتماعی جامعه، رویه ای اشتباه است.